(تــزکــیــه و احــســان)
نامه
حضورجناب سرورعزیزمرشدی ومرشدعالم.
السلام علیکم ورحمت الله وبرکاته
بعدا:
الحمدلله همه اعمال مطابق حکم خداوند و سنت رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم پیش میرود.
مثل نماز تهجد، اوابین،اشراق ،نمازچاشت گاه
روزانه یک پاره قرآن کریم، دوره تفسیر به مردها و خانم ها ختم خواجگان
استغفار و مراقبه صبح شام حضرت عزیزم
وقت که مراقبه مینشینم فکر میکنم که همه چیز الله میگوید
اما وقتی که از مراقبه برون میباشم این حالت نمی باشد
ودرخواب باشما بیعت حضوری داشتم
وخواب دیگر دیدم که هفت نفر اولیای الله ذکر اسم جلاله را میگفتند درمیان شان مولانا جلال الدین هم بود وقتیکه بنده شروع بگفتن الله نمودم هم درحیرت ماندم ازخواب بیدارشدم کمی ترسیدم
از مقام شما خواهشمندم که بنده را زیر توجهتان خواهید داشت
به قول مولانا جلال الدین رحمت الله علیه
بی عنایت حق و خاصان حق
گر ملک باشد سیاه هستش ورق
با عرض احترام
مولوی ...
از پنجشیر افغانستان
جواب
عزیزم مولانا ... علیکم السلام و رحمة اللّٰه و برکاته
نامه شما خوانده و مسرت روحی ایجاد گردید
عزیزم الحمدلله احوال و اعمال مبارک اند خداوند توفیق و استقامت بر شریعت و طریقت ارزانی نماید
احوال مراقبه مبارکاند و برای سالک مهم است که در همه احوال متوجه لطیفه و مراقبه خویش باشد تا جریان ذکر و یاد او تعالی به مرور زمان نقد وقت گردد
حضرت مولوی رحمة الله میسراید
در هوایت بی قرارم روز و شب
سر ز پایت بر ندارم روز و شب
روز و شب را همچو خود مجنون کنم
روز و شب را کی گذارم روز و شب؟!
جان و دل میخواستی از عاشقان
جان و دل را میسپارم روز و شب
تا نیابم آنچه در مغز منست
یک زمانی سر نخارم روز و شب
تا که عشقت مطربی آغاز کرد
گاه چنگم، گاه تارم روز و شب
ای مهار عاشقان در دست تو
در میان این قطارم روز و شب
زآن شبی که وعده دادی روز وصل
روز و شب را میشمارم روز و شب
بس که کشت مهر جانم تشنه است
ز ابر دیده اشکبارم روز و شب
خواب حقیر کنایه از ارادت و اتصال روحی آن عزیز دارد
خواب مشایخ نیز مبارک است و کنایه از داخل شدن در جمع دوستان حق جل جلاله
از صمیم قلب دوستتان داشته و دعاگو و دعاجویم
موفق باشید
شمس الحق فقهی
پنجشنبه ۲۷ شهریور ۱۴۰۴
کانال رسمی مولانا شمس الحق فقهی دامت برکاتهم (با رویکرد اصلاح و تزکیه):
نامه
السلام علیکم و رحمهالله و برکاته
حضرت جان جانانم عذرخواهی میکنم چند ماهی هست به مراقبه ولایت صغری مشغولم همین را ادامه بدهم ؟
رسول اکرم صل الله علیه وسلم را در خواب دیدم فرمود سلامم را برای شما برسانم ویک انگشتر به من دادند ...
بعد برای شما تعریف شد گریه کردیم
خواب دیدم همراه یک مرید با دیگری از غیره در کوچه پر آب گل میرفتیم گفتن بیا و من نرفتم
نهایتا قدمی برداشتم لباسم کمی کثیف شد. جزاکم الله خیرا خداوند در عمر شما برکت بدهد وحفظ فرماید
سید ...
جواب
بسم الله الرحمن الرحیم
عزیزم سید ... علیکم السلام و رحمة الله و برکاته
مدتی دیگر در این مراقبه بمانید
خواب شما نیز برای شما و این کمینه مبارک بود
انگشتر نیز مبارک است و تعبیرش پوشیده بماند
خواب دوم اشاره دارد که در روابط بیشتر دقت و احتیاط نمایید و از افرادی که بسیار پایبند نیستند احتیاط لازم است زیرا مجالست با آنان گاهی به نیت اصلاح است اما ممکن است دچار معصیت و غفلت گردید
موفق باشید
شمس الحق فقهی
دوشنبه ۱ اردیبهشت ۱۴۰۴
نامه
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیکم خدمت شیخ و استاد بزرگوارم. الهی که در پناه حق همیشه سالم و سلامت باشید
... مرید حقیرتان هستم خواستم با نوشتن نامه برای شما بزرگوار شرح حال خودم رو بیان کنم شرمنده که مزاحم اوقات گرانبهای شما میشم
الحمدلله پای بندی به اعمال ( نماز تهجد، نماز های نفلی ، مناجات مقبول ، دلائل الخیرات ، اسماء الحسنی ، اذکار صبح و شام و مقداری ذکر قلبی ، ) و الحمدلله خیلی خیلی سعی میکنم مواظبت اعمال بکنم به خصوص سعی میکنم از دروغ و غیبت خیلی پرهیز کنم.الحمد لله سعی میکنم سنت های پیامبر صلی الله علیه و سلم رو در هر عمل رعایت کنم.الحمدلله سعی میکنم با دوستان ایمانی بیشتر ارتباط داشته باشم. الحمدلله کل ماه مبارک از منزل بیرون نشدم و دهه آخر به فضل الهی اعتکاف نشستم. والحمد لله تونستم یازده جزء که حفظ بودم تو نماز هام در ماه مبارک رمضان دوره کنم. (هذا من فضل ربی) .
الحمدلله خیلی آرامش درونی دارم، ولی نمیدونم چرا همیشه فکر میکنم هیچ کاری نمیکنم و همیشه با خودم میگم شاید تمام اعمالت ریا هست . از تکبر و ریا خیلی میترسم.
احوالات خاصی ندارم فقط پرهیز از گناه برام خیلی مهم هست و دنبال این هستم که لذت عبادت و خلوت با الله جان رو بچشم ولی هر چه تلاش میکنم فکر میکنم به اون حسی که میخوام نمیرسم ( راهنمایی ام کنید چکار کنم تا همه هم و غمم ذات الله باشه)
از خواب هام بگم ...
جواب
بسمالله الرحمن الرحیم
خواهر محترمه ... علیکم السلام و رحمة الله و برکاته
نامه شما مطالعه و باعث خرسندی گردید
توفیق اعمال شما را مبارک است
خداوند متعال استقامت ارزانی کند
الحمدالله همانگونه که به اعمال پایبند هستید از نابود کننده اعمال و سایر گناهان نیز دوری می کنید
توفیق اعمال مبارک رمضان نیز مبارک در مبارک است
ریا بودن اعمال و ... جز وسوسه چیزی نیست تا شما را مشغول خود کند
به آن توجه ننمایید
نبود احوال اهمیت ندارد آنچه مهم است توفیق عبادت و دوری گناه و اتباع سنت است که الحمدالله حاصل است
خواب ها نیز مبارک بود
موفق باشید
شمس الحق فقهی
دوشنبه ۱ اردیبهشت ۱۴۰۴
نامه
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیکم و رحمة الله و برکاته
خدمت مرشد بزرگوارم حضرت جان جانان مولانا شمس الحق فقهی نقشبندی مجددی
از این که مصدع اوقات شریفتان شدم معاف فرماید .
دلبر جان غرض از مزاحمتم این بود که حدود دوماه و نیم ، این حقیر سبق ولایت صغری اخذ کرده است. و احوالاتی دارد که به شرح ذیل می باشد.
1. از اول ماه مبارک رمضان تابه الان شوق بیش از حدی به ذکر اسم ذات داشته و به همین خاطر فقط اسم ذات را در لطایف ذکر می کنم.حتی دلبر جانم بدون اغراق می توانم بگویم که با ذکر اسم مبارک الله سبحانه و تعالی مزه شیرینی اش را در قلبم حس می کنم. گویا طوری است که حس می کنم ذات مبارک الله همیشه و در همه جا همراه من است.و این حال گاهی در خواب هم اتفاق می افتد. وحس می کنم ارتباط دوستی عمیقی باهم داریم.و اگر روزانه ذکر نکنم گویا چیزی گم کرده ام.و هر هفته لطایف را دور نموده و گاهاً در یک روز دو لطیفه را ذکر می کردم و به همین خاطر در مدت زمان کمی به مراقبه می نشینم.
2. برنامه ای که فرمودید. داشته باشید انجام می دهم. تلاوت را در وقت صبح و استغفار هزار مرتبه و درود شریف هم روزانه از داخل کتاب می خوانم . نماز اوابین راهم دو رکعت نماز تهجد را هم قبل از خواب دو رکعت می خوانم . و گاها صلاة التسبیح را هم خوانده می شود . و در وقت چاشت هم طبق دستور حضرت ایشان نماز های قضایی را جایگزین کرده ام.
و روزانه بیشتر اوقات را سعی دارم در سکوت باشم .
دلبر جانم خیلی دوستتان دارم .
از این که پرُ حرفی و بی ادبی زیاد کرده ام و مزاحم وقت مبارک تان شده ام خیلی عذر خواهم.
اگر مصلحت لازم را می فرمایید راهنمایی فرمایید
دل آرامی که دل داری در او بند .
دگر چشم از همه عالم فروبند.
التماس دعای خصوصی
ارادتمند شما ...
از تایباد
جواب
بسمالله الرحمن الرحیم
عزیزم ... علیکم السلام و رحمة الله و برکاته
شیرینی ذکر شما را مبارک است
خداوند متعال توفیق استقامت ارزانی نماید
يـكي جويم يكي گويم يكي دانم يكي خوانم
هو الاول هو الآخـر هو الظاهـر هو البـاطن
بـغير از هو و يـا من هو دگر چيزي نمي دانم
زجان عشق سر مستم دو عالم رفت از دستم
بـجـز رندي و قـلاشي نبـاشد هيـچ سامانم
اگر در عمر خود روزي دمي بي او بر آوردم
از آن وقت و از آن ساعت زعمر خود پشيمانم
در مراقبه ولایت صغری سالک نیز سالک یک بین می گردد و با تمام وجود بیاد او تعالی است و سرّ " هو معکم این ما کنتم " که حقیقت این مراقبه است بر وجود سالک مستولی می گردد
لذا برای مراقبه بیشتر وقت گذاشته و غفلت نکنید
هر مقدار که در این مراقبه سعی نمایید در مابقی منازل سلوک موفق تر خواهید شد
چون در مراقبه ولایت صغری شمه ای از قرب و معیت حاصل می گردد بعد از مدت زمان کوتاه بسیاری چنین می پندارند که در این مراقبه به درجه کامل سرفراز شدند و زود به مراقبه بعد می روند که اشتباه است
مابقی اعمال و اذکار و عبادات نیز مبارک اند خداوند متعال توفیق و استقامت ارزانی نماید
موفق باشید
شمس الحق فقهی
چهارشنبه ۳ اردیبهشت ۱۴۰۴
نامه
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیکم و رحمة الله و برکاته
شیخ و استاد بزرگوارم، جناب مولانا شمسالحق فقهی حفظکم الله
الهی که در ظلّ عنایات حقتعالی همواره در صحت و سلامت باشید و سایه پرخیرتان مستدام.
... هستم. مدتی بیش از دو سال است که وظیفه نفی و اثبات را از دستان مبارک حضرت شیخ الحدیث مولانا چابهاری حفظه الله با دستور شما اخذ کردهام و از سال گذشته تا الان با الفاظ مبارک لا معبود و لا مقصود الا الله به اذن حضرتعالی مأذون شدم.
پیش از ماه مبارک رمضان در ضعف و فتور بودم، اما به حول و قوه الهی، با برکت این ماه عظیم، حال دلم رو به بهبودی نهاد. گرچه آنچه انجام میدهم در نظر خودم قابل قبول نیست، ولی با همه کوتاهی، سعی میکنم اذکار ولو اندک در دو وقت صبح و شام از من ترک نشود.
هماینک مشغول حفظ کلامالله مجید هستم که حقیقتاً تمام وقت و ذهنم را درگیر کرده و شکر خدا را به جا میآورم بر این نعمت عظیم.
اگرچه در ذکر کثیر توفیق چندانی ندارم، اما توفیقی دیگر عطا شد که توانستم استفاده از گوشی و فضای مجازی را تا حد زیادی کاهش داده، و به جای آن با مطالعه کتب، تکرار و مرور آیات الهی، جای خالی را پُر سازم.
