تـــصـــوف و عـــرفـــان

(تــزکــیــه و احــســان)

در فقیران ، لطفی از تواضع و فروتنی وجود دارد که در ثروتمندان نیست

چهارشنبه ۱۴۰۴/۰۷/۲۳، 7:16 PM
دعا حَلّال مشکلات دانلود

🎤 حکیم الامت مولانا اشرفعلی تهانوی رحمه‌الله

🖋 ترجمه: شمس الحق فقهی

من همیشه این را می‌گویم که اگر کسی بافنده باشد، یا روغن‌فروش، یا قصاب، تا زمانی که مطیع و نیکوکار باشد، از آن افراد اشرافی که پر از تکبر هستند بهتر است.

در میان فقرا، زیبایی خاصی در تواضع و فروتنی‌شان وجود دارد.

البته، امروزه آن‌ها نیز کم‌کم به سمت غرور گرایش پیدا کرده‌اند. خداوند همه مسلمانان را از این بلا محفوظ بدارد.

آن شیطان بیچاره نیز به‌خاطر همین تکبر ملعون شد و هرچه داشت از دست داد.

📗 خطبات حکیم‌الامت ۸/ ۲۷۶

person فرید
chat
•••

ضرورت مرشد و تصوف 

چهارشنبه ۱۴۰۴/۰۷/۲۳، 4:44 PM

🎤 حضرت مولانا اشرف علی تھانوی رحمه‌الله

🖋 ترجمه . شمس الحق فقهی

در این طریق (راه سلوک و تصوف)، پیروی از شیخ کامل بسیار ضروری است؛ زیرا او به این راه آشناست و از نیرنگ‌های نفس و شیطان آگاه می‌سازد. تا زمانی که شیخ کامل بر سر سالک باشد، شیطان نمی‌تواند آسیبی برساند.

گرچه دربارهٔ مکر و فریب شیطان سخن بسیار گفته شده، اما خداوند متعال می‌فرماید:

إِنَّ كَيدَ الشَّيْطَانِ كَانَ ضَعِيفًا

(بی‌گمان مکر شیطان ضعیف است)

و در حدیث آمده است:

فَقِيهٌ وَاحِدٌ أَشَدُّ عَلَى الشَّيْطَانِ مِنْ أَلْفِ عَابِدٍ

(یک فقیه بر شیطان سخت‌تر است از هزار عابد)

-یکی علمای فقه باطن و دیگری علمای فقه باطن است -این شدت به این دلیل است که شیطان با شرارت، وسوسه‌ای را در دل می‌افکند و با سختی آن را تثبیت می‌کند؛ اما وقتی سالک آن را با شیخ در میان می‌گذارد، شیخ با بصیرت خود آن شرارت و مکر را آشکار می‌سازد.

در این هنگام، شیطان از شدت خشم سر خود را می‌کوبد که نقشه‌هایی که سال‌ها برای آن کشیده بود، نقش بر آب شد.

اما کسانی که این نکتهٔ دقیق را نمی‌دانند، در همان اضطراب و سردرگمی باقی می‌مانند و نگران‌اند که مبادا شیطان آسیبی برساند.

حال آنکه اگر شیطان دشمنی هم کند — که البته دشمن است — اما با وجود علم صحیح و توکل بر خدا، هیچ آسیبی نمی‌تواند برساند.

مثالی که حضرت بیان فرمودند این است:

شیطان در برابر اهل‌الله مانند خربزه در برابر چاقو است؛ اگر خربزه تلاش کند که بر چاقو بیفتد، تنها خودش آسیب می‌بیند. به همین صورت، اگر شیطان با اهل‌الله دشمنی کند، خودش زیان‌کار خواهد بود.

بنابراین، قدم نهادن در این راه بدون همراهی شیخ کامل که از فریب‌های شیطان آگاه است، خالی از خطر نیست.

همین مطلب را مولانا رومی رحمه‌الله نیز چنین بیان فرموده‌اند: قدم نهادن در این راه بدون شیخ کامل، مانند آن است که کسی بدون طبیب ماهر بخواهد خود را درمان کند — حتی اگر با دیدن کتاب باشد — زیرا کتاب را نیز طبیب می‌فهمد نه مریض.

📗 ملفوظات حکیم الامت . ۵/۹۹

person فرید
chat
•••

نصیحت حضرت حڪیم الاُمت مولانا شاه محمد اشرف علی تهانوی حنفی دیوبندی رحمه الله به استادان قرآن

پنجشنبه ۱۴۰۴/۰۷/۱۷، 3:12 AM

🎓حضرت حڪیم الامت رحمه الله استادان و معلّمین قرآن را همیشه نصیحت می فرمود ڪه اطفال را نزنید. حافظۀ همه یڪسان نیست. یڪی حافظه اش قویتر است و می تواند دو سه صفحه را حفظ ڪند. یڪی حافظه اش ڪمتر است و نمی تواند زیاد حفظ ڪند، لذا بیشتر از استعدادش بر او تحمیل نڪنید. اگر در دو سال حفظ نتوانست در سه سال ڪه خواهد توانست، اما اطفال را نزنید، زیرا حافظ ساختن آنها با ڪوفتن و زدن بر شما فرض نیست. زدن اطفال حرام است. الله تعالٰی از استادانی ڪه اطفال را می زنند در روز قیامت قصاص خواهد گرفت. بزرگترین ڪتاب فقه حنفی ڪه مُصنِّفش علامه ابن عابدین شامی رحمه الله است می نویسد ڪه خداوند از هر معلّمی ڪه اطفال را می زند در روز قیامت قصاص می گیرد.

👌🏻حضرت حڪیم الامت رحمه الله بعضی از استادان را ڪه اطفال را زده بود سزا داد. ایشان گوش آن استاد را گرفته او را در صحن مدرسه گردانید تا همه ببینند. حضرت حڪیم الامت رحمه الله استاد و شیخ علمای عظیم شبه قارۀ هند می باشد. زدن اطفال در مدرسۀ حڪیم الامت رحمه الله به شدت ممنوع بود.

🌹حضرت حڪیم الامت رحمه الله می فرمود ڪه الله متعال 99 اسم دارد ولی در آیت آموزش و تعلیم قرآن شریف، اسم «الرحمٰن» را نازل فرمود: الرَّحْمَٰنُ عَلَّمَ الْقُرْآنَ، خدای رحمٰن قرآن را آموزش و تعلیم داد. خداوند از بین 99 اسم مبارڪ خود نه اسم جبّار را در اینجا نازل نمود، نه اسم قهّار را و نه اسم دیگری را، بلڪه اسم «رحمٰن» را در این آیت نازل فرموده به استادان و معلّمین قرآن تا روز قیامت درس داد ڪه اطفال را با رحمت بیاموزانید و تعلیم بدهید.

حالا بگوئید این آیت دلیل واضح است یا مشڪلی دارد؟ الرَّحْمَٰنُ عَلَّمَ الْقُرْآنَ، خدای رحمٰن قرآن پاڪ را تعلیم و آموزش داد. آخر؛ الله نام های دیگر هم دارد بلڪه 99 نام دارد، چرا یڪے دیگر از آن نام ها را در این آیت نازل نڪرد و فقط صفت رحمانیّت خود را نازل ڪرد؟ تا استادان و معلّمین مانند قصابان اطفال را نزنند! جسم اطفال نازڪ و ضعیف است.

📚(ماخذ: تعلیم قرآن میں شان رحمت ڪی اهمیت)

از ارشادات مولانا شاه حڪیم محمد اختر رحمه الله.)

person حسام الدین
chat
•••

ملفوظات حکیم الامت مولانا اشرفعلی تهانوی رحمه‌الله

دوشنبه ۱۴۰۴/۰۶/۱۰، 10:57 AM

کانال رسمی مولانا شمس الحق فقهی دامت برکاتهم

❇️ برای رسیدن به اخلاص، باید کفش‌های اهل‌الله را راست کرد

🎤 حکیم الامت مولانا اشرفعلی تهانوی رحمه‌الله

🖋 ترجمه : (مولانا)شمس الحق فقهی

من حقیقت را عرض می‌کنم کسانی که از کیفیت باطنی بی‌بهره‌اند، هیچ سخن‌شان قابل اعتماد نیست.

اخلاص، که نامی بلند و مقامی والا دارد، بدون آن‌که انسان کفش‌های اهل‌الله و بزرگان را راست کرده باشد، اصلاً به‌ وجود نمی‌آید.

📗 ملفوظات حکیم الامت: ۳/۲۸۱


❇️ بزرگ‌ترین کمال صوفی چیست؟

🎤 حکیم الامت مولانا اشرفعلی تهانوی رحمه‌الله

🖋 ترجمه: (مولانا)شمس الحق فقهی

مردم برخی امور خاص را کمال می‌پندارند؛

یکی عبادت را، دیگری تقوا را.

اما محققان و اهل بصیرت، بزرگ‌ترین کمال را در این می‌دانند که بنده همواره نقص‌ها و کمبودهای خود را در نظر داشته باشد.

📗 ملفوظات حکیم الامت: ۳/۲۷۹

person فرید
chat
•••

آسایش مهم‌تر از تشریفات ظاهری و تکلفات است

شنبه ۱۴۰۴/۰۵/۲۵، 3:2 PM

🎤 حکیم‌الامت، مولانا اشرف علی تهانوی رحمه‌الله

🖋 ترجمه: شمس‌الحق فقهی

من به تکلف‌ها و تشریفات ظاهری چندان اهمیتی نمی‌دهم، اما آسایش دیگران برایم بسیار ارزشمند است.

شاید باورنکردنی باشد، اما تا امروز هیچ‌گاه از همسرانم نخواسته‌ام غذای خاصی برایم بپزند؛ چرا که همیشه نگرانم مبادا زحمتی اضافه بر دوششان بگذارم.

البته اگر خودشان بپرسند، برای دلجویی پاسخ می‌دهم تا مبادا گمان کنند بی‌تفاوت هستم. اما حتی در این حالت هم می‌گویم:

«هرچه برایتان راحت‌تر است بپزید! اگر تمایل دارید، چند گزینه بگویید تا من انتخاب کنم.»

