تـــصـــوف و عـــرفـــان

(تــزکــیــه و احــســان)

واردات الهی

با نشستن درمجلس اکابر و اهل الله در وجود انسان شوق اعمال ایجاد میشود ،این شوق ،یک وارد الهی است که آن را باید عملی کرد والا زود ازبین میرود.

واردات الهی بسان مهمان و ضیوف هستند.

همانطور که مهمانی به خانه‌ی ما بیاید خانه را تر و تمیز میکنیم، در قدیم جلوی درب خانه‌ها خاکی بود آنرا رُفته و جارو میزدند و آب پاشی میکردند.

حافظ شیرازی هم دراشعارش اشاره میکند؛

درِسرای مغان رُفته بود وآب زده
نشسته پیر و صلایی به شیخ و شاب زده

به همین منوال باید از واردات الهی استقبال نمود و به پیشواز آنها رفت ،واردات اگر اکرام نشوند زود دل گیر میشوند و میروند.
اکرام واردات اینست که به مقتضای آن عمل کنید.

«مَن لا وِرد لَـــه لا وارد لَـــه»
کسی که اوراد و اذکاری نداشته‌باشد و آنها را انجام ندهد ،وارداتی هم نخواهد داشت.

لذا در کنار صحبت مشائخ پایبندی به اذکار ضروری است.

قال ربیعة بن کعب الاسلمی:
کنت ابیت مع رسول اللَّه (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) فآتیه بوضوئه و حاجته، فقال لی: سل، فقلت: اسئلک مرافقتک فی الجنة، قال: او غیر ذلک، قلت: هو ذلک، قال: «فاعنّی علی نفسک بکثرة السجود».

حضرت ربیعة میفرمایند: شب‌ها را نزد رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وآله‌و‌سلم می‌گذراندم و آب وضو و مایحتاج او را تهیه می‌کردم،
رسول صلی‌الله‌علیه‌و‌سلم فرمودند: از من چیزی بخواه،
گفتم: همراهی شما را در بهشت می‌خواهم،
فرمودند: غیرازاین بخواه؟
گفتم خواسته‌ام همین است،

فرمودند: پس به‌خاطر خودت مرا با به جا آوردن نمازهای سنت زیاد یاری کن.»

پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم در مقابل خواسته آن صحابه ،او را دستور به کثرت اعمال میدهد.

لهذا آنچه در توان مشائخ است آنرا انجام میدهند اما اصل همت خودتان است.

شما خوانده‌اید که فلان شیخ با یک نگاه مریدش را به عرش رساند ،این شاذ و نادر بوده است،کیفیتی بوده است که الله متعال به شیخ داده است و شیخ آن را به مرید خود القاء کرده است.

درطول تاریخ تعداد محدودی این چنین داریم، بطورکلی قاعده و قانون چیز دیگر است، اصول دعوت وارشاد این نیست.

مرید باید کوشش و همت کند.

جمع کردن قوای روحی وجسمی برای رسیدن به هدف را همت میگویند.

همت ،انسان را به مافوق عرش میرساند.

حضرت امام ربّانی از صبح تا ظهر مراقبه میکردند.

الحمدلله عده‌ای از متعلقین پایبند اذکار هستند و به اندازه توان خود تقوا را رعایت میکنند،ناامید نیستیم.

در این زمانه‌ی فتنه و فساد که خوراک و پوشاک حرام همه‌جا سرایت کرده است ،مقدار فیضی که حاصل است و توفیق مقدار ذکر کمی که به دوستان میرسد،محض فضل و لطف الهی است .

حضرت خواجه باقی‌بالله مرشد امام ربّانی روزی در حلقه ذکر احساس کردند که فیض قطع شده است و کیفیتی نیست و همه منقبض هستند،
فرمودند جستجو کنید شاید منکری در مجلس آمده است،بعد از تفتیش دریافتند که یکی از مریدان دستمالی بهمراه دارد که آنرا از برادر ظالم خود گرفته و با خود آورده است.

حضرت دستور دادند دستمال را بیرون اندازید،بعد از آن مجلس منبسط شد و‌ ذوق و شوق آمد.

📚ملفوظات حضرت فقیران مولانا احمدعبدالحق دامت برکاتهم العالیه

حسام الدین
شنبه ۱۳۹۹/۰۶/۰۱
1:1 AM

مراقبه چیست/گمان نیک به الله/درود/یکسو بودن در سلوک/

امام شمس‌الدین ابن القیم رحمه‌الله:

به اندازه‌ای که گمان نیک به پروردگارت داشته باشی و به او امید داشته باشی،

توکلت بر او نیز به همان اندازه خواهد بود.

و به همین دلیل، برخی از علما توکل را

به داشتن گمان نیک به الله تفسیر کرده‌اند.

-مدارج السالکین (121/2)


شخص خردمند به دنبال رویا بافی نیست ؛

زیرا کسی که این چنین باشد ، از عملش کاسته می‌شود و کسی که مرگش فرا برسد ، رویاهایش به او سودی نمی‌رسانند.

- ابن حبان رحمه الله

(روضة العقلاء ونزهة الفضلاء: ٤٤)


#قال_الله_تعالى

هَٰذَا كِتَابُنَا يَنطِقُ عَلَيْكُم بِالْحَقِّ ۚ إِنَّا كُنَّا نَسْتَنسِخُ مَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ""""الجاثیة آیه 29

این (نامه‌ی اعمال که دریافت می‌دارید) کتاب ما است و اعمال شما را صادقانه بازگو می‌کند.

ما تمام کار هایی را که شما در دنیا انجام می‌دادید ، ثبت و ضبط می کردیم.


عبادت هزاران و میلیون ها سال ما با یک تکبیر تحریمه ی آنان(اصحاب پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم )که پشت سر رسول الله صلی الله علیه و سلم گفته اند برابری نمی کند.

📚تفسیر تبیین الفرقان(۳۱۲/۱۱)

✍حضرت امام شهید علامه مولانا محمدعمر سربازی رحمه‌الله


❇️ مراقبه چیست؟

🔸 حضرت قطب الارشاد، علامه، مولانا محمد عمر سربازی رحمة الله علیه در کتاب خلاصة التصوف تحریر فرموده‌اند: از اسباب وصول الی الله و از اسباب ولایت، که شریف‌تر، نزدیک‌تر و آسان‌تر است نسبت به راه‌های دیگر در رسیدن به هدف طریق مراقبه است.

🔸 مراقبه در لغت مشتق است از ترقب و انتظار برای هدف یا از رقیب است به معنی نگهبانی قلب.

🔸 در اصطلاح این قوم (صوفیه کرام) عبارت است؛ از نگهبانی دل از خواطر و انتظار فیض الهی بدون ذکر زبانی و قلبی و چند تعریف دیگر هم کرده‌اند.

در مراقبه همه وقت قلب را به صرف مسمی و مذکور متوجه دارد و این را حضور می گویند و مقصود از ذکر هم تحصیل همین حضور است.

