
عارف بالله حضرت اقدس مولانا شاه حکیم محمد اختر صاحب رحمه الله:
ضربه فنی عشق مجازی آنقدر بزرگ است که هر کس در دامش افتاد کاملا از راه راست منحرف میشود
چرا که انسان از انجام این گناه آنقدر دور میشود که از بقیه گناهان اینقدر دور نمیشود
مثلا اگر دروغ گفته یا غیبت کرده است و یا نمازجماعت را ترک کرده است به فرض مثال دلش 40 درجه از خداوند متعال منحرف میشود ،و اگر شخص توبه کند قلب او دوباره به سوی الله تعالی متوجه میشود
اما اگر خدای ناکرده در عشق مجازی یک چهره ای ،مبتلا شد پس مسیر دلش 180درجه از خداوند متعال منحرف میشود وقلب او به طور کلی تغییر میکند
حال اگر در نماز قرار گیرد یا تلاوت قرآن و یا ذکر بکند تصویر همان شخص جلوی چشمانش حاضر میگردد، مسیر دلش از خداوند برگشته و بسوی یک لاشه بدبو و پوسیده(اشاره به زمانی که در قبر گذاشته میشود) کشیده شده است
اینقدر دوری بخاطر این گناه حاصل میشود که از انجام هیچ گناهی دیگر به این اندازه حاصل نمیشود.
حضرت حکیم الامت اشرف علی تهانوی رحمه الله می فرماید:
عشق صورت "مجازی"هم یک عذاب است، خصوصا عشق امارد "پسر بچه ها ی نوجوان" خیلی مریضی خطرناکی است.
یکی از بزرگان گفته است:
هرگاه مردود شدن کسی اراده شده باشد او به محبت امارد مبتلا می شود. پس گویا این عشق صورت[مجازی] علامت مردودیت است.
مسئله تصوف است که با امردها مخلوط نشوید و با زنان[نا محرم ] با نرمی حرف نزنید.
📚ملفوظات حکیم الامت اشرف علی تهانوی رحمه الله ۱۷/۱۶۵
بنده(مولانا احمد عبدالحق مجددی غفرله) گویم :
حکم چت و تماس و پیام مجازی با نامحرم "بدون ضرورت شرعی و بیشتر از حد ضرورت" هم همین است، شیطان مردود اول دلیل می آورد که شما خیر خواهی می کنید و...بعد هر دو را بدبخت و رسوا می کند.
سالکی که مبتلا به عشق مجازی شد، از نظر الهی می افتد، فورا باید توبه کند، ورنه از راه سلوک مطرود خواهد شد
بزرگ ترین فتنه در راه سلوک عشق مجازی است.
انکشاف حقایق از همراهی اهل دل
حکیم الاسلام مولانا قاری محمدطیب رحمهالله میفرمایند:
بنده از بزرگانم واقعهای را شنیدم، مولانا منصورعلی خان (از شاگردان حضرت مولانا محمدقاسم نانوتوی بانی دارالعلوم دیوبند) خود مستقیما این واقعه را برایم نقل کردند.
ایشان میگویند:
زمانی که در ابتدای دارالعلوم دیوبند به خدمت حضرت مولانا نانوتوی رحمهالله مشغول تحصیل بودم به عشق مجازی مبتلا شده بودم تاجایی که در نمازهایم خلل می آمد از این ماجرا بسیار پریشان شدم، بنابراین مجبور شدم به مولانا نانوتوی مراجعه کنم.
مولانا فرمودند:
《فردا بعد از نماز صبح پشت سرم بیا و هیچ مگو》
بعد از نماز صبح به دنبالشان راه افتادم در آن روز چشمان حضرت غیرعادی و حالت شان را متغیر یافتم، که از دیدن این واقعه به خود لرزیدم.
ایشان وارد حجره شدند من نیز وارد شدم و روبروی ایشان مودبانه نشستم، دست راستم را گرفته و روی دست چپ شان قرار داده و با دست راست آهسته روی دست چپم می کشیدند مثل اینکه نخی را بتابانند.
مولانا منصورعلی خان به من فرمودند:
من میتوانم سوگند یاد کنم تا زمانی که حضرت دستش را روی دستم میکشید،تمام اشیای زمین وآسمان برایم منکشف بود و رفت و آمد فرشتگان را مشاهده میکردم، گویا تمام عالم غیب برایم منکشف شده بود و در پایان با شدت دستش را روی دست چپم کشید و اشاره کرد بیرون شوید.
من بیرون شدم در حالی که میدانستم چیزی از قلبم بیرون شده است ولی نمیدانستم چه بوده است.
اتفاقا دوباره همان معشوق مجازی را دیدم اما این مرتبه هیچ احساسی نسبت به او نداشتم چنین مینمود که گویا این همان عشق رذیله بود که از قلبم بیرون شده بود.
اهل الله و کاملین وقتی که به کمک مجاهدتها و ریاضات و کمالات به مقامات عالیه دست پیدا می کنند دروازههای قلبشان گشوده میشود.
آنها که بجای خود بلکه کسانی که دنبالهرو آنهایند دروازههای قلب آنها نیز باز و کامیاب میگردند.
ـــــــــــــــــــــــــــ