در پایان، ملتمس دعا هستم و طالب نصیحت و راهنمایی از محضر مبارکتان.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
جواب
بسمالله الرحمن الرحیم
عزیز محترم مولوی ... علیکم السلام و رحمة الله و برکاته
خداوند متعال به توفیقات دینی و خدمات علمی شما بیفزاید
الحمدالله که به اذکار پایبند هستید
حفظ قرآن نیز شما را مبارک است
سعی نمایید به مقدار اذکار نیز بیفزایید که جزو اهم امور است
کم کردن وقت گوشی نیز مبارک است و جز اتلاف وقت برای اکثر مردم سودی ندارد
در مورد مطالعه سعی نمایید یک کتاب تفسیر و یک کتاب از شروحات حدیث و یک کتاب از متون فقهی و یک کتاب تاریخی را با استیعاب کامل مورد مطالعه قرار دهید که بعد از فراغت حوزه بسیار سودمند است
بنده نیز از صمیم قلب دوستتان دارم
موفق باشید
شمس الحق فقهی
دوشنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴
نامه
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیکم ورحمه الله برکاته، جناب استاد ومرشد عزیزم امیدوارم حالتون خوب باشد، از این که مصدع اوقات شریفتان شدم معاف فرماید. غرضم ازمزاحمت این بود که حدود سه ماه این حقیر سبق لطیفه روح را اخذ کردم احوالاتی که دارم به شرح ذیل هست
1شوق ذکر الله زیاد در دلم امده حتی اگر در طول روز ذکر نکم فکر میکنم یک چیزی کم دارم. 2 اعمال روزانه برای من اسان تر شده ،3 نمازها را احساس میکنم با طمانینه ترمیخونم.
4 هر روز ده هزار، ذکر لفظ جلاله الله میکنم پنج هزارلطیفه روح پنج هزار لطیفه قلب، چهار رکعت اشراق چهار رکعت چاشت چهار رکعت اوابین تلاوت قران دارم یک نیم جزء، ۸ رکعت نمازی قضای بجا می اورم ،۵۰۰ باراستغرالله واذکار روزانه مناجات نورانی واذکار صبح شام انجام میدم .
5حضرت مولانا عبدالحمید حفظه الله تعالی در خواب دیدم که سر کلاس بودیم و از من ترکیب نحوی سوال میکردن.
از اینکه مزاحم اوقات شما شد عذر میخواهم، اگر مصلحت میفرماید راهنمایی فرمایید مرید وارادتمندم شما ... ساکن مشهددر تاریخ۱۴۰۲/۷/۱۴بیعتت نمودم.
جواب
بسمالله الرحمن الرحیم
طلبه عزیز ... علیکم السلام و رحمة الله و برکاته
نامه شما خوانده و باعث خرسندی گردید
الحمدالله خوب هستم امیدوارم شما نیز در خیر و عافیت باشید
احوال و اعمال مبارک اند
آنچه در این مدت کوتاه ارزانی شده مبارک است و کنایه از مناسبت شما با سلسله مبارکه دارد و جهت حفظ آن کوشا باشید
مقدار اذکار شما هم مبارک است اما ۳ هزار ذکر قلبی و ۷ هزار ذکر روح را انجام دهید
مابقی اعمال نیز نور علی نور است
در ضمن اعمال احوال بزرگان همانند کتاب مشاهیر هند و علمای دیوبند را نیز مطالعه بفرمایید که سبب تقویت اراده و همت می گردد
خواب حضرت شیخ الاسلام هم مبارک است ان شاءالله علم نافع حاصل گردد
موفق باشید
شمس الحق فقهی
شنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴
نامه
السلام عليکم ورحمه الله وبرکاته
خدمت مرشد عزیز وبزرگوارم امیدوارم که همیشه سالم و سلامت باشید
ابتدا ماه مبارک رمضان را بطور خلاصه شرح احوال میدهم....
ازابتدای رمضان سعی کردم که کار دنیایی را کمتر کنم تا بیشتر به اعمال برسم الحمدالله خوب بود وجای شکر گزاری دارد دهه اخر که توفیقی بود ازجانب او تعالی که اعتکاف نمودم از همون لحظه اول که وارد مسجد شدم یه حالت خاصی دردرونم ایجاد شد قابل توصیف نیست.
فقط شوق پایبندی به اعمال در ذره ذره وجودم موج میزد شب 27 ماه مبارک البته از نماز عصر به بعد در درونم غوغایی بود نمیدانستم چرا این قدر مضطربم نماز تراویح که شروع شد سر نماز احساس کردم که ازمحل 5 لطیفه طنابی از نور وصل شده وبه طرف بالا 《اسمان》کشیده میشود وبی اختیار گریهام شروع شد تا پایان نماز خیلی مقاومت کردم تامقداری ارام گرفتم...
هنگام حلقه ذکر دوباره همون حالت رخ داد طنابی ازنور به 5 لطیفه وصل شد و به طرف بالا میکشید همراه باگریه...
هنگام تلاوت قرآن وهنگام نمازتهجد ...و هنگام دعا کردن تاسحر دقیقا همین حالت رخ داد گاهی فشار به قدری زیاد بود که میترسیدم ...
ازاینکه طولانی شد عذرخواهم طلب دعا
جواب
بسمالله الرحمن الرحیم
عزیزم مولوی ... علیکم السلام و رحمة الله و برکاته
برنامه ریزی شما جهت غنیمت شمردن رمضان مبارک بوده خداوند متعال عبادات شما را قبول فرماید
احوالی که ایجاد شده نیز مبارک است
لطائف حالت طیران دارند تا به اصل خویش بسوی عرش باری تعالی پرواز کنند
اتصالی فیمابین وجود دارد که با کثرت ذکر حاصل و گاهی مشاهده می گردد
هر کسی کو دور ماند از اصلِ خویش
باز جوید روزگارِ وصل خویش
خداوند متعال توفیق و استقامت ارزانی نماید
شمس الحق فقهی
شنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴
نامه
السلام علیکم و رحمهالله حضرت مولانا شمس الحق جان عزیز تر از جان ❤️
اینجانب امید ... از تایباد
ابتدا باید عرض کنم که اعتکاف دهه اخیر ماه مبارک رمضان امسال که خداوند توفیق داد در مسجد خضرا در زیر سایه الطاف الهی و حضرتعالی بودم بسیار پر نور و پر برکت بود و بهترین ماه مبارک رمضان عمرم بود،در این ایام گاهی احساس میکردم که تمام وجودم داره ذکر الله رو میگه، یکبار در حین ذکر یک لحظه در ذهنم گذشت که .... ، بعد در لحظه ای احساس کردم ... ، بعد از آن احساس شد در کنار حضرتعالی و چند تن از دوستان در حال اقامه نماز عصر بودیم که شما با صورتی خندان به من اشاره کردین که تو برو جلو، نمیدانم اینها چه بود که در ذهنم گذشت
همچنین چند ماه قبل رمضان خواب دیدم که در خانه از در و دیوار به داخل خانه بارون می باره
همچنین یکبار که گناهی از من سر زد در خواب دیدم که صورتم صاف شده و سیمای سنت بر صورتم نیست و ریش ندارم
یکبار هم که در من عجب و خودبینی پیدا شد در خواب دیدم که داخل آیینه به خودم نگاه میکنم در داخل آینه دیدم که صورتم لاغر شده و ریش منم کوتاه شده، البته صبح که بیدار میشدم تویه میکردم و احساس میکردم که در خواب خداوند مرا متوجه خطایم میکرد
گاهی که داخل ماشین تنها هستم با خدا نجوا میکنم و خیلی وقتها هم قبل از خواب .
این نجوا کردن و دعا کردن و خواستن از خداوند رحمان خیلی برایم شیرین و پرلطف است،
بعد از نماز جمعه آخری (هفته قبل)در داخل ماشین داشتم با خدایم نجوا میکردم که چرا خیلی وقتها کار و بار دنیایی من به پیچش و مشکل میخوره که بعد به قلبم القا شد که تو در نفی و اثبات مشکل داری. با خودم که فکر کردم متوجه شدم که واقعا مشکل دارم چرا که بعد مشکلات، ذهنم فورا متوجه اسباب میشه و در لحظه اول مسبب الاسباب و رب الاسباب به ذهنم نمیاد و این قضیه خیلی برایم سنگین است و با خودم میگم نکند ایمانت قلابی ست و مسلمان واقعی نیستی...
ضمنا این مرید تنبل مدت نزدیک به یک و نیم سال است که در لطیفه روح ذکر میکنم، البته بخاطر اینکه خیلی پایبند نیستم، طبق فرمایش شما که زمان ، مکان و مقدار مشخص باشد (خداوند این پایبندی را نصیب فرماید حتما که توجهات شما و دعاهای حضرتعالی ما را به این پایبندی خواهد رساند)، برای همین دیرتر از حد معمول برای عوض کردن اسباق مزاحمتون میشم
گزارشی از وظایف که دست و پا شکسته انجام میدم رو خدمت مرشد و مرادم عرض میکنم باشد که با توجهات و دعاهای حضرتعالی این وظایف با روح و جسم من عجین بشه و پایبند صددرصد این وظایف باشم
الحمدلله پایبندی به نمازهای جماعت ،
بعد از نماز صبح تا اشراق ذکر جلاله الله از ده دقیقه تا نیم ساعت
نمازهای نفلی اشراق، ابوابین، نماز تهجد قبل از نماز وتر قبل خواب، گاهی روزها هم توفیق نماز چاشت
ذکر جلاله الله بعد نماز عصر از ده دقیقه تا نیم ساعت البته با پایبندی کمتر ، گاهی هم فوت میشه
تلاوت قرآن هر ماه یک ختم ، گاهی هر دو سه ماه یک ختم
در بستر هم که در حالی که دراز کشیده هستم آیه الکرسی ، دو آیه اخیر سوره بقره، سوره واقعه ، سوره ملک و چهار قل رو حتما تلاوت میکنم
انشاءالله خداوند حقیقت این اعمال رو نصیب این حقیر کند تا اخلاص که ثمره ایمان هست در بنده خالص و خالص تر بشه
بخاطر خداوند ، برای رضای خداوند و اینکه حضرتعالی ما را روز به روز به خداوند سبحان نزدیک میکنید شما را بینهایت دوست دارم🌺
🌹هیچ نکشد نفس را جز ظل پیر
دامن آن نفس کش را سخت گیر💐
التماس دعا
جواب
بسمالله الرحمن الرحیم
عزیزم ... علیکم السلام و رحمة الله و برکاته
حالت احساس ذکر بر تمام وجود مبارک است و کنایه از جریان ذکر دارد
آنچه حین ذکر احساس کردید نیز مبارک است
و مشاهداتی است چون خواب که گاهی حین ذکر متصور می گردد و سالک را متعجب می سازد
حالات و مشاهدات مبارک و تعبیر خوب دارد
محمود اند اما نه مقصود
خواب باران نیز مبارک و کنایه از اعمال خانه و فیوضات دارد
سایر خواب ها نیز برای متوجه کردن شما بود و از الطاف الهی است تا متوجه شده و رجوع و انابت به سوی حق نمایید
نجوا با الله متعال نیز مبارک است و زهی سعادت
آن القای الهی بر قلب هم مبارک است تا متوجه شوید
اذکار نیز مبارک اند اما سعی شود در دو وقت نشستن رسمی از ۲۰ دقیقه کمتر نگردد
در مابقی کارهای روزانه نیز متوجه قلب و ذکر باشید
سایر اعمال نیز مبارک است
اجازه تجدید سبق دارید
خداوند متعال توفیق مزید عنایت نماید
بنده نیز از صمیم قلب دوستتان دارم و دعاگو و دعاجویم
موفق باشید
شمس الحق فقهی
یکشنبه ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴
نامه
بسمالله الرحمن الرحیم
خدمت مرشد بزرگوارم مولانا شمس الحق فقهی نقشبندی حفظه الله السلام علیکم
امیدوارم حال مبارک خوب باشد
الحمدالله یک سال از بیعت بنده با شما سپری می گردد و سال اول تخصص فقه را سپری می کنم
با بعضی از هم کلاسی ها که پیرامون تصوف و ضرورت بیعت صحبت می کنم
می گویند شما فردی چون سلف صالح و علمای دیوبند حکیم الامت مولانا اشرفعلی تهانوی رحمهالله و مرشدشان حاجی امدادالله مهاجر مکی رحمه الله پیدا نما تا بیعت کنیم
در این مورد اگر توضیح عنایت بفرمایید باعث خرسندی می گردد .