🔸 خواجه شیراز، عارف بلند پروازه چه خوش گفته است:

حضوری گر همی خواهی از او غایب مشو حافظ/متی ما تلق من تهوی دع الدنیا و امهلها

🔸 و به قول عارف رومی:

اندرین ره می‌تراش و می‌خراش/تا دم آخر دمی غافل مباش.

🔸 نزد خواجه امام ربانی قدس سره مقامات و سبقات ذکری در مقابله مراقبات به منزله "الف و با" اند در مقابله هدایه خوانان (کسانیکه کتاب هدایه می خوانند).

📚 خلاصة التصوف: [۱۳۲] اثر گرانسنگ قطب الارشاد حضرت امام مولانا محمد عمر سربازی رحمه الله.

مدار کار بر استقامت است، اَلاِسْتِقَامَةُ فَوقُ الکَرَامَةِ (استقامت بر شریعت از کرامت و خوارق عادات بهتر است).

💎 شیَّبَتنِي سُورَةُ هُودٍ ؛ حدیث معروف است. (ترجمه: سوره مبارکه هود مرا پیر کرد)

هرگاه سید انبیاء، سرور اتقیاء علیه و علی آله الصلوة و السلام چنین فرماید، و امر استقامت آن حضرت را پیر سازد، امثال ما بو الهوسان که هوس استقامت کنیم و دَم از استقامت زنیم، هوس و خیال است!

بهرحال دست‌وپا باید زد و سعی باید کرد که غرفی از آن بحر بیکران بدست آید و به کام جان برسد.

📚 مکتوبات_معصومیه ، جلد سوم، مکتوب۱۱۵

شایستهٔ هر شخصی است که خلوتی داشته باشد تا گناهان خود را به یاد بیاورد و برای آن‌ها طلب مغفرت کند.

- امام مسروق رحمه الله

(الزهد للإمام أحمد بن حنبل رحمه الله : ۲۸۳)

کسی که صبر و یقین نداشته باشد، فرد سبک عقلی است که شهوات و هوای نفس ، او را به بازی می‌گیرند ؛ همانگونه که باد ، چیزهای سبک را این سو و آن سو می‌برد.

- امام ابن القیم رحمه الله

(التبیان: ۸۸/۱)

تقوا یا نادانی؟

✍️ مفتی محمد ادریس (انگلستان)

(فارغ‌التحصیل از جامعہ دارالعلوم کراچی)

حکیم الامت، مولانا اشرف علی تهانوی رحمة‌الله‌علیه، یک شخصیت برجسته‌ی دینی و درمانگر روحانی بودند. مطالعه‌ی سخنان و مواعظ ایشان باعث اصلاح و رشد معنوی انسان می‌شود.

در یکی از نوشته‌های ایشان آمده است که حضرت مولانا شاه فضل‌الرحمن صاحب گنج مراد آبادی رحمة‌الله‌علیه، روزی غذایی دریافت کردند. ایشان آن را به یکی از خلیفه‌های خود دادند. اما آن خلیفه بیش از حد محتاط بود و اعتراض کرد:

"آیا شما درباره‌ی منبع این غذا تحقیق کرده‌اید؟ آیا ممکن است این غذا حرام یا مشکوک باشد؟"

این‌گونه وسواس‌ها بی‌مورد بود. حضرت شاه فضل‌الرحمن صاحب گنج مراد آبادی رحمة‌الله‌علیه پاسخ دادند:

"برو! زیادی درگیر حلال و حرام شده‌ای. آنچه خداوند عطا می‌کند، بخور!"

حکیم الامت مولانا اشرف علی تهانوی رحمة‌الله‌علیه در ادامه فرمودند که بعضی افراد وقتی به مهمانی دعوت می‌شوند، به جای خوردن غذا، شروع به تحقیق درباره‌ی منبع درآمد میزبان و ظروف غذا می‌کنند. ایشان تاکید کردند که این وسواس بیش از حد یک بیماری است که از غرور و تکبر سرچشمه می‌گیرد.

برخی افراد نیز نسبت به امام جماعت اعتراض می‌کنند که قرائت قرآن او کاملاً صحیح نیست. در یکی از حکایات، آمده است که حضرت حسن بصری رحمة‌الله‌علیه یک شب از نزدیکی خانه‌ی حضرت حبیب عجمی رحمة‌الله‌علیه عبور کردند و او را در حال خواندن قرآن در نماز تهجد دیدند. ایشان قصد داشتند پشت سر او نماز بخوانند، اما چون تلفظ بعضی از حروف را صحیح نمی‌دانستند، از اقتدا منصرف شدند.

اما همان شب در خواب، حضرت حسن بصری زیارت الهی را نصیب شدند و از خداوند درخواست کردند که عملی را به ایشان معرفی کند که نزد او محبوب باشد. خداوند پاسخ داد:

"نماز خواندن پشت سر حبیب عجمی نزد ما محبوب‌ترین عمل است."

(منبع: ملفوظات حکیم الامت، جلد 16 صفحه 195، جلد 4 صفحه 332)

درس این حکایت:

بزرگان ، حتی اگر قرائت دقیق مطابق قواعد تجوید نباشد، قرآن را با سوز، عشق و اخلاص می‌خوانند، و این ارزشمندتر از تلفظ دقیق است.


درود پاک

💫حضرت ابوبکر صدیق رضی الله عنه می فرماید:

درود خواندن بر رسول اکرم صلی الله علیه وسلم بیشتر از آب که آتش را از بین می برد، گناهان را از بین می برد و سلام فرستادن بر آن حضرت از آزاد کردن برده افضل است.

و محبت رسول الله صلی الله علیه وسلم نیز از آزاد کردن برده و شمشیر زدن در راه خدا أفضل است.

📚منبع: [أخرجه الخطیب و الأصبهاني ؛ کذا فی الکنز ج۱، ص۲۱۳]


✔توحید مطلب و یکسو بودن در سلوک چیست؟

توحید مطلب این است که سالک در مورد مرشد خود این گمان را داشته باشد که در دنیا علاوه بر مرشد من کسی دیگر نمی تواند مرا به مطلوب برساند اگرچه در این زمانه مشایخ دیگر نیز باشند و به اوصاف کامل متصف باشند مگر رسیدن من به دولت مقصود فقط به وسیله مرشدم می باشد، توحید مطلب رکن بزرگ سلوک است و کسی که توحید مطلب نداشته باشد پریشان و هر جایی می شود.

📚امداد السلوک ۶۴

حضرت مولانا رشید احمد گنگوهی قدس سره.

تا هنگامی که نسبت راسخ نشده است برای ملاقات بزرگان مختلف رفتن مناسب نيست ،سالک به نزد کسی به قصد استفاده[اصلاحی مخصوص طریقت] نرود[اما رفتن برای طلب دعا و صحبت با اجازه مرشد اشکال ندارد] حتی به مزارات بزرگان نیز نرود و بعد از رسوخ نسبت دل خودش میل هم پیدا نمی کند سالک باید نسبت‌ به‌ شیخ خود به این مسلک باشد

همه شهر پر ز خوبان منم و خیال ماهی

چه کنم که چشم بد خو نکند به کس نگاهی

...در مورد شیخ این گمان کند که برای من از همه انفع است این را وحدت مطلب می گویند.البته بعد از رسوخ نسبت هر کجا می رود برود و هر جا می نشیند بنشیند.