و وقتی غذاها را نام می‌برند، یکی را برمی‌گزینم.

📌 نکته:

متأسفانه بسیاری به تشریفات و تکلفات اهمیت می‌دهند، در حالی که راحتیِ و آسایش دیگران را سلب می‌کنند.

📚 منبع: ملفوظات حکیم‌الامت، جلد ۳، صفحه ٢٩١

person فرید
chat
•••

☪ تأثیر تعویذات وابسته به حال و توجه عامل است

دوشنبه ۱۴۰۴/۰۵/۱۳، 2:18 PM

شخصی برای گرفتن تعویذ مراجعه کرد و گفت:

«حضرت! زنی دچار مشکلی شده ...... تعویذی عنایت بفرمایید»

این را گفت و ساکت شد (و نوع مشکل را بیان نکرد).

حضرت حکیم الامت فرمودند:

«مثل پادشاهان آمده و سخن نیمه‌تمام گفته و ساکت شدی...

سخنت را کامل بیان کن؛ تا زمانی‌ که خواسته‌ات کامل مطرح نشود، چگونه می‌توان به آن پاسخ داد؟

آن شخص گفت : بر او آثار اجنه و شیاطین وارد شده و جن‌زده شده است

حضرت فرمودند:

مشخص نیست آن زن جن‌زده شده است یا نه اما تو بطور حتم به این بیماری مبتلا هستی.

چرا از ابتدا سخنت را کامل بیان نمی‌کنی؟

اکنون برو، چون مرا ناراحت کرده‌ای (حضرت حکیم‌الامت رحمه الله نسبت به آداب اجتماعی و سخن‌گفتن و ... بسیار حساس بودند و همیشه در پی این امر بودند که مریدان آداب را به خوبی بیاموزند )

حضرت فرمودند: آن شخص اگر سخنش را کامل بیان کند و تقاضایش را درست مطرح کند، به خواسته‌اش می‌رسد.

حضرت فرمودند: تأثیر در تعویذ از "حال و توجه ذهنی عامل " حاصل می‌شود؛ اگر حال او مکدر گردد، تعویذ دیگر تأثیر نخواهد داشت.

هر فنّی احکام خاص خود را دارد؛ فنّ عملیات و تعویذات نیز همین حکم را دارد پس لازم است که حال عامل و تعویذ‌دهنده را مکدر نسازید.

و این‌که من می‌گویم: «بعداً بیا و خواسته‌ات را کامل بیان کن»،

علاوه بر رعایت تأثیر عملیات، که من الان ناراحت شدم و در تعویذ اثر وجود ندارد مصلحت دیگری نیز وجود دارد که آن‌ شخص متوجه اشتباه خود شود، یاد بگیرد و در آینده این امر را تکرار نکند.

و همین گونه برخورد ها و شیوه تعلیم است

که باعث بدنامی من می‌شود و عده ای فکر می کنند فردی تند خو هستم …

📕 ملفوظات حکیم الامت: ۳/۱۹۱

person فرید
chat
•••

رضایت حق تعالی و یاد او، مقصود ذاتی اند

یکشنبه ۱۴۰۴/۰۵/۱۲، 9:21 AM

☪ رضایت حق‌تعالی و یاد او، مقصود ذاتی‌اند

✍ حکیم‌الامه حضرت مولانا اشرف علی تهانوی نورُالله مرقده

➖ ترجمه : شمس الحق فقهی

آنچه که از روی برخوردِ تنبیه گونه برای متعلقین خود انجام می‌دهم ، تنها با این هدف است که مخاطب از جهل و ناآگاهی نجات یابد و به هدف حقیقی نزدیک گردد.

زیرا مردم غالباً گمان می‌کنند که " بیعت " یا " ذکر و مشاغل متعارف " یا " جوش و خروش ظاهری "

هدف نهایی تصوف است و این یک اشتباه بزرگ و فریب شیطانی است که حقیقت را تحت پرده‌ای پنهان نموده است

آن حقیقت این است پوشیده در چیز است

✅ رضایت خداوند متعال

✅ یاد و ذکر او تعالی

این دو، اگرچه ظاهراً در دید یک عده ساده و بی‌جوش و خروش به‌نظر می‌رسند ، اما در واقعیت ، همین‌ها هستند که مقصود بالذات (هدف اصلی و ذاتی) محسوب می‌شوند گرچه همراه آنان غوغا، هیجان یا شور و وجد نباشد

📕 ملفوظات حکیم الامت شماره ۲۳۷


شرائط استفاده از بزرگان

مولانا نذر الحفیظ ندوی رحمه الله تعالی از حضرت امام سید ابوالحسن علی ندوی قدس سره پرسیدند که حضرت ! روش استفاده از بزرگان چیست ؟

حضرت رحمه الله در جواب وی در پرتو تجارب زندگی خویش ، در قالب الفاظی مختصر ، چنین فرمودند :

" ادب ،

سکوت ،

انتظار ،

خوب گوش سپردن ،

ذهن را خالی کردن ،

فکر را از شبهات و اعتراضات پاک ساختن ،

اعتراض ننمودن ،

ساکت بودن و اینگونه تصور کردن که الله تعالی از زبان این بزرگ ، سخنی را بیرون خواهد فرمود که به کار می آید. "

📓مجالس حسنہ ؛ ص ٣٣٢

📝محمّد عرفان غفر له

person فرید
chat
•••

سلسله تعلیمات ملفوظات حکیم الامت مولانا اشرفعلی تهانوی رحمه الله

دوشنبه ۱۴۰۳/۱۱/۰۱، 12:3 PM

سلسله تعلیمات ملفوظات حکیم الامت مولانا اشرفعلی تهانوی رحمه الله
توسط: جناب مولانا شمس الحق فقهی نقشبندی حفظه الله
مکان: مسجد خضراء ، تایباد
تاریخ: 1403/10/29
موضوع: صبر بر مصیبت و مشکلات و پاداش آن

دانلود از تلگرام

D
O
W
N
L
O
A
D
Download
سلسله تعلیمات ملفوظات حکیم الامت مولانا اشرفعلی تهانوی رحمه الله
توسط: جناب مولانا شمس الحق فقهی نقشبندی حفظه الله
مکان: مسجد خضراء ، تایباد
تاریخ: 1403/10/30
موضوع: همّت و بهترین راه حصول آن
D
O
W
N
L
O
A
D
Download
person حسام الدین
chat
•••

نسخه‌ای برای توفیقِ اعمال نیکو

پنجشنبه ۱۴۰۲/۰۴/۲۹، 10:42 AM

✍️ حکیم‌الامت مولانا اشرف‌علی تهانوی رحمه‌الله


🏷 اگر کسی پایبند سه چیز باشد، ان‌شاء‌الله محروم نخواهد ماند، گرچه مثل جنید بغدادی نشود:

1⃣: کاملا از گناهان دوری کند؛ چراکه از انجام گناه نوعی تاریکی در قلب پدیدار می‌شود. گناهکار اگر عبادت هم بکند، نور آن به فانوسِ مُشَبَّکی/سوراخ‌داری می‌ماند که نورش با تاریکی آمیخته است.

2⃣: به خلق خدا بدگمان نشود که چنین چیزی از کِبر سرچشمه می‌گیرد.

3⃣: هر وقت فرصت بود به‌قدر ممکن ذکر الله‌تعالی را بگويد و با بزرگان و عارفان هم‌نشینی و مصاحبت کند


📗 ملفوظات حکیم الامت

person حسام الدین
chat
•••

وظیفه سالک در طول روز

چهارشنبه ۱۴۰۲/۰۴/۲۸، 3:35 AM

حکیم الامت، مجدد الملت، حضرت مولانا اشرف علی تهانوی رحمه الله تعالی


گناه‌ در مسير اطاعت‌ از خدا و رسول‌ تأثير منفي‌ مي‌گذارد و غفلت‌ و بي‌خبري‌ در ذكر و ياد خداوند نقص‌ و خلل‌ ايجاد مي‌كند.


لذا سالک‌ وظيفه‌ اصلي‌ خويش‌ را اطاعت‌ از الله و رسول‌، پايبندي‌ اذكار، اجتناب‌ از گناهان‌ و پرهيز از غفلت ‌بداند. اگر تا مدتي‌ به‌ اين‌ موارد پايبند باشد، ان‌ شاء الله محروم‌ نخواهد شد.


اين‌ نكته‌ نيز قابل‌ يادآوري‌ است‌ كه‌ از نخستين‌ لحظه‌اي‌ كه‌ انسان ‌وارد اين‌ ميدان‌ مي‌شود، حصول‌ فوايد نيز آغاز مي‌شوند. اما مريد و سالک در ابتدا اين‌ موضوع‌ را درك‌ نمي‌كند. ولي‌ تدريجا به‌ آن‌ پي‌ مي‌برد.


اگر حاصل‌ شدن‌ فوايد به‌ تأخير افتاد، نترسد، پريشان‌ نشود، عجله‌ هم ‌نكند و از خود سستي‌ نشان‌ ندهد چرا كه‌ براي‌ حصول‌ فوايد نه‌ مدتي ‌مقرر است‌ و نه‌ كسي‌ مسئول‌ آن‌ مي‌باشد. ولي‌ تا اين‌ حد مي‌توان‌ اميدوار بود كه‌:


اندرين‌ ره‌ مي‌خراش‌ و مي‌تراش

‌تا دم‌ آخر دمي‌ فارغ‌ مباش‌

تا دم‌ آخر، دمي‌ آخر بود كه

عنايت‌ با تو صاحب‌ سر بود


يعني‌: كسي‌ كه‌ در اين‌ راه‌ قدم‌ مي‌گذارد پيوسته‌ بايد تلاش‌ كند و لحظه‌اي‌ غافل‌ نشود چرا كه‌ در اين‌ ميان‌ لحظه‌اي‌ فرا خواهد رسيد كه‌ در اين‌ لحظه‌ عنايات‌ پروردگار شامل‌ حال‌ خواهند شد و انسان‌ رستگار خواهد گشت‌.