التماس دعا
جواب
بسمالله الرحمن الرحیم
عزیزم مولوی ... علیکم السلام و رحمة الله و برکاته
خداوند متعال در مسیر شریعت و طریقت شما را موفق گرداند
عزیزم این شبه بی اساس و پوچ است لذا به چند نکته توجه بفرمایید
۱. بقول مفتی اعظم پاکستان مفتی محمد شفیع عثمانی رحمه الله جهان هیچگاه از مصلحان خالی نیست و در طول تاریخ همیشه وجود داشتند و خواهند داشت
۲. حکیم الأمة علامه تهانوی رحمه الله و مولانا محمد عمر سربازی رحمه الله می فرمایند تکبر و خود بزرگ بینی در خواص وجود دارد و اینکه بخواهند تابع فردی به ظاهر مثل خود باشند بسیار بر نفس سخت است و حتی مولانا تهانوی رحمهالله می فرمایند در این زمان نفس بیعت را برای این دسته افراد خود نوعی اصلاح می دانم چون اولین پله اصلاح در هم شکسته شدن نفس است و با این تعلق و بیعت بوجود می آید
بقول حضرت مفتی محمد شفیع عثمانی رحمه الله که می فرمایند بعضی می گویند امام غزالی رحمهالله وجود ندارد تا با وی بیعت کنیم
من می گویم چون خودت را می بینی و دچار غرور و خود بینی شدی کسی را نمی بینی والا برو و امام غزالی رحمهالله زمانت را پیدا نما
۳. چون از تاریخ و احوال بزرگان آگاه نیستم فکر می کنیم همه مردم بطور عموم به بزرگان در گذشته ارادت داشتند و گرداگرد آنان اجتماع و کسب فیض می کردند و هیچ معترضی نداشتند
در حالی که چنین نیست ، علامه بستری رحمهالله می نویسد بایزید بسطامی رحمهالله را ۱۲ بار از بسطام بیرون کردند که تو زندیق هستی و امروزه که زیر خاک دفن است گرد قبر وی جمع می شوند و علت آن است چون در حیات وی با نور باطن ایشان بخاطر امراض و کدورت های باطنی مناسبت نداشتند از وی گریزان بودند و امروز که زیر خاک است و مناسبت با کدورت خاک دارند گرد قبرش جمع می شوند
آری این بود حال آنکه او را ما امروز سلطان العارفین می دانیم
کسی که با کتب امام عبدالوهاب شعرانی رحمه الله آشنا باشد بارها در حیات خود از معاصرین خود گله می کند که چه تهمت ها بر وی روا داشتند
و امروز ما او را بنام قطب الاقطاب و امام شعرانی می شناسیم
مولانا اشرفعلی تهانوی رحمهالله نیز در ملفوظات خویش می نویسند امروز عده ای من و مشایخ مرا اهل بدعت می دانند
امروز نیز جامعه ما وی را حکیم الامت و مجدد زمان و مبارز نستوه شرک و بدعت می دانند
همچنین حکیم الامت رحمه الله می نویسند عده ای با ارسال نامه به حضرت حاجی امدادالله مهاجر مکی رحمه الله که اواخر عمر در مکه مکرمه اقامت داشتند از خلیفه ایشان مولانا رشید احمد گنگویی رحمهالله شکایت کردند اما مرشدشان فرمودند من به ایشان اعتماد کامل دارم
ایشان را نیز امروز به نام قطب الارشاد و فقیه النفس و ابوحنیفه هند می شناسیم
و اگر بخواهم پیرامون این مسأله بپردازم سخن به درازا می کشد
نفس همین مخالفت ها خود نشانه حقانیت است زیرا انبیای کرام علیهم السلام نیز از این مخالفت و موضع گیری ها بری نبودند
مولانا محمدعمر سربازی رحمه الله می فرمودند در ابتدای فعالیت دینی همه با من موافق بودند و من ترسان بودم که شاید گرفتار نوعی استدراج شده باشم تا اینکه عده ای سر مخالفت برداشتند .
امروز از هر زمانی دیگر جای خالی امثال این عالم و عارف بزرگ محسوس می گردد اما در همان زمان نیز استفاده خوب عمومی از ایشان صورت نگرفت
یکی از دوستان اهل علم روزی گفت که ما با ده نفر از علما جهت بیعت نزد ایشان رفتیم و ایشان فرمود برنامه حلقه و بیعت بنده فقط در روز جمعه است و شما در وسط هفته آمديد، ما اصرار کردیم و ایشان فرمود خیر است بعد عصر بیعت می دهم ، وقتی حضرت به خانه تشریف بردند تمام دوستان بغیر من از بیعت منصرف شدند و هرچه با آنان صحبت کردم که حضرت با اصرار ما قبول کردند اما سودی نداشت
بعد نماز عصر و دعا حضرت فرمودند من امروز بیعت نمی دهم و بروید و بیشتر فکر کنید و اگر خواستید یک روز بیایید که جمعه باشد
من بلند شدم و کنار حضرت رحمهالله رفته و آرام گفتم حضرت من به سایر دوستان کار ندارم و مُصر بر بیعت هستم ، حضرت تبسم کردند و مرا تنها در گوشه ای برده و بیعت دادند
عزیزم از جدال با این دسته افراد پرهیز نمایید و هیچگاه خود را از آنان برتر ندانید که سبب هلاکت و محرومیت می گردد بلکه به خود و اعمال خویش مشغول باشید
بقول مولانا اشرفعلی تهانوی رحمهالله اولین نشانه اصلاح بعد از بیعت عجز و انکسار است
موفق باشید
شمس الحق فقهی .
دوشنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴
کانال رسمی مولانا شمس الحق فقهی دامت برکاتهم (با رویکرد اصلاح و تزکیه):
نامه
بسمالله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی محمد و علی آل محمد
مرشد و شیخ بزرگوار ما السلام علیکم و رحمة الله و برکاته.
قبل از هر چیز از این که نامه ام طولانی است و وقت گرانبهایتان را میگیرم از حضرت عالی عذر خواهی میکنم.
الله متعال را از صمیم قلب شکر گذارم که سعادت دیدار و ملاقات جناب عالی را نصیب این حقیر سیاه رو گردانید از لحظه ای که چشمم به جمال مبارک شما افتاد محبت و عشق عمیقی در دلم نسبت به شما پیدا کردم گویا سالهاست با شما آشنا هستم.
برایم دور از انتظار و تصور بود که با اولین ملاقات شخصیت بزرگوار و عالم ربانی و مطرحی چون شما ،حقیر و ضعیفی چون من را مورد آن همه محبت و مهربانی قرار دهد.
هر بار یادم می آید که چگونه مرا مانند پدری دلسوز و مهربان در آغوش می گرفتید غرق در سرور و عشق می شوم.
این لطف و مرحمت نه تنها از جانب شما بلکه از طرف اطرافیان و مخلصان باوفای شما بی نهایت بر من گسیل شد طوری که طعم و حلاوت واقعی زندگی را در آن لحظات چشیدم .
ای کاش میتوانستم بیشتر و زودتر به ملاقات جناب شما مشرف شوم.
از دیروز که از حضور پر نور شما مرخص شدم هر لحظه چهره پر نور و مبارک شما در نظرم است و شوق دیدار دوباره مرا بی قرار می سازد.
از مهمان نواز و لطف همه شما بزرگواران کمال سپاس را دارم اجرتان با الله متعال.
یکی از مطالبی که میخواستم حضوری با جناب شما در میان بگزارم که موفق نشدم خوابی بود که ...
ملتمس دعا
... از افغانستان
السلام علیکم و رحمة الله.
جواب
بسم الله الرحمن الرحیم
عزیزم سید ... علیکم السلام و رحمة الله و برکاته
الحمدالله که به سلامتی به وطن باز گشتید و به محض رسیدن به یاد این فقیر بودید و نامه نوشتید
آنچه بیان داشتید حسن ظن شماست ، ان شاءالله خداوند آن حسن ظن را مبدل به واقعیت کند
عزیزم الحمدالله این محبت طرفین حاصل است و این همان محبتی است که در حدیث وارد شده
«إنَّ مِنْ عِبَادِ اللَّهِ عِبَاداً لَيْسُوا بِأَنْبِيَاءَ، يَغْبِطُهُمُ الأنْبِياءُ والشُّهداءُ»، قيل: مَنْ هُمْ لَعَلَّنَا نُحِبُّهم؟ قَالَ: «هُمْ قَوْمٌ تَحَابُّوا بِنُورِ اللَّهِ مِنْ غَيْرِ أَرْحَامٍ وَلا انْتِسَابٍ، وُجُوهُهُمْ نُورٌ عَلَى مَنَابِرَ مِنْ نُورٍ، لا يَخَافُونَ إذَا خَافَ النَّاسُ، وَلا يَحْزَنُونَ إِذَا حَزِنَ النَّاسُ، ثُمَّ قَرَأَ: {أَلا أنَّ أَوْلِيَاءَ اللَّهِ لا خَوْفٌ علَيْهِمْ وَلا هُمْ يَحْزَنُونَ}
«همانا بعضی از بندگان خدا وجود دارند که پیامبر نیستند، اما پیامبران و شهیدان به آنان غبطه میبرند.
سوال شد آنان چه کسانی هستند تا دوستشان داشته باشیم.
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: آنان کسانی اند بدون اینکه با هم نسبت خویشاوندی داشته باشند بخاطر خدا همدیگر را دوست می دارند.
صورت آنان نورانی است و بر روی منبرهای نورانی اند ، در آن وقت که مردم در ترس و هراس اند اما آنان نمیترسند، و هنگامی که مردم اندوه دارند آنان غمگین نیستند». سپس تلاوت فرمودند: «آگاه باشيد (دوستان و) اولياى خدا، نه ترسى دارند و نه غمگين مى شوند!»
ان شاءالله در آینده بیایید و چند روزی بمانید
خواب شما هم مبارک است ان شاءالله استعداد و مناسبت این راه و طریقه را دارید
هدف را فقط معرفت و رضای او تعالی بدانید و بس و در هر عمل اتباع سنت و شریعت را رعایت نمایید
موفق و سربلند باشید
شمس الحق فقهی
دوشنبه ۱ بهمن ۱۴۰۳
نامه
خدمت حضرت مولانا شمس الحق شمس خراسان
السلام علیکم و رحمةالله
غرض از مزاحمت میخواستم تشکر ویژه ای از حضرت داشته باشم بابت شروع تعلیم ملفوظات حکیم الأمة علامه تهانوی رحمه الله، واقعا تشنهی این ملفوظات بودیم اما نه زبان اردو بلد هستیم و نه زبان اهل دل را میدانیم،
این که از زبان یک اهل دل شنونده این ملفوظات هستیم واقعا خوشحالیم
زبان بنده از تشکر و دعا برای حضرت عالی قاصر هست فقط می توانم در خور عقل ناقص خودم بگویم:
الله تعالی هر آنچه خیر و خوبی در دنیا و آخرت هست نصیبتان گرداند و هر آنچه نبی عربی تاج دار مدینه محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم از الله متعال خواستند نصیب شما گرداند و از هرآنچه به الله تعالی پناه بردند شما را هم پناه دهد و قلب ما را از محبت شما بزرگان و اهل دل سرشار کند و توفیق عمل نصیبم گرداند
اگردر کلام بی ادبی صورت گرفت عذرخواهم
التماس دعا
جواب
بسم الله الرحمن الرحیم
علیکم السلام و رحمة الله و برکاته
ان شاءالله که سربلند و موفق باشید
آری بدرستی ملفوظات حکیم الامت مولانا اشرفعلی تهانوی رحمهالله و وجود مبارک ایشان در این امت بزرگترین احسان الهی برای مایان است
شخصیتی مصلح که هزاران نفر در خانقاه تهانه بون در محضرشان تربیت شدند
وقتی مطلب و احساسات و درک بلند شما را خواندم بیاد واقعه ای افتادم که علامه عبدالوهاب شعرانی رحمه الله نقل می کنند که شیخ ابوالحسن شاذلی رحمهالله فرمودند شبی پیامبر صلیاللهعلیهوسلم را خواب ديدم که کنار ایشان حضرت موسی علیه السلام و حضرت عیسی علیه السلام بودند و امام غزالی رحمهالله واراده شد و پیامبر صلیاللهعلیهوسلم در حضور ایشان فرمودند به وجود غزالی در امت خودم افتخار می کنم
آری بزرگان و مشایخ ما نعمت و احسان بسیار بزرگ برای امت اند
امثال این بی مایه هم خوشه بردار نصایح آن عزیزان هستیم
خداوند متعال دعاهای شما را در حق این فقیر و مزید آن را در مورد شما و عزیزان تان قبول فرماید
شمس الحق فقهی
سهشنبه ۲ بهمن ۱۴۰۳
نامه
سلام علیکم ورحمت الله وبرکاته. خدمت شمامرشدبزرگوارم جناب مولاناصاحب حفظه الله امیدوارم که حال شما خوب باشدجناب مولانا صاحب من خواهر شما از افغانستان مقیم امارات متحده عربی هستم
مدت چهارماه بیشترمیشه که با شما بیعت کردم الحمدلله درین مدت به اذکارم و نمازها و تهجد پایبند هستم وخیلی شوق وعلاقم زیادشده به درود و تهجدخواندن قبلا اینطور نبود به خیلی سختی بلند میشدم تهجد میخواندم دیگه خیلی اخلاقای منفی که داشتم الحمدالله کم شده از همه بیشترشون غیبت اگرم گاهی ازم گناهی سربزنه زود احساس پشیمانی میکنم خیلی استغفار میگم احساس گنهگار بودن میکنم که نمیتونم جلوی گریمو بگیرم وخیلی دل نازک شدم یک متن دینی درمورد صحابه هایاالله متعال بشنوم یابخوانم اشک ازچشمم جاری میشه خیلی دل نازک شدم چندتا خاب دیدم یه بارخاب دیدم ...
و ...
