تـــصـــوف و عـــرفـــان

(تــزکــیــه و احــســان)

توجه اولیاء الله به اتباع سنت

پنجشنبه ۱۴۰۲/۰۱/۱۷، 2:52 AM

من در اله ‎آباد بزرگی به‎ نام مولانا شاه محمد احمد رحمه‎ الله را دیدم که خلیفہ سید بدر علی شاه خلیفہ حضرت مولانا شاه فضل الرحمان گنج‎مرادآبادی رحمه الله بود


او را دیدم که خادم پیراهنش را از طرف دست راست بیرون کرد در حالی‎که سنت این است که هنگام پوشیدن پیراهن، اول دست راست را بپوشد و هنگام بیرون کردن اول دست چپ را بیرون کند.


کفش باشد یا پیراهن و شلوار از طرف راست بپوشید و از طرف چپ بیرون کنید.


من هنگامی که خادم پیراهن مولانا را از طرف چپ بیرون کرد، همانجا بودم از کراچی به خدمت حضرت رفته بودم.


حضرت مولانا شاه محمد احمد رحمه‎ الله خادم را سرزنش کرد و فرمود که تو چقدر نادانی؟ مگر این سنت را یاد نداری؟ تو پیراهنم را خلاف سنت بیرون کردی، لذا حالا دوباره آن را به تنم کن. خادم دوباره پیراهنش را از طرف راست به تنش کرد. سپس مولانا فرمود: حالا از طرف دست چپ بیرون کن.


یک بار شخصی جوراب مولانا شاه ابرار الحق رحمه‎الله را بیرون می‎کرد، اول جوراب راستش را بیرون کرد. مولانا به او گفت: دوباره جوراب را به پایم کن و اول جوراب چپ را بیرون کن.


هنگام پوشیدن کفش، جوراب و لباس به سنت عمل کنید.


با عمل بر سنت هروقت یاد پیامبر اکرم ﷺ تازه می‎شود، هنگام پوشیدن کفش به‎ یادتان خواهد آمد که به سنت پیامبر اکرم ﷺ دارم عمل می‎کنم


زیرا در حدیث شریف آمده است:

اذا انتعل احدکم فلیبدأ بالیمنی و اذا نزع فلیبدأ بالشمال؛

هرگاه فردی از شما کفش پوشید، پس اول کفش راست را بپوشد و هرگاه کفش‎هایش را بیرون کرد، اول کفش چپ را بیرون کند.


اگر شما در تمام روز هرگاه کفش می‎پوشید و بیرون می‎کنید، به این سنت عمل کنید، آیا یاد پیامبر اکرم ﷺ تازه نمی‎شود؟ یقیناً دل خوش می‎شود که من بر سنت پیامبر اکرم ﷺ دارم عمل می‎کنم.


محبت همین چیز را می‎گویند، محبت نام عمل است.


مردم فقط با زبان می‎گویند که ما بسیار محبت می‎کنیم اما هنگام عمل، نفس و شیطان بر آن‎ها غالب می‎شود، محیط و ماحول غالب می‎شود، ترس زن و مسئولین و کارمندان شرکت غالب می‎شود و صراحتا برخلاف حکم پیامبر اکرم ﷺ عمل می‎کنند.


❤️ مأخذ: کتاب آداب عشق رسول ﷺ از شیخ العرب و العجم، عارف بالله، حضرت مولانا شاه حکیم محمد اختر رحمه الله
💛 ترجمہ: خانقاہ اشرفیہ اختریہ ھرات ۔ افغانستان

person حسام الدین
chat
•••

تعريف ريا و علاج آن/شیخ العرب و العجم، عارف بالله، حضرت مولانا شاه حکیم محمد اختر رحمه الله تعالی

شنبه ۱۴۰۲/۰۱/۰۵، 7:23 PM

ملفوظات اشرف و اختر

تعريف ريا: ريا اين را مي‎گويند كه فردي بخاطر نشان دادن ديگران كدام عبادت و كار نيكي را انجام دهد و يک هدف دنيايي داشته باشد نه ديني مثلا هدفش رسيدن به شهرت و عزت باشد.


اما اگر فردي قرآن را با صداي زيبا تلاوت كند و يا كار نيک ديگري به اين خاطر انجام دهد كه استاد، شيخ و مرشد و يا يكي از بزرگان خوش شود، ريا نيست چنانكه در حديثي آمده است كه شبي پيامبر اكرم صلي الله عليه و سلم تلاوت يكي از صحابه را شنيد و روز بعد به آن صحابي خبر داد و اظهار خوشي فرمود. آن صحابي گفت اگر من مي‎دانستم كه شما گوش مي‎كنيد زيباتر تلاوت مي‎كردم. آنحضرت صلي الله عليه و سلم با شنيدن اين سخن سكوت فرمود و اين گفته صحابي را رد ننمود.


در مسلم شريف آمده است كه يک صحابي از پيامبر اكرم صلي الله عليه و سلم پرسيد: اگر فردي كارهاي نيكي ‌‍‌‍(بخاطر رضاي الله متعال) انجام مي‎دهد و مردم او را تعريف مي‎كنند و در روايتي ديگر آمده كه مردم با او محبت مي‎كنند حكمش چيست؟
پيامبر اكرم صلي الله عليه و سلم در جواب فرمود: تلك عاجل بشري المؤمن؛ آن مژده زود هنگام مؤمن است.
جايزه ايست كه در دنيا نصيبش گشته است و جوايز آخرت علاوه بر آن است.