🤍مأخذ: تزکیه و اصلاح (ترجمه قصد السبیل)

person فرید
chat
•••

توجه اولیاء الله به اتباع سنت

پنجشنبه ۱۴۰۲/۰۱/۱۷، 2:52 AM

من در اله ‎آباد بزرگی به‎ نام مولانا شاه محمد احمد رحمه‎ الله را دیدم که خلیفہ سید بدر علی شاه خلیفہ حضرت مولانا شاه فضل الرحمان گنج‎مرادآبادی رحمه الله بود


او را دیدم که خادم پیراهنش را از طرف دست راست بیرون کرد در حالی‎که سنت این است که هنگام پوشیدن پیراهن، اول دست راست را بپوشد و هنگام بیرون کردن اول دست چپ را بیرون کند.


کفش باشد یا پیراهن و شلوار از طرف راست بپوشید و از طرف چپ بیرون کنید.


من هنگامی که خادم پیراهن مولانا را از طرف چپ بیرون کرد، همانجا بودم از کراچی به خدمت حضرت رفته بودم.


حضرت مولانا شاه محمد احمد رحمه‎ الله خادم را سرزنش کرد و فرمود که تو چقدر نادانی؟ مگر این سنت را یاد نداری؟ تو پیراهنم را خلاف سنت بیرون کردی، لذا حالا دوباره آن را به تنم کن. خادم دوباره پیراهنش را از طرف راست به تنش کرد. سپس مولانا فرمود: حالا از طرف دست چپ بیرون کن.


یک بار شخصی جوراب مولانا شاه ابرار الحق رحمه‎الله را بیرون می‎کرد، اول جوراب راستش را بیرون کرد. مولانا به او گفت: دوباره جوراب را به پایم کن و اول جوراب چپ را بیرون کن.


هنگام پوشیدن کفش، جوراب و لباس به سنت عمل کنید.


با عمل بر سنت هروقت یاد پیامبر اکرم ﷺ تازه می‎شود، هنگام پوشیدن کفش به‎ یادتان خواهد آمد که به سنت پیامبر اکرم ﷺ دارم عمل می‎کنم


زیرا در حدیث شریف آمده است:

اذا انتعل احدکم فلیبدأ بالیمنی و اذا نزع فلیبدأ بالشمال؛

هرگاه فردی از شما کفش پوشید، پس اول کفش راست را بپوشد و هرگاه کفش‎هایش را بیرون کرد، اول کفش چپ را بیرون کند.


اگر شما در تمام روز هرگاه کفش می‎پوشید و بیرون می‎کنید، به این سنت عمل کنید، آیا یاد پیامبر اکرم ﷺ تازه نمی‎شود؟ یقیناً دل خوش می‎شود که من بر سنت پیامبر اکرم ﷺ دارم عمل می‎کنم.


محبت همین چیز را می‎گویند، محبت نام عمل است.


مردم فقط با زبان می‎گویند که ما بسیار محبت می‎کنیم اما هنگام عمل، نفس و شیطان بر آن‎ها غالب می‎شود، محیط و ماحول غالب می‎شود، ترس زن و مسئولین و کارمندان شرکت غالب می‎شود و صراحتا برخلاف حکم پیامبر اکرم ﷺ عمل می‎کنند.


❤️ مأخذ: کتاب آداب عشق رسول ﷺ از شیخ العرب و العجم، عارف بالله، حضرت مولانا شاه حکیم محمد اختر رحمه الله
💛 ترجمہ: خانقاہ اشرفیہ اختریہ ھرات ۔ افغانستان

person حسام الدین
chat
•••

تعريف ريا و علاج آن/شیخ العرب و العجم، عارف بالله، حضرت مولانا شاه حکیم محمد اختر رحمه الله تعالی

شنبه ۱۴۰۲/۰۱/۰۵، 7:23 PM

ملفوظات اشرف و اختر

تعريف ريا: ريا اين را مي‎گويند كه فردي بخاطر نشان دادن ديگران كدام عبادت و كار نيكي را انجام دهد و يک هدف دنيايي داشته باشد نه ديني مثلا هدفش رسيدن به شهرت و عزت باشد.


اما اگر فردي قرآن را با صداي زيبا تلاوت كند و يا كار نيک ديگري به اين خاطر انجام دهد كه استاد، شيخ و مرشد و يا يكي از بزرگان خوش شود، ريا نيست چنانكه در حديثي آمده است كه شبي پيامبر اكرم صلي الله عليه و سلم تلاوت يكي از صحابه را شنيد و روز بعد به آن صحابي خبر داد و اظهار خوشي فرمود. آن صحابي گفت اگر من مي‎دانستم كه شما گوش مي‎كنيد زيباتر تلاوت مي‎كردم. آنحضرت صلي الله عليه و سلم با شنيدن اين سخن سكوت فرمود و اين گفته صحابي را رد ننمود.


در مسلم شريف آمده است كه يک صحابي از پيامبر اكرم صلي الله عليه و سلم پرسيد: اگر فردي كارهاي نيكي ‌‍‌‍(بخاطر رضاي الله متعال) انجام مي‎دهد و مردم او را تعريف مي‎كنند و در روايتي ديگر آمده كه مردم با او محبت مي‎كنند حكمش چيست؟
پيامبر اكرم صلي الله عليه و سلم در جواب فرمود: تلك عاجل بشري المؤمن؛ آن مژده زود هنگام مؤمن است.
جايزه ايست كه در دنيا نصيبش گشته است و جوايز آخرت علاوه بر آن است.

از اين حديث واضح مي‎گردد كه ترک كردن كارهاي نيک از ترس ديدن ديگران، كار درستي نيست.


مشايخ محقق مي‎فرمايند: همانگونه كه انجام يک عمل نيک بخاطر مردم ريا است، ترک يک كار نيک از ترس مردم نيز ريا است.

لذا معمولات خود را سر وقتش به نيت رضاي الهي انجام دهيد و از اين نترسيد كه كسي مي‎بيند يا نمي‎بيند چرا كه ريا چنان چيزي نيست كه خود به خود و بدون قصد و اراده به انسان بچسبد تا زمانيكه با قصد و اراده و با اختيار خود نيت نشان دادن به مردم را نكنيد و آن هم بخاطر يک هدف دنيايي، هرگز ريا صورت نمي‎گيرد.

اگر نيت شما رضايت الله متعال است اما در دل شما اين وسوسه مي‎آيد كه شايد من در اين عبادت ريا كاري مي‎كنم، آن وسوسه ريا است نه ريا، لذا اصلا به آن توجه نكنيد و پريشان نشويد و گرنه شيطان هميشه در دل شما وسوسه مي‎اندازد و با ايجاد خوف ريا، شما را از كار خير محروم مي‎كند.


حكيم الامت مولانا اشرف علي تهانوي رحمه الله تعالي مثال زيبايي براي وسوسه ريا بيان نموده است ايشان مي‎فرمايد: زمانيكه مگس بالاي آيينه مي‎نشيند چنين به نظر مي‎آيد كه داخل آيينه است در حاليكه بيرون است نه داخل.


در ترمذي شريف آمده است كه حضرت ابوهريره رضي الله عنه به پيامبر اكرم صلي الله عليه و سلم گفت: اي پيامبر! من در خانه نماز مي‎خواندم ناگهان فردي آمد ومن از اينكه او مرا در حال نماز خواندن ديد، خوش شدم. پيامبر اكرم صلي الله عليه و سلم فرمود: اي ابوهريره! الله تعالي بر تو رحم كند براي تو دو مزد است يک مزد بخاطر عبادت پنهاني و يک مزد بخاطر عبادت آشكارا.


ظاهر كردن عبادات و كارهاي نيک، بخاطر بدست آوردن عزت و شهرت بدترين نوع ريا است مثل اينكه فردي پيش دوستانش بگويد كه امروز تهجد بسيار لذت داشت، زود بيدار شدم و بسيار گريه كردم. چنين سخناني را نبايد به كسي غير از شيخ و مرشد خود گفت.


حكيم الامت رحمه الله تعالي مي‎فرمايد: فردي دو حج كرده بود روزي به خادمش گفت: براي مهمانم از كوزه اي آب بياور كه در حج دوم از مكه شريف خريده بودم.

اين شخص هر دو حج خود را با همين يک جمله ضايع كرد.


علاج ريا: علاج ريا تحصيل اخلاص است در حديث شريف حقيقت اخلاص چنين بيان شده است كه الله متعال را چنان عبادت كنيد كه گويا او را مي‎بينيد و اگر شما او را نمي‎بينيد پس او يقينا شما را مي‎بيند.

زمانيكه عظمت و بزرگي الله متعال در دل بيايد تصور مخلوق نمي‎آيد و عظمت الله متعال با تمرين كردن اين مراقبه، در دل استوار مي‎گردد چند لحظه در خلوت بنشينيد و تصور كنيد كه الله متعال من را مي‎بيند بعد از مدتي تمرين، تصور نمودن آسان مي‎گردد.

در واقع حصول اخلاص و نجات از ريا بدون صحبت و همنشيني با اولياء و دوستان خدا و برقرار كردن ارتباط اصلاحي با آنان عادة ناممكن است بهمين خاطر حكيم الامت مولانا اشرف علي تهانوي رحمه الله تعالي مي‏فرمايد: ارتباط برقرار كردن با مشايخ حقيقي بخاطر اصلاح نفس فرض عين مي‎باشد چرا كه مقدمه و موقوف عليه فرض، فرض مي‎باشد.


حكيم الامت رحمه الله مي‎فرمايد: كار نيكي را كه انسان به آن مشغول است از ترس ريا ترک نكند بلكه نيت خود را درست كند و با زبانش نيز بگويد: اي الله! اين كار نيک را فقط بخاطر رضاي تو انجام مي‎دهم.

اگر خدا ناخواسته در آن عملش ريا هم بيايد ان شاء الله بعد از مدتي به عادت و سپس به عبادت تبديل مي‎شود همين مطلب را خواجه عزيز الحسن مجذوب رحمه الله در شعر زير بيان مي‎فرمايد:

وه ريا جس پر تھے زاہد طعنہ زن پہلے عادت پهر عبادت ہوگئی

ترجمه: ريايي كه زاهدان بخاطر آن من را طعنه مي‎زدند ابتدا عادت و سپس به عبادت تبديل گشت.