التماس دعا
امارات متحده عربی
جواب
خواهر محترمه علیکم السلام و رحمة الله و برکاته
نامه شما را خوانده و خرسند گردیدم
توفیق اعمال و رقت قلب شما را مبارک باد ، تصوف عرفان حقیقی چیزی جز این نیست که انسان نسبت به اعمال پایبند گردد و از گناهان دوری نماید بغیر این دیگر احوال در مقابلش ناچیز و بی ارزش اند
حضرت ابوبکر صدیق رضی الله عنه می فرمایند کسی که شکر کند و استغفار از فریب شیطان در امان می ماند
شکر کنید که توفیق اعمال ارزانی گردیده و استغفار کنید که عبادت الله متعال را آنگونه که لایق است انجام ندادید
با این روش هم ازدیاد و توفیق بیشتر نعمت معنوی می گردد لئن شکرتم لازیدنکم و هم با استغفار از عُجب و خودبینی نجات پیدا می کنید
مساله غیبت امروز در محافل زینتبخش آن شده از همین رو در گروه های دوستانه در فضای مجازی و مجالس حقیقی و بی سود پرهیز کنید تا در امان باشید
اگر غیبت کسی صورت گرفته نزد شنوندگان اظهار پشیمانی کرده و خوبی های وی را بیان کنید
کتاب جام شریعت و سندان عشق بنده را با دقت مطالعه نمایید هم شبهات برطرف می گردد و هم راه سلوک و رمزهای موفقیت و موانع راه سلوک برای خواننده روشن می گردد
خواب های شما هم مبارک است
بنده از صمیم قلب دعاگو بوده و هستم شما نیز برای این فقیر بی مایه دعا بفرمایید
شمس الحق فقهی/ تایباد
یکشنبه ۹ دی ۱۴۰۳
نامه
السلام علیکم و رحمة الله و برکاته
ازافغانستان ولایت پنجشیر مدیر حوزه علمیه ... هستم و فعلا وظایفی انجام میدم
۵۰۰۰هزار تهلیل بصورت لفظی
۱۵صد اسم ذات الله لفظی
۱۰۰ حسبنا الله ونعم الوکیل
۱۵ صد لاحول ولاقوة الا بالله
یک پاره تلاوت قرآن کریم
هرروز اذکار صبح شام
ویک هزار لااله الاانت سبحانک انی کنت من الظالمین
و خواندن حزب البحر
وبعض اذکار دیگری هم انجام مدهم
و دو دوره تفسیر قرآن کریم هم دارم
میخواستم به رهنمود شما بزرگان کمی وظایف را کم کنم وقت درس رازیادکنم و ذکرقلبی زیاد کنم و شیخ بنده وفات کردند و با شما بیعت نمایم
افغانستان/ پنجشیر
جواب
عزیزم مولانا ... علیکم السلام و رحمة الله و برکاته
چندی است که نامه های شما را می خوانم
توفیق اعمال و اذکار شما را مبارک است
ذکر بقول مولانا جامی رحمه الله سه نوع است
یکی زبانی که بدان مشغول بودید
دیگری که مقامش بالاتر از ذکر لسانی است ذکر قلبی است که آن را بعد بیعت انجام می دهید
سوم ذکر روح که از همه برتر است و به شرط استقامت در طریقت ارزانی می گردد
در این مقام تمام وجود سالک ذاکر شده و در هر لحظه یاد او تعالی سراپای وجود را دربر می گیرد
تا یاد کرا خواهد و میلش به که باشد
عزیزم اینک از راه دور شما را بیعت می دهم
بعد نماز عشاء دو رکعت نماز خوانده و رو به قبله تصور کنید که جلوی این حقیر نشسته اید سپس سه بار شهادتین و سه بار استغفار نموده و بگویید بیزار شدم از شرک و کفر و بدعت ها و سایر گناهان و بیعت نمودم با شمس الحق در طریقه مبارک نقشبندیه مجددیه
اولین لطیف قلب است که زیر پستان چپ قرار دارد و محل آن واضح است و روش ذکر چنین است که نَفَس را با بینی به درون کشیده و حبس نمایید و سپس به محض فکر بدون تکان خوردن زبان لفظ جلاله الله را تصور و بر قلب ضرب نمایید
هرگاه نفس تنگ شد با بینی رها کرده و سپس به همان ترتیب ادامه دهید
در ابتدا حداقل ۲۰ دقیقه صبح و شب ذکر کرده و در آینده احوال را اطلاع دهید
اذکار صبح و شام و تلاوت را داشته باشید
مابقی اذکار لسانی را اندازه توان انجام دهید و فعلا مهم برای شما ذکر قلبی است
در طول روز هم فارغ از کلاس ورد زبانتان درود و استغفار باشد
ان شاءالله در مسیر علم و عرفان و خدمت به حوزه و طلاب موفق باشید
شمس الحق فقهی/ تایباد
یکشنبه ۹ دی ۱۴۰۳
کانال رسمی مولانا شمس الحق فقهی دامت برکاتهم (با رویکرد اصلاح و تزکیه):
نامه
سلام علیکم و رحمه الله و برکاته!
استاد عزیز و گرامی در این مورد بیعت مطابق دستور شما چند مرتبه استخاره کردم اما قبل از بیعت کردن شبهاتی در ذهن من هست که می خواهم ابتدا پاسخ آن ها برایم روشن بشود.
همان طور که همه ما می دانیم در صده های قبل اخلاق و رفتار مردم جامعه تا به حد الان نادرست نبود وبرای همین استفاده کردن از تصوف و ذکر شاید می توانست برای آنها بسیار مفید باشد اما در عصر حاضر که ما در آن قرار داریم طبیعت این انسان ها با طبیعت مردم صده های قبل بسیار فرق کرده
اخلاق الان مردم جامعه ما حتی شبیه اخلاق ده شصت و هفتاد هم نیست بلکه بسیار بدتر شده حرص و طمع و کینه جوئی، تکبر و غرور و مکر و نیرنگ و فریب کاری و دو رویی ... به کثرت در مردم این روزگار دیده میشه روابط خیشاوندی در حال نابود شدن هستند ومردم این دور و زمان برای رسیدن به اهداف شان هر کاری می کنند و خوب و بد بودن آن را در نظر نمی گیرند، حالا با این وجود آیا برای اصلاح مردم این زمان همان نسخه صد سال یا هفتاد سال قبل کفایت می کنه در حالی شرایط زندگی تغییر کرده و رفتار مردم عوض شده؟!
اگر ما همانند صد سال قبل برخورد کنیم آیا مردم نمی گوید که شما عقب افتاده هستید و مثل صد سال قبل فکر می کنید و الان دنیا عوض شده
... از جزیره کیش
جواب
بسم الله الرحمن الرحیم
عزیزم ... علیکم السلام و رحمة الله و برکاته
شما از عملکرد صوفیه و دستورالعمل مشایخ در ادوار تاریخی اطلاع ندارید
عزیزم در هر عصر نحوه تربیت مشایخ متفاوت بوده
امام شاه ولی الله دهلوی رحمه الله می نویسند بعد از دوران طلایی صحابه رضوان الله علیهم مردم متوجه دگرگونی احوال شدند و از همین رو پشمینه پوشی و گوشه نشینی را انتخاب کردند و به ریاضت ها و اذکار شاقه مشغول شدند و بعلت همین ریاضت ها هم اصلاح بوجود آمد و هم کثرت کرامات از آنان صادر گردید
بعدها مشایخ دیدند این عملکرد در حد توان مردم نیست و در پی روش های ساده تر شدند و فردی چون شاه بهاءالدین نقشبند رحمه الله می فرماید روزهای پیاپی را اکثر به حالت سجده سپری نمودم و دعا می کردم الهی راهی را نشان ده که هم آسان باشد هم رساننده به مقصد و خداوند متعال این طریقه را برایم الهام نمود
بعدها در زمان امام ربانی مجدد الف ثانی رحمه الله ایشان نیز مطابق شرایط خاص زمان اصلاحاتی را در سلسله بوجود آوردند و از همین رو سلسله مشهور به نقشبندیه مجددیه گردید و مجرد اذکار و مراقبات در زمان ایشان و صحبت اندک تزکیه نفس را بوجود آورد
بعد دوران ایشان در کنار آن اصلاحات مجالست و محافل صحبت و بیان مسائل اخلاقی بصورت تفصیلی بنا بر نیاز اهل سلوک پررنگ تر شد
عارفان چون اهل طبابت در هر عصر مطابق شرایط زمان نحوه کار را تغییر می دهند
از همین رو باید گفت گرچه کتاب قانون ابن سینا در طب مفید است اما در عصر حاضر کامل نیست از همین رو مثلا کتاب احیاءعلوم الدین امام غزالی بسیار سودمند است ولی برای شرایط فعلی کامل نیست
بهمین خاطر حضرت مفتی محمد شفیع عثمانی رحمه الله می فرمایند به کتب امام غزالی جهت اصلاح اکتفا ننما و امام غزالی زمانت را پیدا کن
نکته بعدی این است که اکثر مردم با شنیدن نام تصوف فورا در ذهن آنان خطور می کند بیعت نمایم و اذکاری را بگیرم
در حالی که هدف از تصوف فقط ذکر نیست بلکه مجالست و هم صحبت بودن و تعلق اصلاحی است
با اجمال فوق بقول مولانا محمد منظور نعمانی رحمه الله در کتاب دین شریعت می نویسند تجربه هزار ساله امت بر این است که بهترین راه اصلاح و تزکیه در ادوار تاریخی تصوف و عرفان است
لذا تصوف کنایه از عزلت و پشمینه پوشی و غار نشینی نیست و این دیدگاه بدور از اهداف عالیه تصوف است بلکه تصوف کنایه از اتباع شریعت و سنت در هر عمل و قول و حرکت و ... و تعلق با الله متعال و دوری از اخلاق ناپسند و مزین شدن به اخلاق نیک است که با ارتباط اصلاحی حاصل می گردد
بهترین امکانات و رفاه دنیوی استفاده گردد بهترین لباس پوشیده شود از غذاهای لذیذ بهره ببریم و فقط از محدوده شرعی خارج نگردیم و غلام دنیا نباشیم و از اسراف و فخر فروشی و ... دوری کنیم با این سبک زندگی کدام آدم عاقل می تواند خرده گیرد
آری زبان بعضی از خلق و طبایع ناسالم آن که در طبع آنان ضمیر اعتراض نهادینه شده در هر صورت اعتراض وجود دارد و نبايد بدان اهمیت داد
اگر از دنیا و رفاه آن بهره گیرند متهم به دنیاپرست اند و اگر ساده زندگی کنند متحجر و عقب مانده اند
پدربزرگ این حقیر مولانا قاضی جلال الدین فقهی نقشبندی رحمه الله در کتاب زنبیل جلالی می نویسد
آدمی اگر پيامبر هم باشد از زبان مردم آسوده نيست!
زيرا :
اگر بسيار كار كند، میگويند احمق است!
اگر كم كار كند، میگويند تنبل است!
اگر بخشش كند، میگويند افراط ميكند!
اگر جمعگرا باشد، میگويند بخيل است!
اگر ساكت و خاموش باشد، میگويند لال است!
اگر زبانآوری كند، میگويند ورّاج و پرگوست!
اگر روزه برآرد و شبها نماز بخواند میگويند رياكار است!
و اگر نكند میگويند كافر است و بیدين!
لذا نبايد بر حمد و ثنای مردم اعتنا كرد
و جز از خداوند نبايد از كسی ترسید:
درین دوره سالم ندیدم کسی
که غیبت نگویند از وی بسی
اگر پهلوانی و مرد دلیر
بگویـند دانش ندارد فقـیر
از این نگذرد رتبه و پایه ات
بخوانند بی عقل و بی مایه ات
خموش ار نشینی به صفِّ نعال
بگویند بیچاره گنگ است و لال
بگویند اگر خوب گویی سخن
فضول است وپرحرف، این قحبه زن
اگر روزه داری و شب زنده دار
ریـا کـارخوانندت و مفت خوار
خدایا بده بهر ما توشه ای
کـه تنهـا نـشـیـنـیـم در گوشه ای
نترسیم ازکس به جزذات پاک
پـشیـزی نخـواهیـم عمّن سواک
کسان هر چه خواهند غیبت کنند
نگویـنـد مـدح ومـذمـت کننـد
تو خشنود باش ای خدا از جلال
که خشنـودی خلق دارد زوال
شمس الحق فقهی
شنبه ۱۴ مهر ۱۴۰۳
نامه
سلام علیکم خدمت استاد ارجمند و گرامی .
وقتتون بخیر طاعاتتون قبول.
ان شاءالله در صحت و سلامتی باشید.
استاد بزرگوار ، بنده حقیر ... هستم از خواهران اهل سنت شهر قزوین، به لطف الله ۴۰ روز از بیعتم با شما میگذره و تا به الان تمام دستورات رو عمل میکنم..
فقط اوایل موقع گفتن ذکر تنفس گرفتن برایم مشکل بود ولی بجاش دفعات ذکر گفتن را مدتش را بیشتر میکردم تا عادت کنم به تنفس کردن.
این دوره خیلی برایم خوب بود استاد ، وقتی در خانه یا جایی غیبتی میشد سریع مکانم را عوض میکردم یا اگر میشد بحث را عوض میکردم . از فکرها و سوء ظن های بد خودم را دور نگه داشتم و وقتی ذکر میگفتم قلبم به طور عجیبی آرام میشد. بعد از نمازهای پنجگانه ذکر میگفتم.
در این مدت خوابی ندیدم که برایم الهام بخش باشد اکثرا خواب های معمولی بودن که مهم نبودن..