📚ملفوظات حکیم الامت اشرف علی تهانوی قدس سره ۲۹۳/۱۸

به خدمت مشایخ مختلف رفتن[برای اصلاح خاص اهل طریقت]اندیشه را مشوش می کند علت این است که مزاج ها، طبایع و طریقه های تربیت مختلف است و این باعث می شود که سالک به تشویش ذهنی مبتلا شود به همین دلیل از همه منع می کنم.

📚ملفوظات حکیم الامت اشرف علی تهانوی قدس سره ۲۴۰/۲۲

سالک به خدمت مشایخ [طریقت]دیگر با دو شرط می تواند برود اول اینکه مذاق آن با مذاق مرشدش مخالف نباشد دوم اینکه از وی در مورد تربیت و اصلاح[مخصوص طریقت و تصوف]سوال نکند

📚ملفوظات حکیم الامت اشرف علی تهانوی قدس سره

♦️حضرت مولانا عبدالحق مجددی مد ظلهم


🌼حدیث نبوی🌼

عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ رضی الله عنه أَنَّ رَسُولَ الله صلی الله علیه وسلم قَالَ:

«لا يَتَمَنَّى أَحَدُكُمُ الْمَوْتَ، إِمَّا مُحْسِناً فَلَعَلَّهُ يَزْدَادُ، وَإِمَّا مُسِيئاً فَلَعَلَّهُ يَسْتَعْتِبُ. "

ابوهريره رضی الله عنه می گويد: رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند :

«هيچ يک از شما آرزوی مرگ نکند. زيرا يا فرد نيکوکاری است که اگر زنده بماند، شايد به نيکي هايش بيفزايد. و يا شخص بد کاری است که اکر زنده بماند، شايد توبه کند‌. "

📚بخارى شریف :7235

سخت‌ترین عقوبت برای یک انسان اینست که گمراه باشد و شیطان برایش توهمِ هدایت ساخته باشد.

" وَيَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ مُهْتَدُونَ "

اِبْنُ الجَوْزِيّ - رَحِمَهُ الله

🤍


نگاهی از سرِ عبرت

سیدنا ابوبکر الصدیق رضی الله عنه فرمودند:

کجایند زیبارویانِ پاکیزه‌ای که صورتهایشان زیبا بود و به جوانی خود مغرور و شادمان بودند؟!

کجایند پادشاهانی که شهرها را ساختند و در اطراف آن‌ها قلعه و دیوار کشیدند؟!

کجایند کسانی که در میادین جنگ پیروز و غالب می شدند؟!

روزگار آن‌ها را خوار و نابود کرد و آنان واردِ تاریکی‌های قبر شدند....

عجله کنید!.... عجله کنید!... خود را نجات دهید!... خود را نجات دهید!1

1-صفةالصّفوة، ،1/136، و تهذیب حلیة الأولياء،158/1


❤ حداقل ، اراده ذکر کردن باشد !

🌹سیدی حضرت حکیم الامت تهانوی قدس سره فرمودند :

" حتی اگر توفیق ذکر حاصل نشود ، کم از کم ، اراده ذکر و حسرت ذکر کردن باشد . "

📚ملفوظات حکیم الامت ؛ جلد ۳۱

✏محمد عرفان غفر له


🔸همت عمل🔸

🔅مفتی اعظم سابق پاکستان ، حضرت مفتی محمد شفیع عثمانی قدس سره فرمودند:

" همت و توفیق عمل ، بوسیله خواندن یا فهمیدن کتابی حاصل نمی شود. راه حل بدست آوردنش فقط یک چیز است و آن صحبت اهل الله و حصول رشد همت از محضر آنان است.

به همین چیز ، تزکیه می گویند."

📚معارف مفتی اعظم

📝محمد عرفان غفرله


در مجلس عشاق قراری دگر است

وین بادهٔ عشق را خماری دگر است

آن علم که در مدرسه حاصل کردند

کار دگر است و عشق کاری دگر است

حضرت مولانا


☪ نیاز به ارتباط با افراد صالح

📝 حضرت حکیم الأمة مجدد الملة مولانا اشرف علی تهانوی رحمه‌الله

➖ ترجمه: (مولانا ) شمس الحق فقهی مد ظلهم

کسانی که از نعمت هم‌نشینی با افراد صالح برخوردار نشده‌اند، کاملاً بی‌بهره هستند، حتی اگر در شمار علما باشند.

صرفاً آموزش و یادگیری کافی نیست ، البته این بدان معنا نیست که هیچ فایده‌ای وجود ندارد، بلکه بدین معناست که این امر (تعلیم و تعلم) به تنهایی برای کسب رشد معنوی و اصلاح نفس کافی نیست.

📕 ملفوظات حکیم الامت : ۷ / ۲۹۲


آن خر به مثال جو در زر فکند خود را

غافل بود از شاهی کز سنگ گهر سازد

بس کردم و بس کردم من ترک نفس کردم

خود گوید جانانی کز گوش بصر سازد

> مولانای جان


🌹تعظیم نام " الله " جل جلاله🌹

♦️حکیم الأمت حضرت مولانا اشرف علی تهانوی قدس الله تعالی سره می فرمایند:

" همانطور که هرگاه نام مبارک آن حضرت صلی الله علیه وسلم گرفته یا شنیده شود ، گفتن " صلی الله علیه وسلم " واجبست و ترک درود ، موجب گناه می شود ؛ به همین صورت ، گفتن " جل جلاله " یا " تعالی " یا هر لفظی که دلالت بر تعظیم کند ، به همراه نام پاک حضرت حق تعالی واجب است. و الا ، گناه عائد خواهد شد.

البته اگر در یک مجلس و نشست ، چندین بار نام ( یعنی نام الله تعالی یا نام آن حضرت علیه السلام ) گرفته شود ، یکبار گفتن " صلی الله علیه وسلم " بعد از ذکر نام آن حضرت علیه السلام و یکبار گفتن " جل جلاله " یا " تعالی " واجب است.

و هر بار گفتن ، مستحب می باشد.

اما مقتضای محبت و عشق اینست که هر بار ( با ذکر نام آن حضرت صلی الله علیه وسلم ) درود خوانده شود.

📚 انفاس عیسی

✏محمد عرفان عفي عنه

برچسب‌ها: مراقبه، درود، گمان نیک، توکل
فرید
دوشنبه ۱۴۰۴/۰۲/۱۵
10:2 AM

مراقبه احدیت/نامه

نامه


سلام علیکم حضرت درپناه الله تعالی سالم و سلامت باشید از حضور مبارکتان مراقبه احدیت را تحفه دارم درماه مبارک لطائف را دور کردم نفی واثبات را نیز دور کردم در مراقبه بودم که الله تعالی چنان نزدیک شد که احساس نمودم ....