مأخذ: برگه های اصلاحی غرفة السالكين کراچی از شیخ فیروز عبدالله میمن دامت برکاتهم العالیة

person حسام الدین
chat
•••

شیوه توبه در ماه رمضان

دوشنبه ۱۴۰۱/۱۲/۲۹، 5:3 PM

✨شیوهٔ آمرزش‌خواهی در ماه مبارک رمضان این‌گونه است که از تمام گناهان برای همیشه توبه کنید؛ اگرچه این توبه پس‌ از عید بشکند و دوباره دامن به گناه آلوده شود، اما شما را به خدا در این‌ ماه توبه‌ای جانانه و دائمی بکنید.

این‌طور نباشد که در این ماه برای توبه‌کردن نیز حدومرز تعیین کنید که ما فقط در همین ماه توبه می‌کنیم! نیک بدانید که این طرزِ فکر از توبه، سبب باطل‌شدنِ توبهٔ شما می‌شود!

✨باری، برای درستی و قبولیت توبه لازم نیست توبه تا پایان عمر نشکند و دوباره دامن به آن گناه آلوده نگردد، اما این نکته لازم و ضروریست که به‌ وقتِ توبه‌ کردن تا پایان عمر ارادهٔ ترک همهٔ گناهان بشود.

براستی چه مشکلی در این است که آدمی یک‌بار برای همیشه از گناهان توبه کند؟!


✍برخی‌از ملفوظات حکیم‌الامت تهانوی رحمه‌الله، ملفوظ شمارهٔ ۲۱۵۷.

person حسام الدین
chat
•••

اهمیت تعلیم و تعلم علوم دینی و زبان عربی

چهارشنبه ۱۴۰۱/۱۲/۲۴، 9:25 PM

اهميت تعليم و تعلم

اعوذ بالله من الشيطان الرجيم

بسم الله الرحمن الرحيم

و ماكان المؤمنون لينفروا كافة فلولا نفر من كل فرقه منهم طائفة ليتفقهوا في الدين و لينذروا قومهم اذا رجعوا اليهم لعلهم يحذرون

از آيه بالا اين مطلب واضح مي گردد كه تعليم احكام چنان فريضه مهمي است كه در وقت اشتغال به جهاد هم واجب است كه گروهي بجاي رفتن به جهاد، اين فريضه را انجام بدهند، پس در اوقات ديگر چگونه واجب نخواهد بود؟!!

و علتش واضح است كه هر عبادتي هر اندازه هم كه بزرگ و ضروري باشد، تا زمانيكه مطابق قوانين شريعت نباشد، معتبر و مقبول نيست و براي اينكه مطابق قوانين شريعت باشد نياز به علم است كه دو راه دارد:

يك راه خاص كه درس و تدريس باشد و يك راه عام كه تعليم و تبليغ باشد، خلاصه اينكه نظام جهان بر علم دين موقوف است.

اهمیت علوم ديني

اين ضروري است كه يک گروه قابل توجهي از هر لحاظ در علوم ديني كامل و محقق باشند و قسمت بزرگي از عمر خود را در تحصيل اين علوم گزرانده باشند و كل عمر خود را به خدمت و نشر اين علوم سپري كنند و كاري غير از اين نداشته باشند.

در آيه زير به همين چيز اشاره شده است:

‹ولتكن منكم امة يدعون الي الخير و يامرون بالمعروف و ينهون عن المنكر›؛

بايد گروهي از شما باشد كه مردم را بسوي كارهاي خير دعوت بدهند به نيكي دستور دهند و از بدي منع كنند.

ُ نمونه آن در احاديث، اصحاب صفه است.

اين كار فرض كفايه است و حكم فرض كفايه اين است كه اگر در هر جا گروهي باشند كه نياز مسلمانان را برآورده كنند همه از گناه محفوظ مي‎مانند و گرنه همه گناهكار مي‎گردند.

اهمیت زبان عربي

اگر كسي بگويد كه نيازي به زبان عربي نيست، من در جوابش مي‎گويم كه اگر زبان عربي حفاظت نشود ترجمه قرآن به زبان هاي ديگر هرگز كامل نمي‎گردد چرا كه بعضي كلمات داراي دو معني و چندين تفسير هستند


اگر الفاظ قرآن حفاظت نشود قرآن هم مانند تورات و انجيل مي‎شود كه احكام و دستوراتش براي هيچكس واضح نيست بهمين خاطر باقي ماندن الفاظ اصلي بسيار ضروري است.

تحفة العلماء: 1/44 از حکیم الامت مولانا اشرف علی تهانوی رحمه الله تعالی

person حسام الدین
chat
•••

جايگاه طلاب در نزد حکیم الامت مجدد الملت حضرت مولانا اشرفعلی تهانوی رحمه الله

سه شنبه ۱۴۰۱/۱۲/۲۳، 7:39 PM

من با طلاب علوم ديني بيشتر از مريدان محبت دارم

بر من صفت طالب العلمي غالب است

عيوبم را از طلاب نمي‎پوشانم

اما دوست ندارم عيوبم بر مريدان ظاهر گردد

چرا كه ارتباط پير و مريد بر اساس محبت است

و با كمي بدبيني از بين مي‎رود

زيرا محبت عوام بيشتر بر اساس تصورات است و با تغيير يافتن تصورات محبت شان نيز از بين مي‎رود.

اما محبت طلاب زود از بين نمي‎رود

چرا كه محبت شان بر اساس علم است

و علم شاگردان بعد از اطلاع يافتن از عيوب هم باقي است

و اين ارتباط تا بقاي علم باقي مي‎ماند.

يكبار نزد مولانا رشيد احمد گنگوهي رحمه الله تعالي يک مهمان بسيار عالي رتبه دولتي آمد

مولانا هنگام غذا او را همراه خود نشاند چند طالب فقير كه مهمان مولانا بودند، عقب رفتند

مولانا فرمود: چرا شما عقب رفتيد؟!

آيا به اين خاطر كه يك شخص عالي رتبه دولتي با من نشسته است؟!

خوب بدانيد كه شما عزيزان من هستيد

آنقدر كه شما نزدم معزز و محترم هستيد او نيست.

سپس همه طلاب فقير را همراه خود سر سفره نشاند و غذا داد.

مأخذ: تحفة العلماء:1/60

person حسام الدین
chat
•••

حقیقت توبه

دوشنبه ۱۴۰۱/۱۲/۲۲، 8:58 PM
✍️حکیم الامت مولانا اشرفعلی تهانوی قدس الله سره
جايگاه‌ توبه‌ در تزكيه‌ و اصلاح‌

همانگونه که قبلا گفته شد حقيقت‌ تصوف‌ و طريقت‌ اين‌است‌ كه‌ بر تمام‌ احكام‌ ظاهري‌ و باطني‌ شريعت‌ به طور كامل‌ عمل‌ گردد.

واضح‌ است‌ كه‌ عمل‌ بر تمام‌ احكام‌ شرعي‌ بر هر فرد مسلمان‌ فرض‌، واجب‌ و ضروري‌ است‌.

پس‌ نبايد هيچ‌ يک‌ از مسلمانان‌ در اين‌ زمينه ‌غفلت‌ ورزد بلكه‌ براي‌ قرار گرفتن‌ بر صراط مستقيم‌ از تمام‌ توانش‌ استفاده‌ نمايد.

حال‌ كسي‌ كه‌ چنين‌ تصميمي‌ مي‌گيرد، در نخستين‌ قدم ‌بايد از تمام‌ گناهان‌ گذشته‌ توبه‌ نمايد.

‌ در توبه‌ موارد ذيل‌ را باید در نظر بگيرد:
ابتدا حقوقي ‌را كه‌ الله تعالي‌ بر بنده‌ دارد و اداي‌ آن‌ بر وي‌ لازم‌ است‌، آن‌ را ادا كند.

اگر حق‌ انساني‌ بر گردن‌ او باقي‌ مانده‌ حتما آن‌ را ادا كند فرق‌ نمي‌كند چه ‌مال‌ كسي‌ را از طريق‌ ناجائز تصاحب‌ كرده‌ و يا اين‌ كه‌ كسي‌ را با دست‌ و زبان‌ خود رنجانده‌ است‌.

به‌ هر حال‌ شرط لازم‌ توبه‌ اين‌ است‌ كه‌ حقوق‌ را ادا نمايد يا اين‌ كه‌ از صاحبان‌ حقوق‌ عفو بطلبد.

در صورت‌ ادا نكردن‌حقوق‌ اگر تمام‌ عمر خود را در عبادت‌ سپري‌ كند، هرگز به‌ خداوند نخواهد رسيد.

حقيقت‌ توبه‌ و روش‌ آن

تنها با تكرار نمودن‌ لفظ توبه‌ و يا خواندن‌ الفاظ استغفار،توبه‌ انجام‌نمي‌گيرد. بلكه‌ براي‌ توبه‌ سه‌ شرط وجود دارد:

1. ابتدا از گناهاني‌ كه‌ در گذشته‌ انجام‌ داده‌ است‌، كاملا پشيمان‌ شود وحالتي‌ از رنج‌ و غم‌ در درونش‌ نسبت‌ به‌ گناهان‌ گذشته‌ پيدا گردد.

2. گناهاني‌ را كه‌ فعلا مبتلاي‌ آن‌ است‌، فورا رها نمايد.

3. براي‌ آينده‌ تصميم‌ قطعي‌ بگيرد كه‌ بعد از اين‌ به‌ سراغ‌ گناهان ‌نمي‌رود.

براي‌ عملي‌ نمودن‌ نخستين‌ شرط توبه‌ كه‌ همان‌ اظهار اندوه‌ و ندامت‌است‌ بر گناهان‌ گذشته‌، هيچ‌ راهي‌ بجز علم‌ و دانش‌ نيست‌.

به‌ اين‌ معنا كه ‌انسان‌ در مرحله‌ نخست‌ بداند كه‌ چه‌ عملي‌ گناه‌ كبيره‌ و چه‌ عملي‌ گناه‌صغيره‌ است‌.