ولی این ۴۰ روز باعث شد خیلی روی خودم کار کنم چون روی رفتارم دقیق شدم و بیشتر از قبل مراقب اعمالم بودم که گناهی نکنم ، باعث شد در خلوت روی خودم کار کنم و در خودم دقیق بشوم و حسابرسی به اعمالم داشته باشم و یکسری رفتارهای ناپسند خودم را شناسایی کردم که در جهت اصلاح و رفع آنها دارم تمام سعی و تلاش خودم را میکنم که به لطف الله بزودی زود همه آنها را اصلاح کنم.
پیشاپیش از این که مطالب بنده حقیر را مطالعه فرمودین بینهایت سپاسگزارم، و از الله متعال برایتان سلامتی و طول عمر باعزت خواهانم
... از قزوین
جواب
بسم الله الرحمن الرحیم
خواهر محترمه ... علیکم السلام و رحمة الله و برکاته
خداوند متعال توفیق مزید و استقامت بر شریعت و طریقت عنایت کند
بعلت اینکه قبلا ذکر زبانی می کردید و بدان خو گرفته بودید ذکر خفیه کمی برایتان مشکل تصور می گردد و به مرور زمان ان شاءالله این شیوه ذکر آسان تر می گردد
توفیق ترک گناهان زبانی نیز مبارک است
نکته ای که بسیاری از اهل سلوک در اشتباه هستند آن است که هدف از عرفان و تصوف را ذکر می دانند و اینکه از شیخ مقتدا اذکاری بگیرید و بدان مشغول گردند و نجات آخرت را در آن می دانند
در حالی که هدف از سلوک اصلاح باطن است و فردای قیامت در مورد کاستی عبادات نافله و کمی اذکار مورد بازخواست قرار نمی گیرند اما در مورد اصلاح باطن و حقوق عباد و گناهانی چون غیبت و حسادت و تکبر و ... توبیخ خواهند شد
بسیاری از اهل سلوک بسیار نماز نفل می خوانند و اذکار زیادی می کنند اما از این اصل مهم غفلت دارند
از همین رو اذکار و اوراد بسیار ، بدون رعایت موارد فوق ارزش اخروی ندارد
حضرت مولانا رحمه الله بسیار زیبا می سراید
ما درین انبار گندم میکنیم
گندم جمع آمده گم میکنیم
مینیندیشیم آخر ما بهوش
کین خلل در گندمست از مکر موش
موش تا انبار ما حفره زدست
وز فنش انبار ما ویران شدست
اول ای جان دفع شر موش کن
وانگهان در جمع گندم جوش کن
روزی پیامبر صلیاللهعلیهوسلم از اصحاب سوال نمودند مسکین کیست ؟ یاران گفتند آنکه مال و ثروت ندارد
پیامبر صلیاللهعلیهوسلم فرمودند مسکین آن است که فردای قیامت بخاطر غیبت و ... ثواب اعمالش به طلب کاران داده می شود و بعد از اتمام نیکی هایش گناهان آنان بر دوش شخص گذاشته می گردد
آنچه از درک درست در مورد هدف سلوک و بررسی اعمال نوشته بودید حقیر را بسیار خوشحال نمود و از صمیم قلب برایتان دعا نمودم
خواب های نیک گرچه محموداند اما مقصود نیستند و نبود آن اهمیت ندارد و توفیق ذکر نیز شما را مبارک است
ای خدا ای فضل تو حاجت روا
با تو یاد هیچ کس نبود روا
موفق و سربلند باشید
شمس الحق فقهی
پنجشنبه ۱۲ مهر ۱۴۰۳
کانال رسمی مولانا شمس الحق فقهی دامت برکاتهم (با رویکرد اصلاح و تزکیه):
نامه
مولانا شمس الحق نقشبندی سلام علیکم
بنده از بلوچستان خدمت شما نامه می نویسم
بنده چند سال در نقشبندی مجددی بیعت دارم و یک سوال داشتم
بنده کتابهای امام غزالی را بسیار دوست دارم و می خوانم و گرچه فارسی قدیمی است و در خواندن مشکل دارم اما بخاطر محبت با تصوف زیاد می خوانم
سوال من این است در کتاب ایشان وقتی می بینم در مورد زندگی زاهدانه نوشته چرا مشایخ ما زندگی با زرق و برق دارند بهمین خاطر الان مدتی است از ذکر افتادم
و ...
از بلوچستان
جواب
عزیزم علیکم و رحمة الله و برکاته
جواب شما را اگر بخواهم با تطبیق دادن آیات و روایات بنویسم در این نامه کوتاه نمی گنجد از همین رو به مناسب حال شما و استدلال تان از مشایخ سلف از دیدگاه اهل عرفان مطالبی عرض می شود
امام غزالی رحمهالله بدون شک یک نابغه بزرگ در عرفان و تصوف بودند
عرفاء طبیبان معنوی جامعه اند و مطابق شرایط جامعه در هر عصر در پی اصلاح و تزکیه سالکین هستند و نیز شرایط هر زمان متفاوت است
گرچه کتب امام غزالی رحمه الله بسیار مفید است اما بقول حضرت مفتی محمد شفیع عثمانی رحمه الله نمی توان آن تجویزهای ایشان را در عصر حاضر توصیه نمود زیرا مطابق شرایط آن زمان نگاشته شده و می فرمایند غزالی زمان خودت را پیدا کن و به دستورات وی جامه عمل بپوشان
بعنوان مثال عرض می کنم ، همانگونه که کتاب قانون ابن سینا یک شاهکار علمی و طبی در درمان است اما در این زمانه گرچه می توان از آن کتاب بهره گرفت اما نیاز کامل را برطرف نمی کند و پیشرفت های جدید عرصه پزشکی اند که برطرف کننده امراض و درمان کننده اند
روزی شيخ عبدالقادر گیلانی رحمه الله دید در خانقاه هر روز گوشت و ... به مریدان داده می شود و ناراحت شد و فرمود اصحاب صفه در زمان پیامبر صلیاللهعلیهوسلم غذای ساده می خوردند و شما سفره تان رنگین است ، از این به بعد غذا را نان جو کنید
بعد مدتی دید خانقاه خلوت است و علت را جویا شد فرمودند بسیاری مریض و ناتوان شدند و توان آمدن و چله نشینی ندارند
شيخ رحمه الله فرمود اشتباه از من بود که خود را به یاران پیامبر صلیاللهعلیهوسلم قیاس کردیم ، از این به بعد همان روال غذا در قبل را بپزید
عزیزم همین گونه قیاس من و شما به دوران امام غزالی رحمهالله نیز اشتباه است
در این زمان عمل بر رخصت بهتر از عزیمت است و سالکین همینکه اتباع شریعت و سنت و دوری از بدعت کنند و به اذکار و اوراد پایبند باشند بدون شک در سلوک و عرفان و در دارین موفق و سربلند اند
استفاده از رفاه و آسایش دنیوی تا آن زمان که بنده غلام دنیا نگردد و دچار غفلت نشود هیچ مانع شرعی و عرفانی ندارد
از دنیا و اسباب آسایش آن بهره گیرد و شکر نعمت را بجا آورد
در واقع اگر مال دنیا بدون غفلت باشد نعمت و اگر با غفلت باشد. نکبت است
بقول مولانا رحمه الله
چیست دنیا از خدا غافل بُدَن
نه قماش و نقده و میزان و زن
حتی بسیاری از مشایخ در قرون قبل نیز اهل ثروت و رفاه بودند همچون خواجه عبیدالله احرار رحمه الله و ابوسعید ابوالخیر رحمه الله
که حتی از نظر ثروت در زمانه و منطقه خویش همانند نداشتند
عزیزم اینکه به مشایخ و علمای دیار خود بدبین شدید بسیار خطرناک است و سلب شدن توفیقات است و اولین آن همین عدم توفیق ذکر است که توبه نمایید و دیدگاه خود را اصلاح نمایید
در پایان به مناسب سلسله نقشبندیه مجددیه که در آن سلوک می کنید، مختصری از یک مکتوب امام ربانی مجدد الف ثانی رحمه الله که سلسله من و شما بدیشان منسوب است را نقل می کنم ، به امید آنکه درمان تشویشات ذهنی شما گردد .
یکی از مریدان شیخ میر نعمان رحمه الله که از خلفای امام بودند در مورد مرشد خود به امام ربانی رحمه الله بصورت اعتراض نامه ای می نویسد و امام رحمه الله در جواب می نویسند :
آنکه بعضی از یاران آنجایی نوشته اند که خدمت میر (شیخ میر نعمان) در این ایام به احوال طالبان کم می پردازد و گرفتاری به عمارت دارند ...
بدانند که انکار این طائفه سمّ قاتل است و اعتراض بر افعال و اقوالِ بزرگواران زهر افعی که به موت ابدی رساند و هلاک سرمدی گرداند فکیف این انکار و این اعتراض که عاید به پير گردد و سبب ایذاء پير شود
منکر این طائفه از دولت ایشان محروم است و معترض ایشان همه وقت خائب و خاسر، تا زمانی که جمیع حرکات و سکنات پیر در نظر مرید مستحسن و زیبا نه درآید ، از کمالات پير بهره نیابد و اگر یابد استدراج بود که عاقبت آن خرابی و رسوایی است .
مرید با وجود کمال محبت و اخلاص که به پير دارد اگر در خود برابر سر مو گنجایش اعتراض بر پير یابد جز خرابی خود هیچ نداند و از کمالات پير بی نصیب بُود و اگر فرضاً مرید را در فعلی از افعال پير شبهه پیدا شود و دفع نشود باید که آن را استفسار بر نهجی نماید که از شائبه اعتراض پاک بُود و از مظنّه انکار مبرّا و در این وقت چون مُحق و مبطل ممتزج اند
اگر احیانا از پير امری خلاف شریعت ظاهر شود باید که مرید در آن امر تقلید پير نکند و به حسن ظن مهما امکن آن را محملی طلبد و وجه صحت خواهد
و اگر وجه صحت پیدا نشود ، باید که در دفع آن ابتلا به حضرت حق سبحانه تعالی ملتجی و متضرع شود و به گریه و زاری سلامتی پير خواهد
و اگرمرید در حقِّ پير، شبهه در ارتکاب امر مباح پیدا شود آن شبهه را اعتبار نکند ، هرگاه ملاک الأمر جل سلطانه در اتیانِ مباح منع نفرموده باشد و اعتراض ننموده ، دیگری را چه رسد که از نزد خود اعتراض کند
بسیارست که در بعض جاها ، ترک اَولی ، اَولی باشد از اتیان اَولی ؛ در حدیث نبوی آمده علیه و علی آله الصلوة والسلام " ان الله کما یحب ان یوتی بالعزیمه یحب ان یوتی بالرخصه" ( خداوند همانگونه که دوست دارد بنده به عزیمت عمل کند نیز دوست دارد به رخصت عمل کند)
عزیزم امیدوارم متوجه اشتباه خود شده باشید و آن را اصلاح نمایید
در خانه گر کس است یک جمله بس است
موفق باشید
شمس الحق فقهی
سهشنبه ۱۳ شهریور ۱۴۰۳
📝السلام علیکم و رحمة الله و برکاته
حضرت جان مهربانم ،
ببخشید حالت عجیبی رخ داد
که نصف شب از خواب بیدار شدم و کاملا در بیداری احساس کردم
که حضرت عزرائیل تشریف آوردند و دارند روحم را قبض میکنند و زمانی که روح کامل کنده شد را متوجه شدم و روحم به طرف آسمانها داشت عروج میکرد
و حس کردم که الله تعالی را دارم میبینم و با چنان عظمتی مواجه شدم که فهم را توان فهم نبود و حیرت محض بودم از آن عظمت و سرشار بودم از انکسار و ذلت و درماندگی
و روحم به بهشت رسید و سرسبزی و نعمت های آن محسوس بود و اوج آرامش بود
که بعد ناگه به حال خود آمدم و متوجه شدم که روی بستر دارم استراحت میکنم و حیرت زده و شاد بودم.
مولوی....از زاهدان
✍وعلیکم السلام و رحمة الله وبرکاته عزیز.
عروجی بود که برایتان به ملکوت و عالم امر واقع گردید .
بسیار مبارک است
نامه
خدمت مرشد بزرگوارم مولانا شمس الحق فقهی سلام عرض می کنم
الحمدالله به اذکار پایبندم و گاهی احوالی بر من می آید
الحمدالله عشق به سنت و ذکر وجودم را فرا گرفته به گونه ای که در مورد رفتن به سر کار با اکراه می روم و خیلی اوقات نمی روم و در دل شوق چله نشینی است
آیا می توانم به نزد قبور بزرگان بروم و ...