در مراقبه بودم که از سینه حقیر به سوی آسمان ربی ربی ربی میرفت واز آسمان به سمت حقیر عبدی عبدی عبدی می‌آمد

خواب دیدم که خادم شما هستم روزی عمل خیری انجام دادم آن روز بار بار در دلم می‌آمد که الله تعالی می‌فرماید من سلوک شما را به عهده گرفتم .

زیاده شد عف بفرمایید

....از تهران


جواب


عزیزم ... علیکم السلام و رحمة الله و برکاته

الحمدالله که در رمضان توفیق اذکار و اعمال وجود داشته است

در واقع اعمال ماه رمضان بقول امام ربانی مجدد الف ثانی رحمه الله ایجاد کننده توفیقات طول سال تا رمضان بعدی است

آنچه در مراقبه از قرب اساس نمودید بسیار مبارک و ثمره سالیان تلاش مخلصانه است که سالک راه در مراقبات نتیجه آن را می یابد و خود را در تجلیات و عظمت الهی غرق می بیند و گویا وجودی برایش نیست و تنها یک ذات است و بر همه کائنات مهر کُلُّ مَن عَلیها فان زده شده و انسان به حقارت خود پی می برد و تشنه ای است که به آب حیات رسیده


بقول مولانا رحمه الله

اینجای چگونه کفر و ایمان گنجد؟!

بی‌چون باشد وجود من، چون همه اوست


حالت دوم نیز مبارک است این حقیقتی است که ذکر کننده از سوی الله لبیک را حاصل می کند و گاه در عالم مکاشفه نمایان و واضح می گردد


بقول حضرت مولانا رحمه الله

گفت آن الله تو لبیک ماست

و آن نیاز و درد و سوزت پیک ماست

و می فرماید

از دهان آدمی خوش مشام

هم پیام حق شنیدم هم سلام

همچنین :

اندر دل من، درون و بیرون همه او است

اندر تن من، جان و رگ و خون همه اوست

اینجای چگونه کفر و ایمان گنجد؟!

بی‌چون باشد وجود من، چون همه اوست


خواب شما نیز مبارک است و مناسب شما با این فقیر بی مایه و سلسله مبارک را می رساند

اما بدانید که مغرور به احوال نباشید که مقصد ماورای آن است و چه بسا افرادی که احوال و خوابها نیک سنگ پایشان شد و از حقیقت دور افتادند


بقول حافظ رحمه الله

حریم عشق را درگه بسی بالاتر از عقل است

کسی آن آستان بوسد که جان در آستین دارد


موفق باشید

شمس الحق فقهی

شنبه ۶ خرداد ۱۴۰۲

فرید
دوشنبه ۱۴۰۲/۰۶/۲۷
1:45 PM

مراقبه و خواب/نامه

📝السلام علیکم واجه جان جانان ، واجه جان حال شما خوب هستش خیلی دل تنگ شما هستم واجه جان عذر خواهی میکنم مزاحم وقت شریف شما شدم اما بعد

واجه جان چند مدت بیش واجه جان در مراقبه دیدم بنده فقیر و حقیر در حضور حضرت مولانا محمد عمر رحمة الله علیه بوده و ایشان این بنده حقیر را دلداری داده و بنده گریه میکردم و در اخر به بنده گفتن که بیایم پیش شما و بنده فقیر و حقیر نزد شما زانو زده بودم و شما واجه جان به بنده یک جعبه مستطیل شکل دادید که دور ان با پارچه سبز پیچیده بود نمی دانم واجه جان توهم و خیال بوده یا خیر،

و مدتی بعد در خواب دیدم همراه شما واجه جان دریک مکانی اعتکاف کرده و شما بیشتر کارها را بنده فقیر و حقیر میگفتید یا موقع سخنرانی شما به بنده میگفتید مریدان رو صدا کنم و در اخر جای خواب بنده در کنار رخت خواب شما بود

وشما موقع که خواب بودید بنده دو زانو نشسته و و محو صورت ماه شما بودم و بعد شما واجه جان به بنده گفتید لباس های سنت خود را از روی بند بردارید و بنده تعجب کرده چون لباسی همراه خود نداشتم

و درمراقبه بعد واجه جان قبل از شروع ذکر خود دعا کردم که یارب هر چه خواهی کن و بعد شروع به ذکر کرده دیدم در مکانی نشسته و ذکر میکردم که در پشت خود دیدم سمت راست بنده حضرت موسی ع وسمت چب بنده حضرت عیسی ع نشسته و هر دو دست خود را بر روی دوش بنده گذاشته و هر دو وارد بدن بنده شدن

و بعد بنده را انگار به اسمان میبردن و بعد بنده را غسل داده و روی سینه بنده ستاره حضرت داوود ع کشیده شد

و بعد از انجا خود را دیدم در پشت میز تحریر نشسته بودم بعد برای این بنده فقیر و حقیر جعبه صندوق طلایی اورده شد که درون ان یک کتاب طلایی و قلم طلایی بوده این بنده ان ها را مطالعه کرده وبه صورت ناخودگاه فقط می نوشتم و بعد خود را با کتاب و قلم وسط رود نشسته و از چهار جهت اب به این بنده فقیر و حقیر می رسید

و در اخر خود را پیش سلطان عارفین دیده که به این بنده فقیر گفتن که خشم خود را کنترل کنید بعد گردنبندی نقره که پلاک ان گردنبند مانند ستاره پنج پر و سط ان سنگ مانند شجر نام سرور دوعالم حضرت محمد ص نوشته شده بودن در گردنم انداختن

و درمراقبه بعد واجه جان ذکر لطیفه قلب را گفته که ناگهان به صورت خودکار لطیفه اخفا ذکر کرده این بنده فقیر و حقیر ناخودگاه گریه کرده و نام امت سرور دو عالم را صدا زده ،

و در خواب بعد خود را دیدم که در مکانی هستم در انجا کافران حضور داشته که ناگهان حضرت عمر (رض) همراه یک خانم کاملا باحجاب و با نقاب وارد شدن و اعلام حضور کردن و بنده خیلی خوشحال شدم از دیدن حضرت

وموقع که حضرت رفتن ان کافران دیدن که بنده شبیه ان حضرت هستم هم لباس بنده هم عمامه بعد به بنده حمله کرده و کتکم میزدن بنده دست و انگشت شهادت خود را رو به اسمان کرده و ماه را قرص کامل و پر نور میدیدم باصدای بلند کلمه لااله الا الله و الله اکبر فریاد میزدم و تکرار میکردم و حتی دردی نداشته و حتی برایم لذت بخش بود

و موقع ای که از خواب پریدم ناخودگاه میخواستم کلمه لااله الا الله فریاد بزنم اما جلو خود را گرفته و لطیفه اخفا بنده به شدت زیاد ذکر میکردن

اما بعد واجه جان جانان بنده فقیر و حقیر از چشم زخم رنج زیاد برده حتی اذکار صبحگاه و شامگاه خود را انجام داده و حتی تعداد اذکار خود را زیاد کرده اما خیلی کم تاثیر داشته

برای مثال واجه جان مادر بزرگ بنده واجه جان موقع که به نماز ایستاده زمانی که نگاه ایشان به بنده میخورد انگار سنگی به سر بنده برخورد کند یا حتی سر خود را از سجده نمی توانم بلند کنم یا اتشی در وجودم جاری میشود حتی درحال حاضر که از ایشان دور هستم اما موقع که تماس میگرن همچین احساسی پیدا کرده واجه جان حتی افکاری منفی و بد در ذهن بنده جاری میشوند که دست خود بنده نبوده و سریع شروع به توبه کردن میکنم

...از بندرعباس


✍وعلیکم السلام و رحمة الله وبرکاته.