از اين حديث واضح مي‎گردد كه ترک كردن كارهاي نيک از ترس ديدن ديگران، كار درستي نيست.


مشايخ محقق مي‎فرمايند: همانگونه كه انجام يک عمل نيک بخاطر مردم ريا است، ترک يک كار نيک از ترس مردم نيز ريا است.

لذا معمولات خود را سر وقتش به نيت رضاي الهي انجام دهيد و از اين نترسيد كه كسي مي‎بيند يا نمي‎بيند چرا كه ريا چنان چيزي نيست كه خود به خود و بدون قصد و اراده به انسان بچسبد تا زمانيكه با قصد و اراده و با اختيار خود نيت نشان دادن به مردم را نكنيد و آن هم بخاطر يک هدف دنيايي، هرگز ريا صورت نمي‎گيرد.

اگر نيت شما رضايت الله متعال است اما در دل شما اين وسوسه مي‎آيد كه شايد من در اين عبادت ريا كاري مي‎كنم، آن وسوسه ريا است نه ريا، لذا اصلا به آن توجه نكنيد و پريشان نشويد و گرنه شيطان هميشه در دل شما وسوسه مي‎اندازد و با ايجاد خوف ريا، شما را از كار خير محروم مي‎كند.


حكيم الامت مولانا اشرف علي تهانوي رحمه الله تعالي مثال زيبايي براي وسوسه ريا بيان نموده است ايشان مي‎فرمايد: زمانيكه مگس بالاي آيينه مي‎نشيند چنين به نظر مي‎آيد كه داخل آيينه است در حاليكه بيرون است نه داخل.


در ترمذي شريف آمده است كه حضرت ابوهريره رضي الله عنه به پيامبر اكرم صلي الله عليه و سلم گفت: اي پيامبر! من در خانه نماز مي‎خواندم ناگهان فردي آمد ومن از اينكه او مرا در حال نماز خواندن ديد، خوش شدم. پيامبر اكرم صلي الله عليه و سلم فرمود: اي ابوهريره! الله تعالي بر تو رحم كند براي تو دو مزد است يک مزد بخاطر عبادت پنهاني و يک مزد بخاطر عبادت آشكارا.


ظاهر كردن عبادات و كارهاي نيک، بخاطر بدست آوردن عزت و شهرت بدترين نوع ريا است مثل اينكه فردي پيش دوستانش بگويد كه امروز تهجد بسيار لذت داشت، زود بيدار شدم و بسيار گريه كردم. چنين سخناني را نبايد به كسي غير از شيخ و مرشد خود گفت.


حكيم الامت رحمه الله تعالي مي‎فرمايد: فردي دو حج كرده بود روزي به خادمش گفت: براي مهمانم از كوزه اي آب بياور كه در حج دوم از مكه شريف خريده بودم.

اين شخص هر دو حج خود را با همين يک جمله ضايع كرد.


علاج ريا: علاج ريا تحصيل اخلاص است در حديث شريف حقيقت اخلاص چنين بيان شده است كه الله متعال را چنان عبادت كنيد كه گويا او را مي‎بينيد و اگر شما او را نمي‎بينيد پس او يقينا شما را مي‎بيند.

زمانيكه عظمت و بزرگي الله متعال در دل بيايد تصور مخلوق نمي‎آيد و عظمت الله متعال با تمرين كردن اين مراقبه، در دل استوار مي‎گردد چند لحظه در خلوت بنشينيد و تصور كنيد كه الله متعال من را مي‎بيند بعد از مدتي تمرين، تصور نمودن آسان مي‎گردد.

در واقع حصول اخلاص و نجات از ريا بدون صحبت و همنشيني با اولياء و دوستان خدا و برقرار كردن ارتباط اصلاحي با آنان عادة ناممكن است بهمين خاطر حكيم الامت مولانا اشرف علي تهانوي رحمه الله تعالي مي‏فرمايد: ارتباط برقرار كردن با مشايخ حقيقي بخاطر اصلاح نفس فرض عين مي‎باشد چرا كه مقدمه و موقوف عليه فرض، فرض مي‎باشد.


حكيم الامت رحمه الله مي‎فرمايد: كار نيكي را كه انسان به آن مشغول است از ترس ريا ترک نكند بلكه نيت خود را درست كند و با زبانش نيز بگويد: اي الله! اين كار نيک را فقط بخاطر رضاي تو انجام مي‎دهم.

اگر خدا ناخواسته در آن عملش ريا هم بيايد ان شاء الله بعد از مدتي به عادت و سپس به عبادت تبديل مي‎شود همين مطلب را خواجه عزيز الحسن مجذوب رحمه الله در شعر زير بيان مي‎فرمايد:

وه ريا جس پر تھے زاہد طعنہ زن پہلے عادت پهر عبادت ہوگئی

ترجمه: ريايي كه زاهدان بخاطر آن من را طعنه مي‎زدند ابتدا عادت و سپس به عبادت تبديل گشت.

مأخذ: برگه های اصلاحی غرفة السالكين کراچی از شیخ فیروز عبدالله میمن دامت برکاتهم العالیة

person حسام الدین
chat
•••