... از مشهد
جواب
عزیزم .... علیکم السلام و رحمة الله و برکاته
عزیزم در مورد احوال بی اختیاری برای سالک در شریعت حکم معذور وجود دارد از همین رو اگر فریاد و حرکتی غیر اختیاری صورت گرفت قابل ملامت نیست
اما در مورد شما بنده به وجدان احساس می کنم قابل کنترل است و شما در این مورد اعتنا ندارید و این بسیار ناپسند است
مشایخ ما حرکات و فریاد های اختیاری را ریا می دانند
حتی خواجه پارسا رحمة الله می فرمایند در نزد صوفیه از صلیب بستن بدتر است
پس شما را امر به توبه می کنم و دوباره چنین حرکتی از شما صادر نگردد
اگر عده ای را می بینید کنترل احوال ندارند بنا بر معذور بودن است و نباید از احوال پیروی نمایید بلکه از اعمال پیروی کنید
همیشه باید ستر احوال نمود علی الخصوص در این زمانه که عدهای ناآگاه و یا مغرض، اعمال ناشایست مدعیان دروغین تصوف را حمل بر اصل تصوف می کنند
در تعجب هستم از آن کوتاه اندیشان که وجد و تواجد را مقام و منزلت می دانند این درحالی است که احوال هیچگاه مقصود نبوده و یک امتیاز معنوی محسوب نمی گردد
آنچه مهم است تمسک به توحید و شریعت و نفرت از شرک و بدعت است همراه با کثرت ذکر .
در مورد کارتان نیز در خطا هستید ، در نزد نقشبندیه چله کشی و .... بی ارزش است و برایشان گوشه نشینی معنا ندارد ، بلکه شعار آنان خلوت در انجمن است و دست بکار و دل بیار
بقول مولانا عبدالرحمن جامی رحمه الله
نقشبـــندیه عجـب قافـله ســالارانــند
کـه برند از ره پنـهان به حرم قــافله را
از دل ســالک ره جــاذبـه صحبــتشان
می بــرد وسوسه خلوت و فـکر چـله را
قاصری گر کند این طایفه را طعن قصور
حـاش لله که بر آرم به زبـان این گله را
همـه شیـران جهان بسته این سلسله انـد
روبه از حیله چه سان بگسلد این سلسله را
اما در مورد زیارت قبور بزرگان مانع شرعی وجود ندارد و اگر در مسیر راهی که جهت کاری به شهری سفر کردید بطور ضمنی نزد قبورشان رفتید مانع ندارد و آنجا برایشان دعا و ایصال ثواب نمایید اما از نشستن در کنار قبور آنان و مشغول ذکر و مراقبه شدن پرهیز نمایید که مغایر با عملکرد مشایخ ماست و مشابهت است با اهل بدعت
بقول شاه نقشبند رحمه الله.: گربه زنده بِهْ از شیر مرده
مشایخ و عرفای بزرگ با علو مقام و منزلت خویش از دار فانی رفتند و باید از مشایخ و عرفای حاضر کسب معرفت نمود
شمس الحق فقهی
چهارشنبه ۵ اردیبهشت ۱۴۰۳
نامه
خدمت جناب مولانا شمس الحق فقهی السلام علیکم
بنده ... هستم ، چندی هست بخاطر بعضی مشغله ها متأسفانه توفیق کمتری در اذکار دارم اما بطور کل ترک نشده
سعی می کنم حداقل صبح و شب نیم ساعت را به اذکار مشغول باشم و کتاب دلائل الخیرات و مناجات نورانی شما را پایبندم
جناب مولانا منزلی داشتم و بخاطر اینکه فرزندان کمی بزرگ شدند یک ساختمان سه واحدی بزرگتر را مشغول ساختم که در طبقه همکف برای خودم باشد و طبقه های بالایی جهت فرزندان البته فرزند بزرگ تازه عقد شده و هنوز نیاز به خانه ندارد
بسیاری از دوستان و مردم مرا مورد ملامت قرار می دهند که شما تبلیغی هستی و هم صوفی چرا خود را مشغول به دنیا و ساخت آن نمودی و در حدیث آمده بدترین مال آن هست که جهت گل و آب و ساخت منزل استفاده شود
این سخنان مرا بسیار آزرده خاطر نموده و گاهی با خود می اندیشم فرزندان هنوز نیازمند خانه نیستند و شاید کارم درست نباشد و اگر چنین است لطفا راهنمایی نمایید که اگر کارم خلاف شرع و تصوف و عرفان است ساخت منزل را ترک نمایم
برای بنده و خانواده التماس دعا دارم خصوصا مادم که دیروقت است با مریضی های متفاوت گرفتار است
... تربت جام
جواب
بسم الله الرحمن الرحیم
عزیزم ... علیکم السلام و رحمة الله و برکاته
خداوند متعال توفیق بیشتر عنایت کند ، عزیزم دیروقت است از زیارت شما محروم هستم و باید تعلق ظاهری را حفظ نمایید و به حلقات و جلسه ها بیشتر اهمیت دهید
الحمدالله که اذکار و اعمال بطور کل قطع نشده ، توشه آخرت همین اعمال و اذکار هستند که باید بیشتر اهمیت داده شود که بعد مرگ روشنای قبر و مدد کننده مشکلات بعد مرگ هستند
آنچه در مورد ساخت منزل نوشتید مبارک است و ان شاءالله به سلامتی به پایان برسد
عزیزم متأسفانه برداشت های نادرست و شخصی از روایات دینی بدون درنظر گرفتن مفاهیم و مقاصد آن ، هم تحریف معنوی روایات بوده و هم یک تنگ نظری که چهره زیبای اسلام را می خواهد مخدوش کند
عزیزم آنچه که در روایت فوق الذکر وارد شده صحیح است اما منظور از این روایت چنین نیست که کسی منزل درست ننماید و اگر مطلق آن در نظر گرفته شود شامل هر نوع ساخت و ساز می شود که گویا نباید هیچ کس منزل برای خود درست کند و اگر چنین نباشد پس منزل مورد نیاز اشکال ندارد
بعد از این مقدمه باید دانست که نیاز هر شخص متفاوت است و همچنین حدّ خاص و کلی در شریعت تعیین نگردیده که از چه مقدار و مساحت بیشتر نباید ساخت زیرا نیاز هر شخص متفاوت است
اینکه منزل شما کوچک است و برای نیاز منزل بزرگتر می سازید هم جواز دارد و هم یک سعادت و نعمت الهی است که باید شکر آن را بجا آورید چنانچه در روایتی آمده أَرْبَعٌ مِنَ اَلسعَادَةِ: الْمَرْأَةُ الصَّالِحَةُ، وَالْمَسْكَنُ الوَاسِعُ، وَاَلجَارََُُّ الصَّالِحُ، وَالْمَرْكَبُ اَلهَنِيءُ، وَأَرْبَغ مِنَ اَلشًقَاوَةِ: اَلْجَارُ السُّوءُ، وَالْمَرْأَةُ اَلسُّوءُ، وَالْمَسْكَنُ اَلضيقُ، وَالْمَرْكَبُ السُّوءُ
در این روایت منزل بزرگ به خوشبختی دنیوی و منزل تنگ تعبیر به عدم خوشبختی تعبیر گردیده ، اما در مورد روایتی که ذکر کردید باید گفت ساخت بنایی مورد نکوهش است که فارغ از نیاز و یا جهت تفاخر و ... باشد چنانچه در روایتی از أبوداوود آمده كل بناءٍ وبالٌ على صاحبه إلا ما لا ، إلا ما لا “
هر بناء و ساخت منزل وبال برای صاحب خود است مگر بنائی که چاره ای جز آن نیست و نیاز به ساخت آن است و نیاز شخص را تکمیل می کند
لذا بنایی را تکمیل نمایید و ضرورت خود و فرزندان را درنظر گیرید و از اسراف و امور غیر ضروری پرهیز نمایید
دینداری و هدف از تصوف ، زندگی محقر نیست و رفاه و آسایش و منزل و ماشین خوب داشتن هم دنیا پرستی نیست
بلکه آنچه مورد نکوهش است غفلت می باشد
مولانا رحمه الله این مطلب را زیبا تفسیر می فرماید
چیست دنیا ؟ از خدا غافل بُدَن
نی قماش و نقره و میزان و زن
خداوند متعال مادر را شفای کامل عنایت کند و خدمت ایشان را سعادت دنیا و آخرت بدانید و کوتاهی ننمایید
موفق باشید
شمس الحق فقهی
شنبه ۲۲ مهر ۱۴۰۲
📝السلام علیکم واجه جان جانان ، واجه جان حال شما خوب هستش خیلی دل تنگ شما هستم واجه جان عذر خواهی میکنم مزاحم وقت شریف شما شدم اما بعد
واجه جان چند مدت بیش واجه جان در مراقبه دیدم بنده فقیر و حقیر در حضور حضرت مولانا محمد عمر رحمة الله علیه بوده و ایشان این بنده حقیر را دلداری داده و بنده گریه میکردم و در اخر به بنده گفتن که بیایم پیش شما و بنده فقیر و حقیر نزد شما زانو زده بودم و شما واجه جان به بنده یک جعبه مستطیل شکل دادید که دور ان با پارچه سبز پیچیده بود نمی دانم واجه جان توهم و خیال بوده یا خیر،
و مدتی بعد در خواب دیدم همراه شما واجه جان دریک مکانی اعتکاف کرده و شما بیشتر کارها را بنده فقیر و حقیر میگفتید یا موقع سخنرانی شما به بنده میگفتید مریدان رو صدا کنم و در اخر جای خواب بنده در کنار رخت خواب شما بود
وشما موقع که خواب بودید بنده دو زانو نشسته و و محو صورت ماه شما بودم و بعد شما واجه جان به بنده گفتید لباس های سنت خود را از روی بند بردارید و بنده تعجب کرده چون لباسی همراه خود نداشتم
و درمراقبه بعد واجه جان قبل از شروع ذکر خود دعا کردم که یارب هر چه خواهی کن و بعد شروع به ذکر کرده دیدم در مکانی نشسته و ذکر میکردم که در پشت خود دیدم سمت راست بنده حضرت موسی ع وسمت چب بنده حضرت عیسی ع نشسته و هر دو دست خود را بر روی دوش بنده گذاشته و هر دو وارد بدن بنده شدن
و بعد بنده را انگار به اسمان میبردن و بعد بنده را غسل داده و روی سینه بنده ستاره حضرت داوود ع کشیده شد
و بعد از انجا خود را دیدم در پشت میز تحریر نشسته بودم بعد برای این بنده فقیر و حقیر جعبه صندوق طلایی اورده شد که درون ان یک کتاب طلایی و قلم طلایی بوده این بنده ان ها را مطالعه کرده وبه صورت ناخودگاه فقط می نوشتم و بعد خود را با کتاب و قلم وسط رود نشسته و از چهار جهت اب به این بنده فقیر و حقیر می رسید
و در اخر خود را پیش سلطان عارفین دیده که به این بنده فقیر گفتن که خشم خود را کنترل کنید بعد گردنبندی نقره که پلاک ان گردنبند مانند ستاره پنج پر و سط ان سنگ مانند شجر نام سرور دوعالم حضرت محمد ص نوشته شده بودن در گردنم انداختن
و درمراقبه بعد واجه جان ذکر لطیفه قلب را گفته که ناگهان به صورت خودکار لطیفه اخفا ذکر کرده این بنده فقیر و حقیر ناخودگاه گریه کرده و نام امت سرور دو عالم را صدا زده ،
و در خواب بعد خود را دیدم که در مکانی هستم در انجا کافران حضور داشته که ناگهان حضرت عمر (رض) همراه یک خانم کاملا باحجاب و با نقاب وارد شدن و اعلام حضور کردن و بنده خیلی خوشحال شدم از دیدن حضرت
وموقع که حضرت رفتن ان کافران دیدن که بنده شبیه ان حضرت هستم هم لباس بنده هم عمامه بعد به بنده حمله کرده و کتکم میزدن بنده دست و انگشت شهادت خود را رو به اسمان کرده و ماه را قرص کامل و پر نور میدیدم باصدای بلند کلمه لااله الا الله و الله اکبر فریاد میزدم و تکرار میکردم و حتی دردی نداشته و حتی برایم لذت بخش بود
و موقع ای که از خواب پریدم ناخودگاه میخواستم کلمه لااله الا الله فریاد بزنم اما جلو خود را گرفته و لطیفه اخفا بنده به شدت زیاد ذکر میکردن
اما بعد واجه جان جانان بنده فقیر و حقیر از چشم زخم رنج زیاد برده حتی اذکار صبحگاه و شامگاه خود را انجام داده و حتی تعداد اذکار خود را زیاد کرده اما خیلی کم تاثیر داشته
برای مثال واجه جان مادر بزرگ بنده واجه جان موقع که به نماز ایستاده زمانی که نگاه ایشان به بنده میخورد انگار سنگی به سر بنده برخورد کند یا حتی سر خود را از سجده نمی توانم بلند کنم یا اتشی در وجودم جاری میشود حتی درحال حاضر که از ایشان دور هستم اما موقع که تماس میگرن همچین احساسی پیدا کرده واجه جان حتی افکاری منفی و بد در ذهن بنده جاری میشوند که دست خود بنده نبوده و سریع شروع به توبه کردن میکنم
...از بندرعباس
✍وعلیکم السلام و رحمة الله وبرکاته.
الحمدلله خوبم.
حالات و واقعاتی که ذکر کرده اید همه نیک ومبارک اند عزیز.
خصوصا دیدن حضرت عیسی و موسی علیهما السلام و وارد شدن آن دو عزیز در بدنتان که می تواند اشاره داشته باشد که فیض دو لطیفه سر و خفی به شما کامل خواهد رسید و از مشرب این دو عزیز بهره وافر خواهید داشت.