الحمدلله خوبم.

حالات و واقعاتی که ذکر کرده اید همه نیک ومبارک اند عزیز.

خصوصا دیدن حضرت عیسی و موسی علیهما السلام و وارد شدن آن دو عزیز در بدنتان که می تواند اشاره داشته باشد که فیض دو لطیفه سر و خفی به شما کامل خواهد رسید و از مشرب این دو عزیز بهره وافر خواهید داشت.

دیدن سرورم سیدی حضرت سلطان العارفين قدس سره هم نشان از عنایت دارد.دیدن حضرت عمر رضی الله عنه بسیار مبارک است.

در هر صورت حالات شما خیر و خوبند به ذکر و فکر مشغول باشید و از دام های ابلیس لعین غافل نباشید.

تقوا و اتباع سنت به همراه عجز و دوام نيستی از اصول طریقه است.

در مورد اخیر که ذکر کرده اید خواندن دعاها کافی است شاید خود شما هم زیاد به این مسئله فکر کرده و به خود تلقین منفی می کنید از این جهت شدت می یابد.

در پايان التماس دعا دارم

فرید
یکشنبه ۱۴۰۲/۰۶/۲۶
9:56 PM

مراقبه ولایت صغری مقام منصور حلاج رحمه الله

نامه


خدمت جناب مولانا شمس الحق فقهی حفظه‌الله سلام عرض می کنم

جناب مولانای خداوند متعال می داند که از صمیم قلب دوستتان دارم و خداوند را شاکرم که فیوضات سلسله مولانا محمد عمر سربازی رحمه الله توسط شما در خراسان زمین منتشر شد

مولانای عزیز در مراقبه ولایت صغری هستم و روزانه یک ساعت مراقبه دارم و اذکار قلبی را نیز نیم ساعت پایبندم

کتاب دلائل الخیرات را نیز روزانه می خوانم

مولانا جان در حین مراقبه حالتی دست می دهد که گویا خود را گم می کنم و ذرات وجودم را در عالم منتشر می بینم و حتی گاهی فکر می کنم وجود خارجی ندارم و دنبال خود می گردم و از وجودم چیزی نمی یابم حتی که بعد اینکه به خود می آیم خود را دست می زنم که آیا وجود خارجی دارم

گاهی در حین ذکر که خود را نمی یابم بی اختیار نعره هو الله سر می دهم

بعلت همین نعره های بی اختیار سعی می کنم در مسجد بروم در زمانی که کسی نباشد تا آنان که آگاهی از احوالم ندارند از احوالم تعجب نکنند

الحمدالله یک قرب و نزدیکی با خدایم احساس می کنم که در اکثر احوال بیادش هستم

هرگاه کتب احوال بزرگان را می خوانم فیض عجیب احساس می کنم که گویا در محضر آنان هستم و اشک از چشمانم جاری می گردد

مولانا جان نمی دانم چطور محبتم را با شما ابراز کنم فقط می توانم از صمیم قلب بگویم بسیار دوستتان دارم

مولانا جان برای من و خانواده دعا بفرمایید

... مشهد


جواب


بسم الله الرحمن الرحیم

عزیز گرامی ... علیکم السلام و رحمة الله و برکاته

خداوند متعال به توفیقات شما بیفزاید

عزیزم بنده نیز دوستتان دارم و گذشت زمان ثابت نموده که در پی تزکیه نفس هستید و نسبت به آنچه گفته شده همیشه پایبند بودید خداوند متعال استقامت ارزانی کند

مقدار مراقبه و اذکار شما خوب است و حالات شما نیز مبارک است

عزیزم احوال ایجاد شده اثر مراقبه ولایت صغری است و این مقام حضرت منصور حلاج رحمه الله است که در این مراقبه وقتی تجلی الهی بر وی آمد ندای انا الحق سرداد و نه خود را دید و نه جهان هستی و یک ذات را قابل وجود می دانست و دیگران فکر نمودند که که خودش ادعای خدایی دارد

بهترین مثال در این مورد برای تبیین حالت همان است که حضرت شیخ التفسیر والحدیث مولانا محمد عمر سربازی رحمه الله بیان داشتند که آنگاه تجلی الهی بر درخت وارد گردید از درختی که حضرت موسی علیه السلام کنارش بود این ندا آمد

فَلَمَّا أَتَاهَا نُودِيَ مِنْ شَاطِئِ الْوَادِ الْأَيْمَنِ فِي الْبُقْعَةِ الْمُبَارَكَةِ مِنَ الشَّجَرَةِ أَنْ يَا مُوسَىٰ إِنِّي أَنَا اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ

چون موسی به آن آتش نزدیک شد به او از جانب راست آن وادی در آن بارگاه مبارک از آن درخت (مقدس) ندایی رسید که ای موسی منم خدای یکتا پروردگار جهانیان

حضرت شبستری رحمه الله در مورد چه زیبا سروده

انا الحق کشف اسرار است مطلق

جز از حق کیست تا گوید انا الحق

همه ذرات عالم همچو منصور

تو خواهی مست گیر و خواه مخمور

در این تسبیح و تهلیلند دائم

بدین معنی همی‌باشند قائم

درآ در وادی ایمن که ناگاه

درختی گویدت «انی انا الله»

روا باشد انا الحق از درختی

چرا نبود روا از نیک‌بختی

الحمدلله در طریق خواجگان نقشبند سالک به راحتی از این وادی عبور می کند و این ندای هوالله شما کنایه از همین عبور است

اینکه ذرات وجود خود را ناپدید تصور می کنید نیز کنایه از همین احوال است

عزیزم تا می توانید ستر احوال نمایید و اینکه در خلوت مشغول مراقبه می شوید نیز بسیار مبارک و پسندیده است

الحمدالله بینش شما در ستر احوال مبارک و ستودنی است

خداوند متعال به توفیقات شما بیفزاید و در حلقه بعدی اجازه تجدید سبق را دارید

از صمیم قلب دعاگو بوده و هستم

شما هم برای بنده دعا بفرمایید


شمس الحق فقهی

پنج‌شنبه ۲۳ شهریور ۱۴۰۲

https://t.me/mulanafeghhi

فرید
جمعه ۱۴۰۲/۰۶/۲۴
11:21 PM

مراقبه مشارب روح/نامه به مرشد محترم جناب مولانا شمس الحق فقهی دامت برکاتهم

بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیکم و رحمة الله و برکاته

خدمت مرشد بزرگوارم ، حضرت مولانا شمس الحق فقهی نقشبندی مجددی از این که مصدع اوقات شریفتان شدم معاف فرمایید.