بعد از آن‌ بداند كه‌ وبال‌ و عذاب‌ اين‌ گناهان‌ در دنيا وآخرت‌ چيست‌؟

براي‌ پي‌ بردن‌ به‌ اين‌ مسائل‌ مي‌توان‌ به‌ كتاب‌ گناهان‌ بي‌لذت‌ اثر اينجانب‌ مراجعه‌ كرد و همچنين‌ مي‌توان‌ از كتابهاي‌ ديگر بزرگان‌ مثل‌ زيور بهشت‌، پاداش‌ اعمال‌، تعليم‌الدين‌، حيات‌المسلمين‌، تبليغ‌ دين‌ و...بهره‌برد.

با مطالعه‌ مداوم‌ اين‌ كتابها ان‌شاء الله در دل‌ خواننده‌، ندامت‌ و پشيماني‌ به وجود خواهد آمد.

دومين‌ شرط توبه‌ اين‌ است‌ كه‌ بالفور تمام‌ گناهان‌ را رها نمايد و تكميل‌ اين‌ شرط فقط با همت‌ بلند و عزم‌ راسخ‌ امكان ‌پذير است‌.


ولي‌ راه‌ به وجود آوردن‌ چنين‌ عزم‌ و همتي‌ اين‌ است‌ كه‌ در مصاحبت‌ انسانهاي ‌نيک و صالح‌ بنشيند و حالات‌ زندگي‌ و سرگذشتشان‌ را به طور مداوم‌ مطالعه‌ نمايد و يا از زبان‌ ديگران‌ بشنود.

سومين‌ شرط توبه‌ اين‌ است‌ كه‌ براي‌ آينده‌ تصميمي‌ قطعي‌ و راسخ‌ بگيرد كه‌ به‌ سراغ‌ گناهان‌ نخواهد رفت‌ و عملي‌ نمودن‌ اين‌ شرط در اختيار خود انسان‌ است‌ و هر وقت‌ مي‌تواند آن‌ را انجام‌ دهد.


ولي‌ باز هم ‌به‌ همت‌ بلند نياز است‌.

لذا در اين‌ مرحله‌ نيز عزمش‌ را جزم‌ كند بر اينكه‌ در راه‌ اطاعت‌ از خدا و رسول‌ هر نوع‌ سختي‌ و مشقتي‌ بيايد و يا با هر نوع‌ ضرر جاني‌ و مالي‌ مواجه‌ شود و يا در اين‌ راه‌ منافع‌ دنيوي‌ او كم‌كم‌ از بين‌ بروند و يا هر چند مردم‌ او را ملامت‌ و سرزنش‌ كنند، خلاصه‌ در هيچ ‌شرايطي‌ دست‌ از اطاعت‌ خدا و رسول‌ بر نخواهد داشت‌.

اگر كسي‌ تا اين‌ حد همت‌ نداشته‌ باشد، پس‌ قصد رسيدن‌ به‌ خدا را ندارد.

بعد از مطالعه‌ كتب‌ مذكور با گناهان‌ مختلف‌ و نوعيتشان‌ آشنا مي‌شويد و مشخص‌ خواهد شد كه‌ پاره‌اي‌ از گناهان‌ به گونه‌اي‌ هستند كه‌ در آن‌ حق ‌خداوند ضايع‌ شده‌ و مخالفت‌ امر خداوند صورت‌ گرفته‌ است‌.

اما با اين ‌گناهان‌ هيچ‌ نوع‌ زيان‌ و آسيبي‌ به‌ يک‌ انسان‌ وارد نشده‌ است‌.

ولي‌ نوع ‌دوم‌ گناهان‌ به گونه‌اي‌ هستند كه‌ با ارتكاب‌ آن‌ يک‌ نفر يا افراد مختلفي ‌ضرر و زيان‌ مي‌بينند.

لذا گناهان‌ نوع‌ اول‌ در دايره‌ حقوق‌ الله انجام‌ گرفته‌ و گناهان‌ نوع‌ دوم‌ در دايره‌ حقوق‌ الناس‌ صورت‌ گرفته‌اند.

گناهاني‌ كه‌ در دايره‌ حقوق‌ االله انجام‌ مي‌گيرند دو قسم‌ اند:

قسم‌ اول ‌آنهايي‌ هستند كه‌ امكان‌ قضا و كفاره‌ آنها وجود دارد:
به عنوان‌ مثال‌ اگر نماز يا روزه‌ فردي‌ فوت‌ شده‌ است‌، الان‌ قضاي‌ آن‌ واجب‌ است‌ اگر در گذشته ‌زكات‌ مالش‌ را پرداخت‌ ننموده‌، الان‌ بايد بپردازد.

به همين‌ صورت‌ اگر با وجود فرض‌ بودن‌ حج‌، حج‌ را انجام‌ نداده‌، الان‌ حج‌ بكند و يا با وجود شكستن‌ قسم‌، كفاره‌ نداده‌ است‌، اينک كفاره‌ بدهد.

قسم‌ دوم‌ گناهان‌ آنهايي‌ هستند كه‌ براي‌ تلافي‌ و جبران‌ آنها در شريعت‌ كفاره‌ خاصي‌ در نظر گرفته‌ نشده‌ است‌

به عنوان‌ مثال‌ براي‌ تلافي ‌و جبران‌ گناه‌ دروغ‌ و يا براي‌ مرتكب‌ شدن‌ امر خلاف‌ شرع‌ به سبب ‌خواهشات‌ نفس‌ و... كفاره‌ خاصي‌ در نظر گرفته‌ نشده‌ است‌.

تنها كفاره‌ آن ‌اين‌ است‌ كه‌ توبه‌ كند و با زاري‌ و التماس‌ آمرزش‌ و مغفرت‌ خويش‌ را از پروردگار بطلبد و پيوسته‌ استغفار نمايد.

گناهاني‌ كه‌ در دايره‌ حقوق‌ الله انجام‌ مي‌گيرند و قضا و كفاره‌شان ‌از روي‌ شريعت‌ مشخص‌ است‌، تلافي‌ و جبران‌ آن‌ از طريق‌ قضا و كفاره ‌لازم‌ است‌.

به‌ عنوان‌ مثال‌ بينديشد و نمازها و روزه‌هايي‌ را كه‌ در طول‌ زندگي‌ از او فوت‌ شده‌اند، يادداشت‌ نمايد، بعد از آن‌ همه‌ را ادا نمايد.

حال‌ اگر تعداد نمازهاي‌ فوت‌ شده‌ زياد شدند، با يک‌ برنامه‌ريزي ‌درست‌، روزانه‌ مقداري‌ از آنها را به قدر همت‌ و توان‌ خويش‌ ادا نمايد.

ولي ‌تا اداي‌ كامل‌ نمازهاي‌ فوت‌ شده‌ اين‌ برنامه‌ را ترک‌ نكند.

همچنين‌ اگر زكات‌ مالش‌ را در گذشته‌ ادا نكرده‌، مقدار آن‌ را تخمين‌ بزند و در صورت ‌امكان‌ همه‌ را يكجا بپردازد.
و گر نه‌ كم‌كم‌ ادا نمايد.

اگر شخصي‌ در گذشته‌ با وجود واجب‌ شدن‌ صدقه‌ فطر و قرباني‌، آن ‌را ادا نكرده‌ باشد، الان‌ با پرداخت‌ قيمت‌ قرباني‌ و صدقه‌ فطر، آنها را ادا كند.

همچنين‌ اگر در گذشته‌ سوگند خود را شكسته‌ ولي‌ كفاره‌ آن‌ را ادا نكرده‌ باشد، الان‌ كفاره‌ بدهد.

اگر كسي‌ عمدا روزه‌ فرض‌ را خورده‌ است ‌و كفاره‌ بر او واجب‌ شده‌، الان‌ كفاره‌ روزه‌ را ادا كند و هر يک‌ از حقوق ‌خداوند كه‌ امكان‌ تلافي‌ و جبران‌ آن‌ با قضا كردن‌ باشد، حتما با قضا آوردن‌، آنها را جبران‌ كند.

و اگر با كفاره‌ جبران‌ مي‌شوند، كفاره‌ بدهد.

به‌ هر حال‌ تا زماني‌ كه‌ با قضاي‌ عبادات‌ فوت‌ شده‌ و يا كفاره‌، خود را سبكدوش‌ نكند، توبه‌ زباني‌ هرگز كفايت‌ نخواهد كرد.

قسم‌ دوم‌ حقوق‌ آنهايي‌ هستند كه‌ در دايره‌ حقوق‌ بندگان‌ قرار دارند.

حقوق‌ بندگان‌ بر دو قسم‌اند:

1. حقوق‌ مالي‌، به‌ عنوان‌ مثال‌ از كسي‌ قرض‌ مي‌گيرد و آن‌ را ادا نمي‌كند.

در معامله‌ يا جرياني‌ ديگر بدهكار مي‌شود و بدهي‌اش‌ را نمي‌پردازد.
يا مال‌ كسي‌ را از راه‌ نادرست‌ مثل‌ رشوه‌ و... تملک‌ مي‌كند.

به ‌هر حال‌ فهرست‌ اين‌ نوع‌ حقوق‌ را تهيه‌ نموده‌ و براي‌ اداي‌ آن‌ در حد توان ‌تلاش‌ نمايد و اگر اداي‌ فوري‌ اين‌ حقوق‌ امكان‌ پذير نبود، تدريجا ادانمايد.

در صورت‌ زنده‌ و مشخص‌ بودن‌ صاحبان‌ حقوق‌، اداي‌ آن‌ آسان‌ خواهد بود و اگر از دنيا رفته‌اند، وارثان‌ آنها را پيدا كرده‌ و به‌ آنها بدهد.

در صورت‌ نيافتن‌ وارثان‌ با وجود تلاش‌ زياد، قيمت‌ مالي‌ را كه‌ تصاحب‌كرده‌، صدقه‌ نمايد.

نوع‌ دوم‌ حقوق ‌العباد، حقوق‌ جسماني‌ هستند.