دیدن سرورم سیدی حضرت سلطان العارفين قدس سره هم نشان از عنایت دارد.دیدن حضرت عمر رضی الله عنه بسیار مبارک است.
در هر صورت حالات شما خیر و خوبند به ذکر و فکر مشغول باشید و از دام های ابلیس لعین غافل نباشید.
تقوا و اتباع سنت به همراه عجز و دوام نيستی از اصول طریقه است.
در مورد اخیر که ذکر کرده اید خواندن دعاها کافی است شاید خود شما هم زیاد به این مسئله فکر کرده و به خود تلقین منفی می کنید از این جهت شدت می یابد.
در پايان التماس دعا دارم
📝السلام علیکم و رحمت الله و برکاته...حضرت شیخم .الله متعال سایه فیض تان را بر سر ما بیماران دایم بدارد.
چون نمیتوانم همه دردها و بیماری هامو عرض کنم که سبب ضیاع اوقات گرانبهاتون میشم.
خلاصه منِ روسیاه که قبل از بیعت هم به یک مرض مهلکه گرفتار بودم و متاسفانه هر چند هر طور کوشش کردم باز مغلوب شدم.
همین سبب است که از ابراز احوالم برای طبیبم احساس شرمندگی کرده تا این مدت بی احوال ماندم.و ناچار صد دلمو یکی کردم با عدم جرئت هالا حالمو بر مربی ام افشا میکنم.
و اون مغلوبیت سبب میشود مدتها از ذکر نیز فاصله میگرم.و نهایتا طبیعتم را در حد افراط و تفریط و خودم را مصداق ایه مبارکه (خسرالدنیا والاخره )یافتم و همچون بیماری ام را نا علاج.
حالا فقط منتظر هدایات مرشد مهربان و بیشتر از همه محتاج دعای واجه جانم هستم.
مرید مبتدی تان با ذکر زبانی لفظ جلاله (الله )البته یکنوع حالتی که برام پیش امده وقت ذکر سرم بی اختیار به جلو تکان میخورد و تنهایی را بیشتر دوست دارم.
(فلان )از جوزجان ،شمال افغانستان برادر (فلان) طلبه حوزه علمیه گشت...والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته...
✍وعلیکم السلام و رحمة الله وبرکاته.
عزیز غایب از نظر.
آدمی هر چند گرفتار معصیت باشد این دلیل نمی شود که ترک کار خیر کند گاهی همین ذکر سبب میشود که از گناه یه کلی دست بکشد.
"ان الحسنات يذهبن السيئات "
نص صریح است.
برای ترک گناه روزانه یا شبانه دو رکعت نماز خوانده بعد از آن دعا کرده و از متعال درخواست کمک کنید بر این نماز به طور مداوم پایبندی کنید. خود نیز برای ترک گناه همت کنید ان شاءالله توفیق خواهد رسید.
حرکت سر در ذکر خوب است. ادامه دهید.
یکی از عزیزان بنده به نام مولانا امداد الله عدن زهی در ولایت نيمروز شهر زرنج است اگر فرصت داشتید با ایشان در ارتباط باشید ان شاءالله صحبت ایشان نافع خواهد بود بلکه امید نفع بیشتری هست.
در پایان التماس دعا دارم
نامه
خدمت جناب مولانا شمس الحق فقهی حفظهالله سلام عرض می کنم
جناب مولانای خداوند متعال می داند که از صمیم قلب دوستتان دارم و خداوند را شاکرم که فیوضات سلسله مولانا محمد عمر سربازی رحمه الله توسط شما در خراسان زمین منتشر شد
مولانای عزیز در مراقبه ولایت صغری هستم و روزانه یک ساعت مراقبه دارم و اذکار قلبی را نیز نیم ساعت پایبندم
کتاب دلائل الخیرات را نیز روزانه می خوانم
مولانا جان در حین مراقبه حالتی دست می دهد که گویا خود را گم می کنم و ذرات وجودم را در عالم منتشر می بینم و حتی گاهی فکر می کنم وجود خارجی ندارم و دنبال خود می گردم و از وجودم چیزی نمی یابم حتی که بعد اینکه به خود می آیم خود را دست می زنم که آیا وجود خارجی دارم
گاهی در حین ذکر که خود را نمی یابم بی اختیار نعره هو الله سر می دهم
بعلت همین نعره های بی اختیار سعی می کنم در مسجد بروم در زمانی که کسی نباشد تا آنان که آگاهی از احوالم ندارند از احوالم تعجب نکنند
الحمدالله یک قرب و نزدیکی با خدایم احساس می کنم که در اکثر احوال بیادش هستم
هرگاه کتب احوال بزرگان را می خوانم فیض عجیب احساس می کنم که گویا در محضر آنان هستم و اشک از چشمانم جاری می گردد
مولانا جان نمی دانم چطور محبتم را با شما ابراز کنم فقط می توانم از صمیم قلب بگویم بسیار دوستتان دارم
مولانا جان برای من و خانواده دعا بفرمایید
... مشهد
جواب
بسم الله الرحمن الرحیم
عزیز گرامی ... علیکم السلام و رحمة الله و برکاته
خداوند متعال به توفیقات شما بیفزاید
عزیزم بنده نیز دوستتان دارم و گذشت زمان ثابت نموده که در پی تزکیه نفس هستید و نسبت به آنچه گفته شده همیشه پایبند بودید خداوند متعال استقامت ارزانی کند
مقدار مراقبه و اذکار شما خوب است و حالات شما نیز مبارک است
عزیزم احوال ایجاد شده اثر مراقبه ولایت صغری است و این مقام حضرت منصور حلاج رحمه الله است که در این مراقبه وقتی تجلی الهی بر وی آمد ندای انا الحق سرداد و نه خود را دید و نه جهان هستی و یک ذات را قابل وجود می دانست و دیگران فکر نمودند که که خودش ادعای خدایی دارد
بهترین مثال در این مورد برای تبیین حالت همان است که حضرت شیخ التفسیر والحدیث مولانا محمد عمر سربازی رحمه الله بیان داشتند که آنگاه تجلی الهی بر درخت وارد گردید از درختی که حضرت موسی علیه السلام کنارش بود این ندا آمد
فَلَمَّا أَتَاهَا نُودِيَ مِنْ شَاطِئِ الْوَادِ الْأَيْمَنِ فِي الْبُقْعَةِ الْمُبَارَكَةِ مِنَ الشَّجَرَةِ أَنْ يَا مُوسَىٰ إِنِّي أَنَا اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ
چون موسی به آن آتش نزدیک شد به او از جانب راست آن وادی در آن بارگاه مبارک از آن درخت (مقدس) ندایی رسید که ای موسی منم خدای یکتا پروردگار جهانیان
حضرت شبستری رحمه الله در مورد چه زیبا سروده
انا الحق کشف اسرار است مطلق
جز از حق کیست تا گوید انا الحق
همه ذرات عالم همچو منصور
تو خواهی مست گیر و خواه مخمور
در این تسبیح و تهلیلند دائم
بدین معنی همیباشند قائم
درآ در وادی ایمن که ناگاه
درختی گویدت «انی انا الله»
روا باشد انا الحق از درختی
چرا نبود روا از نیکبختی
الحمدلله در طریق خواجگان نقشبند سالک به راحتی از این وادی عبور می کند و این ندای هوالله شما کنایه از همین عبور است
اینکه ذرات وجود خود را ناپدید تصور می کنید نیز کنایه از همین احوال است
عزیزم تا می توانید ستر احوال نمایید و اینکه در خلوت مشغول مراقبه می شوید نیز بسیار مبارک و پسندیده است
الحمدالله بینش شما در ستر احوال مبارک و ستودنی است
خداوند متعال به توفیقات شما بیفزاید و در حلقه بعدی اجازه تجدید سبق را دارید
از صمیم قلب دعاگو بوده و هستم
شما هم برای بنده دعا بفرمایید
شمس الحق فقهی
پنجشنبه ۲۳ شهریور ۱۴۰۲
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیکم و رحمة الله و برکاته
خدمت مرشد بزرگوارم ، حضرت مولانا شمس الحق فقهی نقشبندی مجددی از این که مصدع اوقات شریفتان شدم معاف فرمایید.
دیریست که بنده جفاکار قصد داشت نامه ای برایتان بنویسد. ولی از شرم و خجالت نمی توانست . بنده همان بِه که ز تقصیر خویش عذر به درگاه خدای آورد . نه اینکه با اندکی توهمات و احوال مزاحم مرشد خود شود. آنهم برای مریدی که الف به جگر ندارد و بیماری او ذاتی است و علاج نمی پذیرد و قبول دوا نمی کند .
مبارک است که وقتی فضل الهی شامل حال او شده و به او اجازه صحبت و همنشینی با اولیا و اتقیا را می دهند .و باید حد خود را بداند.
دلبر جانم همین که این گستاخ را تحمل کرده و از مجلس و همنشینی با خود بیرون نکرده جای بسی شکر را دارد.
دلبر جانم بیش از حد دوستتان دارم .
و هنگامی که توفیق حاصل شده که به صورت مبارکتان می نگرم . وجدی بی اختیار و سنگین برای این جفاکار دست می دهد.
کلاغ سیاه بد سیرت را چه به همنشینی با طاووس و چکاوک و سیمرغ
دلبر جانم مراقبه مشارب روح را از وجود مبارکتان کسب فیض کرده و احوالاتی دارد که به شرح ذیل است.
1.طبق دستور حضرت ایشان برنامه ای برای اعمال روزانه مکتوب گردید.
هر روز از وقتی که به سر کار می روم . بیشتر اوقات مشغول به لطیفه می شوم .
و شب قبل از خواب به 15 دقیقه مراقبه پایبندی داشته .
تهجد و اوابین راهم پایبندی می شود.
2.در مراقبه مشارب روح خیلی احساس گریه دارم .
و دوست ندارم هیچ کس از این حقیر ناراضی و ناراحت باشد . گاهی هم اگر ناراحتی پیش آید . بار بار عذر خواهی کرده تا رفع ناراحتی شود .
3. دلبر جانم هنگام مراقبه چه شب و چه روز ناگهان مثل ابر نوبهاری روی قلبم می بارد . و گاهی هم کار به صیحیه فریاد می کشد .
4.شب جمعه قبل از خواب مشغول به مراقبه بوده که ابتدا سلام و درودی بر پیامبر صل الله علیه و آله و سلم فرستاده و بعد از خواندن درود و سلام بدنم تکان و لرزه ای محکم افتاد .
که در ضمیر این ناکاره ندایی در داده شده که این هم جواب سلام ماست .
دلبر جانم از اینکه مزاحم اوقات شریفو مبارکتان شده معافش فرمایید .
سگی اصحاب کهفم بر در غار
مرا از جمله اصحاب بشمار.
التماس دعا
... از تایباد
جواب
بسم الله الرحمن الرحیم
عزیزم ... علیکم السلام و رحمة الله و برکاته
خداوند متعال به توفیقات شما بیفزاید و استقامت بر شریعت و طریقت ارزانی کند
بنده نیز از صمیم قلب دوستتان دارم خداوند متعال محبت طرفین را که بخاطر او تعالی است قبول درگاه خویش فرماید
چشمی دارم همه پر از صورت دوست / با دیده مرا خوش ست چون دوست در اوست
از دیده دوست فرق کردن نه نکوست / یا دوست به جای دیده یا دیده خود اوست
۱. عزیزم شما در ابتدای مراقبات هستید و برای نتیجه مطلوب بیشتر وقت دهید
حداقل بیست تا نیم ساعت صبح و همین مقدار در شب مراقبه کنید
باید که جمله جان شوی، تا لایقِ جانان شوی / گر سوی مستان میروی، مستانه شو، مستانه شو!
کثرت درود و استغفار نیز بسیار مفید است
۲. حالتی مبارک است و شفقت بر خلق لازمه این مراقبه است و یکی از حقایق بزرگ تصوف همین است که مرنج و مرنجان
آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرفست / با دوستان مـروّت با دشمنـان مدارا
۳. این هم مبارک و فیض حاصله از برکت مراقبه است
۴. این هم مبارک است
موفق باشید
شمس الحق فقهی
دوشنبه ۲۰ شهریور ۱۴۰۲
نامه
سلام جناب مولانای عزیز خوبیدالحمدلله بازحمتهای ما
جنابمولانا من .... از تهران هستم
من به فضل الله دو تا 30 دقیقه به اذکار پایبند هستم الحمدلله نوافل تلاوت اذکار دیگه... ایناهم هست
جناب مولانا چندوقت پیش بعد از حلقهای که شرکت کردم علاقهی من به شما خیلی زیادتر شد یعنی شدیدتر از قبل به عنوان مثال واقعیتش این عشق و علاقه من نسبت به شما منو جوری میکرد که باخودم میگفتم خدا کنه من دیوونه نشم... راستش هرموقع چه سر کار بودم چه خونه چه بیرون ...هرموقع چهرهی شما جلو چشمام میومد حواسمو پرت میکردم ...
جناب مولانا من واقعا شمارو دوست دارم عاشق شما هستم و از خدا تشکر میکنم و به خودم افتخار میکنم که با شما بیعت کردم و مرید شما هستم الحمدلله
و اینکه علاقه من به جناب مولانا عبیدالله و جناب مولانا چابهاری خیلی زیاده.