دیریست که بنده جفاکار قصد داشت نامه ای برایتان بنویسد. ولی از شرم و خجالت نمی توانست . بنده همان بِه که ز تقصیر خویش عذر به درگاه خدای آورد . نه اینکه با اندکی توهمات و احوال مزاحم مرشد خود شود. آنهم برای مریدی که الف به جگر ندارد و بیماری او ذاتی است و علاج نمی پذیرد و قبول دوا نمی کند .

مبارک است که وقتی فضل الهی شامل حال او شده و به او اجازه صحبت و همنشینی با اولیا و اتقیا را می دهند .و باید حد خود را بداند.

دلبر جانم همین که این گستاخ را تحمل کرده و از مجلس و همنشینی با خود بیرون نکرده جای بسی شکر را دارد.

دلبر جانم بیش از حد دوستتان دارم .

و هنگامی که توفیق حاصل شده که به صورت مبارکتان می نگرم . وجدی بی اختیار و سنگین برای این جفاکار دست می دهد.

کلاغ سیاه بد سیرت را چه به همنشینی با طاووس و چکاوک و سیمرغ

دلبر جانم مراقبه مشارب روح را از وجود مبارکتان کسب فیض کرده و احوالاتی دارد که به شرح ذیل است.

1.طبق دستور حضرت ایشان برنامه ای برای اعمال روزانه مکتوب گردید.

هر روز از وقتی که به سر کار می روم . بیشتر اوقات مشغول به لطیفه می شوم .

و شب قبل از خواب به 15 دقیقه مراقبه پایبندی داشته .

تهجد و اوابین راهم پایبندی می شود.

2.در مراقبه مشارب روح خیلی احساس گریه دارم .

و دوست ندارم هیچ کس از این حقیر ناراضی و ناراحت باشد . گاهی هم اگر ناراحتی پیش آید . بار بار عذر خواهی کرده تا رفع ناراحتی شود .

3. دلبر جانم هنگام مراقبه چه شب و چه روز ناگهان مثل ابر نوبهاری روی قلبم می بارد . و گاهی هم کار به صیحیه فریاد می کشد .‌

4.شب جمعه قبل از خواب مشغول به مراقبه بوده که ابتدا سلام و درودی بر پیامبر صل الله علیه و آله و سلم فرستاده و بعد از خواندن درود و سلام بدنم تکان و لرزه ای محکم افتاد .‌

که در ضمیر این ناکاره ندایی در داده شده که این هم جواب سلام ماست .

دلبر جانم از اینکه مزاحم اوقات شریف‌و مبارکتان شده معافش فرمایید .

سگی اصحاب کهفم بر در غار

مرا از جمله اصحاب بشمار.

التماس دعا

... از تایباد


جواب

بسم الله الرحمن الرحیم

عزیزم ... علیکم السلام و رحمة الله و برکاته

خداوند متعال به توفیقات شما بیفزاید و استقامت بر شریعت و طریقت ارزانی کند

بنده نیز از صمیم قلب دوستتان دارم خداوند متعال محبت طرفین را که بخاطر او تعالی است قبول درگاه خویش فرماید

چشمی دارم همه پر از صورت دوست / با دیده مرا خوش ست چون دوست در اوست

از دیده دوست فرق کردن نه نکوست / یا دوست به جای دیده یا دیده خود اوست

۱. عزیزم شما در ابتدای مراقبات هستید و برای نتیجه مطلوب بیشتر وقت دهید

حداقل بیست تا نیم ساعت صبح و همین مقدار در شب مراقبه کنید

باید که جمله جان شوی، تا لایقِ جانان شوی / گر سوی مستان می‌روی، مستانه شو، مستانه شو!

کثرت درود و استغفار نیز بسیار مفید است

۲. حالتی مبارک است و شفقت بر خلق لازمه این مراقبه است و یکی از حقایق بزرگ تصوف همین است که مرنج و مرنجان

آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرفست / با دوستان مـروّت با دشمنـان مدارا

۳. این هم مبارک و فیض حاصله از برکت مراقبه است

۴. این هم مبارک است

موفق باشید

شمس الحق فقهی

دوشنبه ۲۰ شهریور ۱۴۰۲

https://t.me/mulanafeghhi

فرید
دوشنبه ۱۴۰۲/۰۶/۲۰
5:58 PM

اجتناب از مکروهی بهتر از ذکر و مراقبه

گل برگی از مکتوبات امام ربانی مجدد الف ثانی رحمه الله


پس رعایت ادبی و اجتناب از مکروهی،

اگر چه تنزیهی باشد،

فکیف که تحریمی،

به مراتب از

ذکر

و فکر

و مراقبه

و توجه

بهتر باشد.


آری!

این امور

به این رعایت و اجتناب

اگر جمع کند،

فَقَدْ فَازَ فَوْزًا عَظِیمًا

[پس هر آئینه فائز شد به پیروزى بزرگ]

(سوره احزاب آیه 71)

وَ بِدُوْنِهِ خَرْطُ الْقَتَاد


دفتر اول، مکتوب : ۲۹

فرید
چهارشنبه ۱۴۰۲/۰۵/۱۸
12:22 AM

توصیه امام ربانی رضی الله عنه برای عروج سالکان

حضرت ایشان فرمودند که

حضرت فانی فی‌الله خواجه باقی‌بالله رضی الله عنه عنایت نامهٔ خود بحضرت امام ربانی مجدد الف‌ثانی رضی الله تعالی عنه نوشته بودند

متضمن این احوال که

درینولا یاران طریقهٔ ما در مقامی بند شده‌اند عروج واقع نمیشود

حضرت مجدد الف‌ثانی رضی الله تعالی عنه نیاز نامه در جواب این نوشتند

که یاران را فرمایند که کثرت اشغال و مراقبات وتهلیل و تسبیح و تلاوت و نوافل نمایند تا عروج واقع شود
بیت:
کثرت اشغال دل را واکند
آن خیال قد سوی بالا کشد

#درالمعارف ملفوظات امام‌المتقین آیة من آیات رب‌العالمین سلطان‌الاولیا و محبوب الٰهی حضرت شاه عبدالله المعروف بشاه غلام‌علی قدس الله سره‌السامی

حسام الدین
پنجشنبه ۱۴۰۱/۱۲/۱۸
3:44 AM

دوامِ حضور و ظهورِ کیفیات در غیر مراقبه

✍️محمد سعید مجددی غفرله


☑️حضرت عروة الوثقی خواجه محمّد معصوم سرهندی رحمه الله تعالی به مولانا محمد صدیق در سرّ کثرت ظهور کیفیت در غیر مراقبه می‌نویسند:


❗️الحمدالله والسلام علی عباده الذین اصطفی.