مثلا اگر شخصي ‌بدون‌ دليل‌ شرعي‌ با زبان‌ خود كسي‌ را رنجانده‌ است‌، و به‌ او بد و بيراه‌ گفته‌ و به‌ غيبت‌ و عيب‌جويي‌ از او پرداخته‌ است‌، حتما از او عفو بطلبد.

اگر كسي‌ را زده‌ است‌ براي‌ تلافي‌ اين‌ كارش‌ به‌ طرف‌ بگويد كه‌ شما در زدن‌ و معاف‌ كردن‌ صاحب‌ اختيار هستيد.

تا زماني‌ كه‌ به‌ شيوه‌ فوق‌ خود را از گناهاني‌ كه‌ در دايره‌ حقوق ‌العباد اعم‌ از مالي‌ و جسماني‌، انجام‌ گرفته‌اند، سبكدوش‌ نكند، توبه‌اش‌ تكميل‌ نخواهد شد و بدون‌ تكميل‌ توبه‌، هر چند در عبادات‌ نفلي‌ و اذكار و اوراد عمرش‌ را سپري‌ نمايد، هرگز به‌ خداوند و شاهراه‌ هدايت‌ نخواهد رسيد.

خلاصه‌ كلام‌ اينكه‌ آن‌ دسته‌ از كوتاهي‌هايي‌ كه‌ در دايره‌ حقوق ‌العباد و حقوق‌ الله انجام‌ گرفته‌ و قابل‌ جبران‌ و تلافي‌ هستند، بايد آنها را تلافي ‌نمايد چه‌ با اداء كردن‌ و چه‌ با عفو طلبيدن‌، علي ‌الخصوص‌ اداي ‌حقوق ‌العباد كه‌ سنگين‌تر هستند

زيرا تا زماني‌ كه‌ صاحب‌ حق‌ معاف ‌ننمايد، به‌ هيچ‌ وجه‌ حق‌ از گردن‌ انسان‌ ساقط نمي‌گردد.

لذا براي‌ سالكان‌ طريقت‌ و كساني‌ كه‌ در راه‌ رسيدن‌ به‌ خداوند قدم‌ بر مي‌دارند، تكميل ‌توبه‌ لازم‌ است‌.

مأخذ: تزکیه و اصلاح (ترجمه قصد السبیل)
person حسام الدین
chat
•••

نصايحي‌ به‌ سالكان‌ طريقت‌

یکشنبه ۱۴۰۱/۱۲/۰۷، 3:46 AM

1 سعي‌ كنيد در هر مسئله‌اي‌ مطابق‌ سنت‌ نبوي‌ عمل‌ نماييد چرا كه ‌با اين‌ كار دل‌ انسان‌ روشن‌ و منور مي‌شود.


2 اگر شخصي‌ بر خلاف‌ ميل‌ شما سخني‌ گفت‌، صبر نماييد. با عجله‌ و شتاب‌زدگي‌ گفتگو نکنيد و هنگام‌ عصبانيت‌ خود را كنترل‌ نمایید.


3 هرگز خود را بزرگ‌ و صاحب‌ كمال‌ نپنداريد.


4 قبل‌ از آغاز سخن‌، درباره‌ آن‌ خوب‌ بينديشيد. هرگاه‌ از خوبي ‌سخنان‌تان‌ كاملا مطمئن‌ شديد و برايتان‌ محرز شد كه‌ سخنان‌تان‌ دربرگيرنده‌ فوايد ديني‌ و دنيوي‌ است‌، آنگاه‌ بر زبان‌ آوريد.


5 صفات‌ و خصوصيات‌ زشت‌ و نامناسب‌ انسان‌ها را نه‌ بيان‌ كنيد و نه ‌به‌ آن‌ گوش‌ فرا دهيد.


6 به‌ سالكان‌ مجذوب‌الحال‌ كه‌ گاهي‌ عملي‌ انجام‌ مي‌دهند و آن‌ عمل‌ از ديد شما بر خلاف‌ شريعت‌ است‌، طعنه‌ نزنيد.


7 هيچ‌ مسلماني‌ را هر چند گناه‌كار، فقير و از طبقه‌ پايين‌ جامعه‌ باشد، حقير تصور نكنيد.


8 حريص‌ مال‌ و مقام‌ نباشيد.


9 حتی الامکان سعی کنید تعويذ دادن‌ را مشغله‌ خود نسازيد چرا كه‌ مردم‌ بر شما هجوم ‌مي‌آورند و وقت تان‌ را ضايع‌ مي‌كنند.


10 با افرادي كه‌ هميشه‌ به‌ ياد خدا هستند، نشست‌ و برخاست‌ كنيد چرا كه‌ با چنين‌ مجالست‌هايي‌ دل‌ انسان‌ نوراني‌ مي‌شود و همت‌ او بلند مي‌گردد.


11. كارهاي‌ دنيوي‌ را زياد انجام‌ ندهيد.


12. بدون‌ ضرورت‌ و فايده‌ با مردم‌ زياد رفت‌ و آمد نكنيد.


13. هر گاه‌ با مردم‌ ملاقات‌ مي‌كنيد، با اخلاق‌ حسنه‌ ملاقات‌ كنيد و پس‌ از انجام‌ كار، از آنها جدا شويد.


14. از نشستن‌ زياد و بيهوده‌ با آشنايان‌ پرهيز نماييد.


15. هميشه‌ سعي‌ كنيد بندگان‌ خاص‌ خداوند را دريابيد و در مصاحبت‌ آنها وقت تان‌ را سپري‌ نماييد. رفت‌وآمدتان‌ با انسانهاي‌ ساده‌ و گمنام‌ باشد چرا كه‌ ضرر و زيان‌ چنين‌ مجالست هايي‌ كمتر است‌.


16. اگر در قلب‌ شما كيفيتي‌ عجيب‌ يا علمي‌ حيرت‌انگيز پديد آمد، حتما مرشد خود را اطلاع‌ دهيد.


17. از مرشد خود ذكر و ورد خاصي‌ مطالبه‌ نكنيد.


18. آثاري‌ كه‌ بر اثر ذكر به وجود مي‌آيند بجز از مرشد، با كسي‌ ديگرمطرح‌ نسازيد.


19. اگر علاقه‌ به‌ مطالعه‌ كتب‌ تصوف‌ داريد، نخست‌ فصل‌ پنجم‌ "تعليم‌الدين‌" و "كليد مثنوي‌" را مطالعه‌ كنيد. البته‌ به‌ شرطي‌ كه‌ با علوم ‌معقول‌ و منقول‌ كاملا آشنا باشيد.


20. هر گاه‌ از شما اشتباهي‌ سرزد، به‌ آن‌ اعتراف‌ كنيد و در صدد توجيه‌ آن‌ برنياييد.


21. در هر حال‌ بر خداوند توكل‌ نماييد.


22. تمام‌ حاجات‌ و نيازهاي تان‌ را به‌ درگاه‌ رب‌العالمين‌ عرض‌ نماييد.


23. هميشه‌ از خداوند توفيق‌ استقامت‌ بر دين‌ را بطلبيد.

مأخذ: تزکیه و اصلاح (ترجمه قصد السبیل)

person حسام الدین
chat
•••

آداب معاشرت بقلم حکیم الامت مولانا اشرف علی تهانوی رحمه الله 

سه شنبه ۱۴۰۱/۱۲/۰۲، 6:8 PM

بعد از حمد و صلوة عرض است که در عصر حاضر عوام از پنج جزو دین، دو جزو را داخل دین دانسته اند یعنی عقاید و عبادات را و علماء ظاهرا جزء سوم را نیز دین دانسته اند یعنی معاملات را و مشایخ جزء چهارم را نیز دین دانسته‌اند یعنی اصلاح اخلاق باطنی را اما جزء پنجم را که آداب معاشرت می‌باشد این هر سه طبقه تقریبا الا ماشاءالله از معتقدات دین خارج دانسته‌ و بی‌ربط قرار داده‌اند و به همین سبب است که اجزاء دیگر کم از کم خصوصا یا عموما در مواعظ تعلیم و تلقین می‌شود اما این جزء هیچ وقت حتی به زبان هم نمی آید به همین خاطر این جزء، عِلما و عملا بطورکلی نسیامنسیا شده است.


بنظر من کمبودی‌ای که در محبت، الفت و اتفاق با یکدیگر دیده می‌شود بزرگترین سبب آن سوء معاشرت می‌باشد چرا که بسبب آن برای دیگران تکدر و انقباض پیش می‌آید که رافع و مانع انبساط و انشراح می‌باشد و این بزرگترین مدار برای الفت با یک دیگر است.


این مفکوره را که آداب معاشرت هیچ ربطی به دین ندارد آیات، احادیث واقوال حکماء رد کرده‌اند.


ارشاد الله تعالی است: ای مؤمنان! هنگامی که به شما گفته شد: در مجالس جای باز کنید، پس جای باز کنید تا خدا در کار شما گشایش دهد و هنگامی‌که به شما گفته شد: برخیزید، برخیزید.


و ارشاد می‌فرماید: داخل خانه دیگران اگر چه محل نشست مردان باشد نشوید چون خلوت‌گاه خاص آنها است. ببینید در این حدیث رعایت حال همنشینان را چگونه دستور داده است.


رسول الله صلی الله علیه وسلم می‌فرماید که: وقتی با هم غذا می‌خورید در یک وقت دو خرما بر ندارید تا زمانی‌که از رفیقان خود اجازه نمی‌گیرید.

ببینید در این حدیث از یک امر خفیف فقط بخاطر اینکه بی ادبی است و برای دیگران ناگوار است منع فرمود.

و ارشاد خود پیامبر صلی الله علیه وسلم است که: هر کس پیاز و سیر خام خورد از ما جدا شود.

ببینید فقط بخاطر اینکه به دیگران یک اذیتی و آزار خفیف می‌رسد منع فرمود.

وارشاد فرمود که برای مهمان حلال نیست که نزد میزبان به اندازه‌ای بنشیند که میزبان به تنگ آید در این حدیث از چنان امری ممانعت شده است که بسبب آن قلب دیگران تنگ می‌شود.

