خلفای راشدین از نگاه فردوسی کبیر
| چه گفت آن خداوند تنزیل و وحی خداوند امر و خداوند نهی |
| که خورشید بعد از رسولان مه نتابید بر کس ز بوبکر به |
| عمر کرد اسلام را آشکار بیاراست گیتی چو باغ بهار |
| پس از هر دو آن بود عثمان گزین خداوند شرم و خداوند دین |
| چهارم علی بود و جفت بتول که او را به خوبی ستاید رسول |
| صحابان او جمله اخیر بودند همه هر یکی همچو اختر بودند |
| ولیکن ازیشان چهار آمدند که در دین حق پایدار آمدند |
| ابوبکر صدیق شیخ عتیق که بد روز و شب مصطفی را رفیق |
| پس از وی عمر بد که قیصر به روم ز سهمش نیاراست خفتن به بوم |
| سیم، میر عثمان دین دار بود که شرم و حیا زو پدیدار بود |
| چهارم علی ابن عم رسول سر شیرمردان و جفت بتول |
| از آزار این چار، دل را بتاب که آزارشان دوزخ آرد به تاب |