اخوی اعزی مولانا محمد صدیق نوشته بودند که حالت مراقبه و عدم آن یکسان گشته است، بلکه بعضی احیان که مراقب نیست، کیفیت بیشتر ظهور می‌کند، در آوان تقیّد و توجه و مراقبه کیفیت و حلاوت کمتر دست می‌دهد و در آوان بی‌توجهی کیف ما اتفق کیفیات خاص مشهود می‌گردد.!

✔️مخدوما این یافت از اصالتِ نسبت(باطن) مشعر است و از ورای آفاق و انفس مخبر وضع مراقبه گویا برای نسبت انفسی است، هرچند کلیه نیست و گاهی تخلف هم می‌نماید، چنانچه عزیزی بآن اشارت کرده است.

بیت:
■چو جلوه‌ی آن جمال بیرون زتو نیست
■پا در دامان و سر بجیب اندرکش

✔️نهایت دایره‌ی ظل نهایت انفس، بیرون آفاق و انفس ظل نیست، شروعی در نسبت اصالت(اصول اسما و صفات) است

و ایضا نسبت بزرگانِ ما حکم معشوق دلربا دارد، هرچند بآن تقیّد نمایی و توجه کنی و مراقب نشینی در عشوه آید و خود را یکسو و محجوب گردد و چون آن را بطور او گذاری جلوه نماید و بقدر او ظهوری فرماید،

والسلام علیکم و علی من لدیکم.


📚مکتوبات معصومیه [مکتوب ۵۶] مجموعه مکتوبات عروة الوثقی حضرت خواجه محمد معصوم فاروقی نقشبندی مجددی سرهندی متوفی ۱۰۷۹ ه.ق سرهند

حسام الدین
یکشنبه ۱۴۰۱/۱۲/۱۴
7:59 AM

نامه مراقبه وقوف قلب

نامه

السلام علیکم ورحمت الله وبرکاته

مرشد عزیزم امیدوارم سالم و سلامت باشید پدرجان حدود دو یا سه هفته می شود که مراقبه وقوف قلب را از جانبتان گرفتم

الحمدالله توفیق ذکر هست اگر لحظه ای بدون ذکر باشم انگار چیزی گم کرده ام هرموقع ذکر می کنم فکر می کنم از تمام مخلوقات الله جل جلاله کمترم حتی از یک مورچه

محبت تمام امت در دلم آمده و دلم می خواهد هرکسی را که می بینم او را دعوت بدهم و با الله آشتی دهم

اگر فردی را بی نماز ببینم از ته قلب دلم براش می سوزد

وقتی مراقبه وقوف قلب را می کنم فکر می کنم روحم درآسمان پرواز می کند و خود را در زمین نمی بینم و احساس می کنم از طرف الله پاک بر قلبم به حالت بسیار نرمی فیض به رنگ آبی آسمانی وگاهی به رنگ زرد می آید و احساس می کنم دست مبارک شما برقلب من هست و دست شما را به شکل نورانی می بینم درحالیکه قلبم را فشار میدهید

مراقبه اکثر وقت نیم ساعت تا چهل دقیقه میشود‌ ولی بیشتر وقتم را می دهم به ذکر

الحمدالله توفیق تهجد و دعا برای حفاظت شما ودیگر‌ مشایخ میشود

جواب

عزیزم حافظ ... علیکم السلام و رحمة الله و برکاته

امام ربانی مجدد الف ثانی رحمه الله لطائف را همچون ریشه درخت و نفی و اثبات را تنه و شاخ و برگ آن و مراقبات را به منزله میوه و نتیجه و ثمره سالک تشبیه می کنند که در این مرحله مقصد اصلی مرید مخلص نمایان می شود

سالک باید در این مرحله سعی و تلاش را زیاد بکند تا بهره کافی را ببرد

حالات شما در ابتدای مراقبات مبارک است

نتیجه ابتدایی همان خود کم بینی و دلسوزی خلق است که الحمدلله حاصل شده

مراقبات اتصال معنوی به عالم قدس را به ارمغان می آورد و راهیست که باید با طی منازل آن را طی نمود و در هر پله عروج می داند که در گذشته در چقدر کمی و کاستی داشته و خداوند متعال را بهتر از قبل می شناسد و می داند حقیقت ماورای عقل و دانش اوست بقول شیخ ربانی رحمه الله انه وراء الوراء ثم وراء الوراء ثم وارء الوراء

همچون جوجه پرنده است که تخم حقیر را شکافته و بیرون شده و به اندازه توفیق الهی که منوط به استعداد و تلاش و اخلاص است بال و پر درآورده و بسوی حقیقت پر می کشد

در این میان ابتدا الوان و رنگ ها و عجایب را مشاهد می کند

سالک دون همت گاهی دلخوش بدان شده و از مسیر راه باز می ایستد اما مرید دارای همت بلند نگاه را به بلندای آسمان دوخته و برای خویش آشیانه و منزلی را جهت توقف نمی بیند و به پرواز ادامه داده و بدون خستگی مسیر را ادامه می دهد

کم و مختصر گفتم اما زیاد بدانید

بنده نیز دعاگوی وجود شریف بوده و از باری تعالی بهترین ها را برایتان آرزومندم

(مولانا) شمس الحق فقهی

چهارشنبه ۵ بهمن ۱۴۰۱

۰۲ رجب ۱۴۴۴

حسام الدین
پنجشنبه ۱۴۰۱/۱۱/۰۶
7:8 AM

مسلک دیوبندی نیاز به بازنگری دارد

✍: ابوحنظله عبدالاحد قاسمی

 

حضرت مفتی سعید احمد پالنپوری رحمه الله الگوی مسلک دیوبند بودند.

ایشان مرتباً می‌گفتند باید برخی بدعات و خرافات از مسلک دیوبند خارج شود چرا که به تدریج بسیاری از نوآوری ها و رسوم به ما رسیده است.

حضرت رحمه‌الله نوآوری‌ها و بدعات ناروا را رد می‌کردند و در این راستا هیچ ابایی از سرزنش کسی نداشتند، به همین دلیل است حتی از شخصیتهای بزرگ منسلک به دارالعلوم دیوبند، موارد نامناسبی که دیده می‌شد، بی‌درنگ موضع‌گیری می‌کردند. مختصراً به چند نمونه از نحوه‌ی برخورد حضرت مولانا پالنپوری رحمه‌الله با این نوع نوآوری‌ها اشاره می‌شود:

 

به خاطر عمل شخصی و انفرادی شیخ الاسلام حضرت مدنی رحمه الله ( یعنی خواندن نماز تهجد با جماعت در ماه رمضان) تا امروز فرزندان ایشان پیرو عمل شخصی حضرت شیخ الاسلام هستند.

بزرگان در برابر این عمل فرزندان حضرت مدنی رحمه‌الله سکوت کردند، اما حضرت پالنپوری رحمه‌الله آن را نوآوری و بدعت دانستند.