و ارشاد فرمود که هنگام غذا خوردن با دیگران اگرچه شکم سیر شود اما تا وقتی که دیگران فارغ نشده، دست نکشید چرا که شاید هنوز آنها محتاج خوردن باشند.

از این ثابت می شود که انسان نباید چنان کاری بکند که دیگران خجالت بکشند و شرم کنند.

بعضی افراد طبعا در جمع شرم می‌کنند چیزی بردارند و این کار برای آنها سنگین تمام می‌شود یا اینکه اگر در جمع از آنها چیزی خواسته شود از عذر پیش کردن و انکار می‌شرمند

حال آنکه در صورت اول میل دارند تا بردارند و درصورت دوم دلش نمی خواهد بدهد به این طور شخصی در جمع نه بدهید و نه از او چیزی بگیرید.

در حدیث آمده است که یکبار حضرت جابر رضی الله عنه دم دروازه آن حضرت صلی الله علی وسلم حاضر شده دروازه را به صدا درآورد آنحضرت صلی الله علیه وسلم پرسید کیست؟ ایشان عرض کرد من هستم

آنحضرت صلی الله علیه وسلم این کار او را ناپسند دانسته فرمود من هستم من هستم.

از این معلوم می‌شود که حرف باید واضح گفته شود تا دیگران بفهمند گفتن چنان حرفی که در فهم آن تکلیف پیش آید و انسان را پریشان کند، درست نیست.

حضرت انس رضی الله عنه می‌فرماید که در نزد صحابه شخصی محبوب تر از پیامبر صلی الله علیه وسلم نبود اما باز هم با دیدن پیامبر صلی الله علیه وسلم در جلویش نمی‌ایستادند چون پیامبر صلی الله علیه وسلم از آن ناراض می‌شد.

از این فهمیده می شود که اگر ادب و یا تعظیم خاصی و یا خدمتی خلاف مزاج کسی است نباید آن را انجام داد اگرچه شما میل داشته باشید و خواهش شما باشد بلکه خواهش دیگران را باید بر آن مقدم کرد.

بعضی از مردم در بعضی خدمات اصرار می‌کنند در واقع اینها بزرگان را اذیت و آزار می‌کنند.

و ارشاد فرمود در میان دو شخص بدون اجازه آنها نشستن جائز نیست.

از این ظاهر است که نباید کاری کرد که بسبب آن برای دیگران کدورت پیش آید.

در حدیث است که آنحضرت صلی الله علیه وسلم هنگامی‌که عطسه می‌آمد دهان مبارکش را با دست یا پارچه می پوشید و آوازش را پایین می کرد.

از این معلوم می‌شود که رعایت حال همنشین‌ را باید به اندازه‌ای کرد که حتی از آواز بلند اذیت نشود و وحشت نکند.

از حضرت جابر رضی الله عنه روایت است هنگامی که نزد پیامبر صلی الله علیه وسلم می‌آمدیم هر شخصی هر جا می‌رسید همان جا می‌نشست.

یعنی طوری نبود که مردم را این‌طرف و آن‌طرف کرده جلو برویم از این آداب مجلس فهمیده می‌شود که به آنها این اندازه هم اذیت و آزار نرسد.

و از حضرت ابن عباس رضی الله موقوفا و از حضرت انس رضی الله عنه مرفوعا و از حضرت سعید بن المسیب رحمه الله مرسلا روایت است که در عیادت نزد مریض زیاد ننشیند کمی نشسته بلند شوید.

در این حدیث چه اندازه رعایت دقیق صورت گرفته است به این چیز که نباید بر دیگران بار سنگین قرار گرفت بعضی اوقات مریض بسبب نشستن بعضی افراد، در پهلو عوض کردن و دراز کردن پاها و حرف زدن یک نوع تکلیف احساس می‌کند البته کسی که با نشستنش مریض احساس راحتی می کند مستثنی است.

حضرت ابن عباس رضی الله عنهما وجوب غسل روز جمعه را این چیز بیان نمودند که در ابتداء اسلام اکثر مردم غریب بودند و پیشهٔ آنها مزدوری بود، از عرق کردن در لباسهای چرکی بد بوی پخش می‌شد به همین خاطر غسل واجب شد اما بعدا این وجوب منسوخ شد.

از این معلوم می‌شود که این کوشش واجب است تا از دست ما به کسی کوچک‌ترین اذیت و آزاری نرسد.

در سنن نسائی از حضرت عائشه رضی الله عنها روایت است که پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم در شب برائت از بستر بلند شد به این گمان که حضرت عائشه رضی الله عنها خواب است و از خواب بیدار نشود لذا آهسته کفش‌های مبارک را پوشید و آهسته دروازه را باز کرده و آرام بیرون تشریف بردند و آهسته دروازه را بسته کردند.

در این حدیث چه اندازه رعایت حال کسی شده که خواب است حتی کوچک‌ترین آواز و صدای پای هم نشود تا کسی که خواب است ناگهانی بیدار نشود و پریشان نشود.

و در صحیح مسلم از حضرت مقداد بن اسود رضی الله عنه یک حکایت طولانی روایت است که ما مهمان رسول الله صلی الله علیه وسلم بودیم آنحضرت صلی الله علیه وسلم با تأخیر تشریف می‌آورد و سلام می کرد که شاید کسی بیدار باشد اما طوری سلام می‌کرد که اگر کسی بیدار باشد بشنود و اگر کسی خواب باشد بیدار نشود.

از این حدیث هم همان اهتمام معلوم می‌شود که از حدیث قبلی معلوم شد و در این باب احادیث زیادی وجود دارد.

و در روایات فقهی تصریح شده است که به کسی که مشغول غذا خوردن یا درس و یا ذکر کردن است سلام نکنید.

از این چیز به خوبی معلوم می‌شود که بدون ضرورت قلب کسی را که مشغول به کار است منتشر و پراکنده نکنید.

همچنان کسی که مبتلا به مرض گنده دهنی (بدبوی دهان) است، از فقهاء منقول است که به او اجازه آمدن به مسجد را ندهید.

از این هم خوب معلوم می‌شود که بند کردن اسباب اذیت رساندن به مردم بسیار ضروری است.

با نگاه کوتاه بر مجموعۀ این دلایل بصورت واضح معلوم می‌شود که شریعت مطهره بی نهایت به این چیز اهتمام خاص ورزیده است که هیچ حالت و حرکت کسی سبب و موجب کوچک‌ترین تکلیف و اذیت، ثقل و گرانی، ضیق و تنگی، تکدر و انقباض، کراهت و ناگواری، تشویش و پریشانی کسی دیگر نشود.

حضرت شارع علیه السلام فقط در اقوال و افعال خود نسبت به اهتمام ورزیدن به آن اکتفا ننموده است بلکه اگر خادمان ذرۀ بی‌اعتنائی و بی توجهی کرده‌اند آنها را به موقع متوجه ساخته و مجبور بر انجام دادن آداب صحیح نموده است و از آنها کار گرفته و به آنها گفته است.

چنانچه یک صحابی هدیۀ آورده خدمت پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم بدون اجازه داخل شد آنحضرت صلی‌الله‌علیه وسلم فرمود برو بیرون السلام علیکم بگو و اجازه داخل شدن بگیر بعد بیا.

در واقع رأس و اساس حسن اخلاق مع الناس همین امر است که کسی از کسی دیگر اذیت و تکلیف نشود و آنرا پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه وسلم در الفاظ بسیار جامع اینگونه بیان نموده است.
«اَلمُسلِمُ مَن سَلِمَ المُسلِمُونَ مِن لِسَانِهِ وَیَدِه»

از هر چیزی که اذیت و آزار بشود حالا آن بظاهر خدمت مالی باشد یا جانی و یا اینکه آداب و تعظیم باشد که در عرف اخلاق نیکو شمرده شود در این حال که باعث اذیت و آزار است در بداخلاقی داخل است چرا که اصل در راحتی اخلاق است و او مقدم است بر خدمت که او ظاهرا یا به عبارت دیگر پوست اخلاق است و غیر مفید بودن قشر بلا لُب ظاهر و آشکارا است.

باب معاشرت باعتبار شعائر بودن مؤخر است از باب عقاید و عبادات فرضی اما به این اعتبار که کوتاهی در عقاید و عبادات ضرر به خویش است و کوتاهی در معاشرات ضرر به دیگران است و به دیگران ضرر رساندن بسیار سنگین تر است نسبت به ضرر رساندن به خویش معاشرات مقدم است از عقاید و عبادات و سبب آنرا الله تعالی در قرآن شریف در سورۀ فرقان آیه 63 بیان نموده است

اَلَذِینَ یَمشُونَ عَلَی الاَرضِ هَونً وَاِذَاخَاطَبَهُمُ الجَاهِلُونَ قَالُوسَلَمَا

که دلالت می‌کند برحسن معاشرت، در عبارت آنرا مقدم فرموده است بر نماز و خشیت و اعتدال فی الانفاق و توحید در حالیکه اینها اسباب طاعات مفروضه و عقاید شمرده می‌شود و این تقدیم بر فرایض فقط بر بعضی وجوه می‌باشد اما تقدیم بر نوافل من کل الوجوه می باشد

چنانچه در حدیث می آید
در نزد پیامبرصلی الله علیه وسلم تذکره دو زن بمیان آمد که یکی از آنها بکثرت نماز و روزه انجام می‌داد اما همسایه‌هایش را اذیت و آزار می‌داد و دیگری بسیار نماز و روزه انجام نمی‌داد اما همسایه‌هایش را اذیت و آزار نمی کرد آنحضرت صلی الله علیه وسلم فرمود اولی جهنمی و دومی بهشتی است

و از باب معاملات از این خشیت که ذکر شد معاشرات مقدم نیست چرا که با این کوتاهی به دیگران ضرر می‌رسد اما از یک لحاظ دیگر معاشرات از معاملات هم مهم تر می‌باشد و آن این است که معاملات را عوام اگر جزء دین نمی شمارد اما خواص که آنرا جزو دین می شمارند اما معاشرات را بغیر از اخص الخواص بسیاری از خواص هم آنرا جزء دین نمی دانند و بعضی‌ها دانسته آنرا برابر با معاملات نمی‌دانند به همین خاطر عملا به آن توجه نمی کنند.