 

در حوزه های انتخابیه و زیرمجموعه دیوبندی، یک سری برنامه‌های تسلیت در تعزیه‌های شخصیتهای بزرگ آغاز گردید که جای هیچ گونه تردیدی در برگزاری این گونه مجالس بدعت و نوآوری نیست، زیرا شخصیتهای بزرگ در این جلسات ترحیم شرکت می‌کردند.

لذا برای بسیاری از مفتیان کرام هم کار آسانی نبود که بخواهند این بدعت را به صراحت رد کنند.

حضرت استاد رحمه‌الله به صراحت از این رسم انتقاد کردند نه اینکه تنها بر انتقاد اکتفا کرده باشند بلکه رساله‌ای را تألیف نموده و کاستیهای برگزاری این سری برنامه‌ها در مجالس ترحیم را روشن ساختند.

هنگامیکه حضرت پالنپوری رحمه‌الله بر خلاف این گونه مجالس فتوا دادند شخصیتهای بزرگ دارالعلوم دیوبند در این‌چنین مجالس شرکت می‌نمودند، از این جهت برخی از جوانان به حضرت پالنپوری رحمه‌الله توهین می‌کردند، اما ایشان با شهامت و پشتکار بر نظریه و دیدگاه خویش ثابت قدم و استوار ماندند.

 

در زمان مراسم ختم بخاری، برخی جلسات در مدارس دیوبندی با اهمیت زیادی برگزار می‌شود و این جلسات هر ساله با مشکلات جدیدی در حال افزایش است.

از وقتی که حضرت پالنپوری رحمه‌الله بر منصب شیخ الحدیث دارالعلوم دیوبند نایل گشتند هیچ کس نمی‌دانست چه وقت بخاری شریف را ختم می‌کنند.

 

دارالعلوم دیوبند که از زیر درخت انار در مسجد چته آغاز شده بود این درخت مدت زیادی باقی ماند، اساتید و طلاب دارالعلوم احترام زیادی برای این درخت قائل بودند از سویی مردم نیز برای دیدن آن درخت می‌آمدند، زیرا بنیاد و اساس دارالعلوم دیوبند از زیر همین درخت آغاز شد.

حضرت استاد رحمه الله این خطر را به موقع احساس کردند و با ارائه‌ی نظیر آن از قطع کردن درخت بیعت رضوان توسط حضرت عمر رضی الله عنه خواستار قطع این درخت انار شدند.

 

بر اساس خواب یک بزرگ، آب چاه واقع در دارالعلوم (در مولسری) از اهمیت زیادی برخوردار شد.

بسیاری از اساتید به همراه طلاب با اهمیت بیشتری از آب این چاه می‌نوشیدند و سپس به تدریج این عمل میان عموم منتشر شد.

نتیجتاً همه میهمانانی که به دیدار دارالعلوم می‌آمدند حتماً از آب این چاه می‌نوشیدند حتی بعضی ها آن را زمزم می‌نامیدند.

با دیدن این وضعیت، حضرت استاد رحمه الله در برابر این مهم چنان موضع‌گیری کردند تا اینکه این چاه و آبش بین مردم عادی شد.

 

ایشان به شدت مخالف قرار دادن كتیبه ها بر روی قبور بزرگان در قبرستان بودند و عادت داشتند کتیبه‌های منقوش در قبرستان قاسمی را به شدت محكوم كنند.

به همین دلیل است که قبر مبارک ایشان در قبرستان عمومی هیچ گونه کتیبه یا سنگ قبری گذاشته نشد.

ایشان همچنین با انتقال اجساد بزرگان به وطن پس از وفاتشان از مکانهای دور، به شدت مخالف بودند و آن را هتک حرمت به آن مرحوم می‌دانستند.

درباره‌ی دفن خودشان پس از وفات وصیت کردند که بعد از مرگم مرا مورد هتک حرمت قرار ندهید و در همانجا که مرگ من فرا رسید مرا دفن کنید. از این جهت طبق وصیت ایشان، در شهر بمبئی هندوستان به خاک سپرده شدند.

 

ایشان نسبت به دفن بزرگان در مکانی خاص مانند مدرسه یا خانقاه کاملاً مخالف بودند.

وقتی حضرت پالنپوری رحمه‌الله رحلت کردند طبق وصیتشان در یک قبرستان مشترک در بمبئی به خاک سپرده شدند.

 

در شهرهای رایپور، جنجانه و...، در نزدیکی قبور بزرگان هر کس و ناکس به نام مراقبه چشمان خود را بسته و می‌نشست.

حضرت پالنپوری رحمه‌الله این چنین مراقبه ای را به شدت محکوم می‌کردند و آن را نادانی و قبرپرستی مسلک بریلویها (گروهی خرافی و مبتدع هستند) می‌نامیدند.

 

خلاصه اینکه برای بازنگری مسلک دیوبند بسیار حساس و مضطرب بودند، من شنیدم که بارها و بارها می‌گفتند: "اکنون فقط به اندازه یک وجب تفاوت بین مسلک دیوبندی و بریلوی باقی مانده است".

 

در اواخر عمر رساله‌ای به نام «دیوبندیت کیا ہے» (مسلک دیوبند چیست) را می‌نوشتند، اما زندگی وفا نکرد.

اگر این اثر حضرت پالنپوری رحمه‌الله به پایان می‌رسید، بسیاری از مدعیان مسلک دیوبندی معنای دیوبندی واقعی را می‌فهمیدند.

فرحمه الله رحمة واسعة

 

✍ امید محمدی

حسام الدین
دوشنبه ۱۴۰۰/۰۱/۳۰
6:13 AM

مکتوبات شیخ الاسلام مولانا حسین احمد مدنی قدس الله سره

چکیده مکتوب: سالک باید ابتدا مشغول ذکر زبانی به روش مخصوص صوفیانه باشد سپس به مقام مراقبه که در آن تفکر محض به روش معمول صوفیان است می رسد، که نتیجه آن استیلای یاد الهی بر سالک بوده و آنگاه در تمامی لحظات به یاد او تعالی می گردد و در این هنگام وجودش ذکر و یاد الهی می گردد.

السلام علیکم ورحمة الله وبركاته.
عزیز محترم ! مقصود اصلی، ( ایجاد شدن) حضور مسمی ( نام خداوندی و تجلی الهی) است.
ذکر اسم ( الهی) ، چه زبانی و چه قلبی، واسطه و ابزاری ( برای رسیدن به این امر مهم) است.


بعد از حصول مقصود ( و حضور دائمی الهی و استیلای آن بر وجود سالک) ،به آلات و ابزار ( ذکر دائمی زبان) نیازی نیست ( زیرا سراسر وجود سالک ذکر می گردد) .


بدین خاطر مشغولیت های سالک در امر اذکار باید همراه با مراقبه و تفکر باشد

ادامه نوشته..
حسام الدین
شنبه ۱۳۹۹/۰۵/۰۴
4:10 PM

آمارگیر وبلاگ

Print <-BlogAndPostTitle->
  • new posts
  • ساعت و تاريخ