و اصلاح اخلاق در حکم عبادات مفروضه می‌باشد از آن حیثیت که تقدم معاشرات علی العبادات ذکر شد از همان لحاظ تقدم معاشرات علی المعاملات نیز می‌باشد.

هدف اینکه مقدم و مهتم بألشان بودن این جزء یعنی باب المعاشرات از دیگر اجزاء دین من وجه یا من کل الوجوه ثابت شد اما با وجود این التفات عوام بکثرت و بعضی از خواص بطرف آن عملا کم است و اگر کسی خودش عمل کند اما دیگران را حالا بیگانه باشند یا از دوستانش باشد متوجه کردن تعلیم و اصلاح کردن آنها را به باد فراموشی می سپارد به همین خاطر مدتها است که این ضرورت احساس می شد که بعضی از آداب ضروری معاشرت که در اکثر اوقات اتفاق می افتد تحریرا محفوظ شود.

و احقر مدتها است که دوستانم را محاسبه می کنم و حتما در این مدت از خطای سرزده است چون بعضی اوقات در مزاج شدت و تیزی و اکثرا در وعظ‌ها نیز اینطور اموری را تبلیغ می کنم اما طبق قول مشهور (العلم صید والکتابة قید) در تحریر است و در تقریر نیست به همین خاطر احساس شد تا بصورت تحریری نوشته شود اما اتفاقا دیر شد و در علم الهی همین وقت برایش مقرر شد.
الحمدلله حالا نوبت‌اش فرا رسیده است.

من برای هر لفظ (ادب) را با خط قرمز می نویسم وکیف ما اتفق هرحرفی یادم آمد بدون ترتیب خاصی می نویسم و اگر این رساله به بچه‌ها بلکه به بزرگان خوانده شود ان شاءالله که در دنیا لطف جنت نصیب آنها خواهد شد چنانچه گفته شده

بهشت آنجاست که آزاری نباشد
کسی را با کسی کاری نباشد.

والله ولی التوفیق و هو خیر رفیق
(اضافات ازمواعظ و ملفوظات)


❤️ مأخذ: کتاب آداب المعاشرت اثر مولانا اشرف علی تهانوی رحمه الله
💛 ترجمہ: مولوی امان الله المصاحب

person حسام الدین
chat
•••

علاج بدگمانی عارف بالله مولانا شاه حکیم محمداختر رحمه الله

جمعه ۱۴۰۱/۱۱/۲۸، 12:28 PM

شیخ العرب و العجم، عارف بالله، حضرت مولانا شاه حکیم محمد اختر رحمه الله تعالی


علاج بدگمانی


1- فردي در مورد علاج بدگماني از حكيم الامت رحمه الله پرسيد ايشان در جواب فرمود: هر زمان در دل شما نسبت به كسي بدگماني آمد اول اين فكر را بكنيد كه الله متعال از بدگماني منع فرموده است پس اين كارم گناه مي‎باشد و امكان دارد كه عذاب الهي بخاطر انجام اين گناه بر من نازل گردد آيا مي‎توانم عذاب خدا را برداشت كنم؟!

بعد از تصور اين امور، توبه كنيد و دعا نماييد كه الله متعال دل شما را پاک و صاف بگرداند. و براي كسي كه نسبت به او بدگماني كرده ايد نيز دعا كنيد كه الله متعال نعمت‎هاي هر دو جهان را به او عطا بفرمايد.

اين كار را سه بار در يک روز انجام دهيد اگر آثار بدگماني باقي ماند روز دوم و سوم نيز همين كار را بكنيد اگر باز هم آثارش باقي بود با خود آن شخص ملاقات كنيد و به او بگوييد كه من بدون كدام علتي نسبت به شما بدگمان شده ام من را معاف كنيد و برايم دعا كنيد كه اين بدگماني برطرف بشود.

2- بزرگترين چيز اين است كه انسان هر عملش را با شريعت تطبيق دهد كه كدام عملش مطابق شريعت مي‎باشد و كدام عملش بر خلاف شريعت.

نسبت به همه اعتقاد نيک داشتن ضروري نيست اما بدگماني و بدزباني نسبت به كسي بدون ضرورت جايز نيست.

اگر بدگماني نكنيد به شما چه ضرري مي‎رسد؟!

بدگماني چندين علت دارد و علت همه آن علت‎ها تكبر است.

اگر انسان خودش را از همه كمتر بداند هنگام بدگماني به ديگران، عيوب خودش جلوي چشمانش مي‎آيد و فكر مي‎كند كه خودش از همه نالايق تر است پس هيچ وقت بدگماني نخواهد كرد.

تكبر را با ُگذراندن مدتي پيش يک شيخ كامل بايد علاج نمود.

3- حاجي امداد الله مهاجر مكي رحمه الله در مورد مقوله (الحزم سوء الظن) مي فرمود: اي بنفسه يعني احتياط در اين است كه انسان نسبت به خودش هميشه بدگمان باشد، هيچوقت مطمئن نباشد و هميشه ترسان و خائف باشد.

عارفان مي‎گويند: نسبت به ديگران گمان نيک داشته باشيد و نسبت به خود گمان بد.

4- حاجي امداد الله مهاجر مكي رحمه الله مي‎فرمود: قدم‎هاي كساني را كه نزد من مي‎آيند، وسيله نجات خود مي‎دانم چرا كه آنها يقينا افراد خوبي هستند و دليلش اين است كه آنها نسبت به من با وجود ناچيز بودنم گمان نيک دارند.
5- حاجي صاحب مي‎فرمايد: هر اندازه ديد انسان وسيع ‎شود اعتراض كم مي‎شود.
6- حضرت مولانا عبدالغني پهولپوري رحمه الله مي‎فرمود: با گمان نيک ثواب حاصل كنيد براي بد گماني الله متعال روز قيامت دليل طلب مي‎كند، دليل كه نداريد چرا مفت و مجاني خود را به عذاب گرفتار مي‎كنيد؟! با گمان نيك، مفت ثواب حاصل كنيد.

مأخذ: برگه های اصلاحی غرفة السالكين کراچی از شیخ فیروز عبدالله میمن دامت برکاتهم العالیة

person حسام الدین
chat
•••

کتاب نزول سکینه از حضرت عارف بالله مولانا شاه حکیم محمداختر رحمه الله علیه

دوشنبه ۱۳۹۹/۱۱/۲۷، 12:45 AM

بسم اللّه الرّحمن الرّحیم

نَحْمَدُهُ وَ نُصَلِّی عَلَی رَسُولِهِ الْکَرِیْم

پیشگفتار

در اجتماع روز جمعه 19 صفر المظفّر 1415 هجری قمری مطابق 29 جولائی 1994 م ساعت 5/11 صبح از محراب مسجد اشرف واقع در گلشن اقبال 2 کراچی عارف بالله حضرت مولانا و مرشدنا شاه حکیم محمّد اختر صاحب دامت برکاتهم یک مضمون خاصّی بیان فرمودند که در آن ، حضرت والا به طرز دلنشین و جانفزایشان با حواله هایی از تفسیرهای روح المعانی و بیان القران سکینه را تفسیر نموده ارشاد فرمودند که:

سکینه نوری است که بر دلهای مومنانِ کامل نازل می شود و این نعمت در تمام کائنات در دسترس هیچ کس نیست بجز مومنان کامل یعنی اولیاء الله!

ادامه مطلب ...
person حسام الدین
chat
•••

جاه و باه  دوبیماری مهلک

پنجشنبه ۱۳۹۹/۰۵/۲۳، 11:36 AM

✍ حضرت شاه حکیم اختر قدس سره العزیز

اگر خطایی صورت گرفت،درتوبه تاخیر مکن و برای پرهیز از گناهان جان را فدا کن .
من تمام سلوک را در دوجمله برای شما خلاصه می کنم.فقط دو بیماری است که سالک را از خدا دور می گرداند.یکی جاه و دیگری باه .


باه: قوت و نیروی مردانگی را میگویند:! مثل شهوت،که هرکس مغلوب این نیرو گردد،به چشم چرانی، زنا و گناهان شهوانی مبتلا گردیده و از خدا دور میشود


جاه: به معنای کبر، عجب، خودبزرگ بینی، توقع عزت و احترام در بین مردم اگر این دوبیماری را انسان از خود دور کند،اهل الله می گردد


ارتباه بین آه و الله
فقط از جاه(ج)را برداری و از باه (ب)را بردارید چه باقی می ماند؟آه
و آه با الله چنان نزدیک است که وقتی الله می گویی،آه خود را در الله می یابی.


آه ما را خداوند بانام پاک خود شامل فرموده است تا اینکه بخاطر سختی های که از،این مجاهده به ایشان رسیده است آه خود را در نام من بیابند

حیات تقوی صفحه ۳۶

https://t.me/mulanafeghhi

person حسام الدین
chat
•••

نسخه معنوی و طبی ضعف چشم

شنبه ۱۳۹۹/۰۵/۰۴، 12:42 PM

نسخه معنوی

تجویز حکیم الامت مولانا اشرفعلی تهانوی رحمه الله و سایر بزرگان

بعد از هر نماز آیه

فَكَشَفْنَا عَنْكَ غِطَاءَكَ فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَدِيدٌ

را یکبار خوانده و ١١ بار «یانور» گفته بر دو ناخن شصت فوت نموده به آرامی یکبار بر چشمان بکشید.

نسخه طبی

تجویز شیخ التفسیر والحدیث حضرت علامه مولانا محمد عمر سربازی رحمه الله


آب انار شیرین را فشرده در شیشه ای زیر نور آفتاب بنهد تا غلیظ گردد.

هنگام خواب با میله مناسب مقداری برداشته و چشمان را سرمه کند انشاالله دوباره نیازمند عینک نمی گردد.


غذاهای مضر : تمام ترشیجات. غذا هایی که باعث یبوست می گردد. غذا و ادویه گرم.

منبع. سوغات برادران: ۶١

person حسام الدین
chat
•••