و اینکه چند وقت پیش جناب مولانا در حین اذکار قبل نماز صبح بود احساس کردم یکی اومد پشت کمرم بین کتفها لمس کرد همچین حالتی دیدم که دو تا بال به من داده شد و به من کسی گفت حالا با این بالها پرواز کن و به آسمان برو
چند وقت بعدش یکی میخاست در خواب منو جادو کنه دیدم جناب مولانا چابهاری با چند نفر دیگه اومد و مانع شد و جلوشونو گرفت و منو تو اغوش گرفت و به من گفت نگران نباش ما حواسمون به تو هست و در همون حین که در اغوش ایشون بودم سینه سمت راست و چپ من رو به سینه سمت راست و چپ خود گذاشت و فشار داد حالت شُک بده اینجوری و لفظ جلاله الله رو هم می گفت و هم زمان یعنی اول سمت راست رو اینکارو کرد و بعد سمت چپ بعد از این که از خواب بیدار شدم متوجه شدم اینا از طرف شما اومده بودن
یه روز تقریبا ظهر بود نگاهم به طرف اسمون افتاد گویا .... نمیدونم چی بگم خیلی جای باحالی معرکه واقعا عالی خیلی عالی...
بهشت سمت راست بود و جهنم سمت چپ
و اینکه یه تایم دیگه در حین اذکار بودم دیدم الله منو با این حالت صدا می زد ای بندهی من ! منم میگفتم پروردگارا و ... من غرق نور شده بودم
بعضی وقتا هم جناب مولانا در حین اذکار دلم میخاد فقط بشینم اذکار کنم مدت طولانی بعضی وقتا این چند روزه این حالت بیشتر شده
و اینکه جناب مولانا واسه ازدواج کار و زندگیم واسه من خیلی دعا کنید حتما دعا کنید
... از تهران
جواب
عزیزم .... علیکم السلام و رحمة الله و برکاته
الحمدالله اذکار و اعمال شما خوب و مبارک است و بر همین یک ساعت ذکر در شبانه روز فعلا اکتفا نمایید ، خداوند متعال استقامت ارزانی کند
حالت محبت شما با این کمینه نیز مبارک و در اصطلاح صوفیه آن را فنا في الشيخ تعبیر می کنند که ارادت مرید را می رساند که اولین پله ترقی است
بی همگان بسر شود بی تو بسر نمیشود
داغ تو دارد این دلم جای دگر نمیشود
دیده عقل مست تو چرخه چرخ پست تو
گوش طرب به دست تو بی تو بسر نمیشود
خداوند متعال حسن ظن امثال شما را نسبت به این کمینه به واقعیت تبدیل نماید
نه گلم نه برگ سبزم نه درخت سایه دارم / همه حیرتم که دهقان به چه کار ساخت ما را
بنده نیز از صمیم قلب دوستتان دارم
ما بقی احوال نیز مبارک و جهت تشویق شماست حالاتی محمود اند البته نه مقصود
حقیقت ماورای این امور است و الحمدالله که بدان دلبستگی نداشتید
آنچه می بینید و احساس می کنید نعمت الهی است اما نباید در مسیر راه به آنها دلخوش باشید که شیطان جهت فریب و بازماندن از مسیر گاهی با دل خوش نمودن به امور غیر مقصود انسان را از مسیر باز می دارد
حضرت حاج امداد الله مهاجر مکی رحمه الله شیخ المشایخ علمای دیوبند می فرماند از صد چاله شیطان جهت فریب انسان ۹۹ آن نورانی است
بنده از صمیم قلب جهت مشکلات دعاگو هستم شما نیز برایم دعا کنید
موفق باشید
شمس الحق فقهی
یکشنبه ۱۹ شهریور ۱۴۰۲
یکی از کارگزاران عمر بن عبدالعزيز -رحمه الله-به نام عدی بن أرطأة نامهای به ایشان نوشت بدین مضمون:
«اما بعد... اینجا مردمانی هستند که خراج ( مالیاتشان ) را نمیدهند مگر آنکه شکنجه شوند»
عمر بن عبدالعزیز در پاسخ نوشت: «اما بعد... بسیار جای تعجب است که برای شکنجهی انسانها از من اجازه میگیری! انگار اجازهی من تو را از خشم الله نجات خواهد داد و انگار خشنودی من تو را از ناخشنودی الله خواهد رهاند! به الله سوگند اینکه با جرمشان به دیدار پروردگار روند برایم خوشتر است که با شکنجهشان به دیدار الله روم! والسلام»
کتاب "الخراج" امام ابویوسف رحمه الله
نـــامـــه مدت زمان آن هرچه بیشتر باشد مسلما مفید تر است اما در مورد کیفیت آن وابسته به شخص سالک است حضرت شيخ التفسیر و الحدیث مولانا محمد عمر سربازی رحمه الله می فرمودند: در ذکر یکی آرام بودن را میپسندد و کیفیت مطلوب را حاصل میکند و دیگری تند ذکر نمودن را میپسندد و با آن حرارت و گرمی ذکر برایش ایجاد می شود لذا این امر وابسته به طبیعت ذاکر است لذا هرکدام را مطابق طبع خویش می پسندد انتخاب کند |
نامه
السلام علیکم ورحمت الله وبرکاته
مرشد عزیزم امیدوارم سالم و سلامت باشید پدرجان حدود دو یا سه هفته می شود که مراقبه وقوف قلب را از جانبتان گرفتم
الحمدالله توفیق ذکر هست اگر لحظه ای بدون ذکر باشم انگار چیزی گم کرده ام هرموقع ذکر می کنم فکر می کنم از تمام مخلوقات الله جل جلاله کمترم حتی از یک مورچه
محبت تمام امت در دلم آمده و دلم می خواهد هرکسی را که می بینم او را دعوت بدهم و با الله آشتی دهم
اگر فردی را بی نماز ببینم از ته قلب دلم براش می سوزد
وقتی مراقبه وقوف قلب را می کنم فکر می کنم روحم درآسمان پرواز می کند و خود را در زمین نمی بینم و احساس می کنم از طرف الله پاک بر قلبم به حالت بسیار نرمی فیض به رنگ آبی آسمانی وگاهی به رنگ زرد می آید و احساس می کنم دست مبارک شما برقلب من هست و دست شما را به شکل نورانی می بینم درحالیکه قلبم را فشار میدهید
مراقبه اکثر وقت نیم ساعت تا چهل دقیقه میشود ولی بیشتر وقتم را می دهم به ذکر
الحمدالله توفیق تهجد و دعا برای حفاظت شما ودیگر مشایخ میشود
جواب
عزیزم حافظ ... علیکم السلام و رحمة الله و برکاته
امام ربانی مجدد الف ثانی رحمه الله لطائف را همچون ریشه درخت و نفی و اثبات را تنه و شاخ و برگ آن و مراقبات را به منزله میوه و نتیجه و ثمره سالک تشبیه می کنند که در این مرحله مقصد اصلی مرید مخلص نمایان می شود
سالک باید در این مرحله سعی و تلاش را زیاد بکند تا بهره کافی را ببرد
حالات شما در ابتدای مراقبات مبارک است
نتیجه ابتدایی همان خود کم بینی و دلسوزی خلق است که الحمدلله حاصل شده
مراقبات اتصال معنوی به عالم قدس را به ارمغان می آورد و راهیست که باید با طی منازل آن را طی نمود و در هر پله عروج می داند که در گذشته در چقدر کمی و کاستی داشته و خداوند متعال را بهتر از قبل می شناسد و می داند حقیقت ماورای عقل و دانش اوست بقول شیخ ربانی رحمه الله انه وراء الوراء ثم وراء الوراء ثم وارء الوراء
همچون جوجه پرنده است که تخم حقیر را شکافته و بیرون شده و به اندازه توفیق الهی که منوط به استعداد و تلاش و اخلاص است بال و پر درآورده و بسوی حقیقت پر می کشد
در این میان ابتدا الوان و رنگ ها و عجایب را مشاهد می کند
سالک دون همت گاهی دلخوش بدان شده و از مسیر راه باز می ایستد اما مرید دارای همت بلند نگاه را به بلندای آسمان دوخته و برای خویش آشیانه و منزلی را جهت توقف نمی بیند و به پرواز ادامه داده و بدون خستگی مسیر را ادامه می دهد
کم و مختصر گفتم اما زیاد بدانید
بنده نیز دعاگوی وجود شریف بوده و از باری تعالی بهترین ها را برایتان آرزومندم
(مولانا) شمس الحق فقهی
چهارشنبه ۵ بهمن ۱۴۰۱
۰۲ رجب ۱۴۴۴
نامه
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیکم مرشد عزیز و بزرگوار
حضرت شیخ شفیق، برای بنده مدت پنج سال است که توفیق بیعت حاصل شده و در این مدت هنوز در لطیفه قلب به سر میبرم. اعمال و اذکار هست ولی اندک و مهم تر اینکه پایبندی و استقامت اصلا در من وجود ندارد و این را از همت و اراده ضعیف خود میدانم و از این رو بسیاری از اوقات از خود نا امید شده و به خود میگویم که تو به هیچ جایی نمیرسی و به آن اهدافی که در سر داشته و دارم نخواهی رسید.
گمان میکنم که سالیان زیادیست که اصلی ترین و جامع ترین هدف برای من در زندگی کسب رضایت باری تعالی بوده و هست.البته تمایل به گناه در من بسیار کم شده و بیشتر دوست دارم دائما در ذکر و یاد خداوند باشم.
مرشد حکیم، روند یکنواخت بی اعمالی پیش میرفت تا اینکه فضل الهی شامل حال شد و با تدابیر حکیمانه و توجهات مشفقانه حضرتعالی در آن حلقات ذکر پی در پی و متصل شش شب آخر رمضان المبارک احوال بهتر شد و اذکار بیشتر گردید لیکن با عرض شرمساری هنوز هم پایبندی و استقامت وجود ندارد و برایم این تبدیل به یک مسئله و دغدغه بسیار بزرگ شده.
مرشد گرامی و ارجمند، جسارتا اینکه خود را شما میدیدم قبلا فقط در دو حالت راه رفتن و نشستن در مسجد بود ولی از آن پس در حالات و اوقات بسیاری این احساس ارزشمند بر من پیدا میشود.
حضرتعالی، بسیار نارحت کننده ست وقتی میدانم در شبهای بسیاری شما را خواب میبینم ولی خوابها اصلا به خاطر نمی ماند.
طبیب شفیق، امراضی چون خود نمایی، جاه طلبی، غرور، نفاق، نفس پروری همچون اژدهایی مرا از درون میبلعند.
شیر مردان شاه جانان، ترس نیز بسیار در من رسوخ کرده. ترس از اجنه و موجودات زنده گرفته تا ترس از آینده خود و عزیزانم.
ادیب خوش سخن، بیتی از مولانای رومی رحمة الله علیه بسیار به ذهن می آید و با آن انس فراوان است؛
ما نبودیم و تقاضامان نبود
لطف تو نا گفته ما میشنود
با عرض پوزش ..... از تربت جام
جواب
علیکم السلام و رحمة الله و برکاته
عزیزم ترک گناه و کم بینی و احساس کاستی خود ارزش معنوی بالایی است و خود نشانه ایمان است و مبارک می باشد
هرگاه گناه صورت گیرد و احساس خفقان درونی نباشد نشانه تباهی و هلاکت است و هرگاه انسان احساس کاستی نکند نیز آنگاه مهر شقاوت و تباهی بر پیشانی اش زده شده
اولین و مهم ترین رکن سلوک ترک گناه و نفرت از گناه است و اگر گناه و لغزش صورت گرفت فوری انابت و رجوع الی الله و توبه باشد هر چند بارها تکرار گردد زیرا خداوند می خواهد بندگان را مغفرت کند و اگر چنین نبود استغفار را به آنان تعلیم نمی داد
خواب دیدن این فقیر پر تقصیر کنایه از مناسبت و محبت است و بیاد نیامدن خواب هم اهمیت ندارد
عزیزم برای رفع سستی و موفقیت دو کار انجام دهید
۱. بعد نماز ها ۱۰۰ یا وقت مشغله ۲۱ بار لاحول و لا قوة الا بالله بگویید
۲. برنامه مشخص و مکتوب برای تلاوت و ذکر داشته باشید گرچه اندک باشد زیرا حسن عمل و اخلاص و دوام عمل نزد الله پسندیده تر از نبود اخلاص و کثرت عمل بدون پایبندی است و چه بسا یک الله گفتن با اخلاص و محبت باعث نجات شخص و پیشرفت معنوی گردد و این را کوچک نشمارید
اگر به این دستورالعمل پایبندی نمایید بسیاری از امراض درونی ان شاءالله درمان می گردد و متوجه باشید بعضی وسواس نیز از جانب شیطان لعین برای نامیدی است که نباید بدان توجه کرد ، بلکه با سعی و تلاش و امید قاطع به رحمات الهی به اذکار پایبندی نمایید
بنده نیز از صمیم قلب دعاگو هستم
(مولانا) شمس الحق فقهی
چهارشنبه ۳۰ شهریور ۱۴۰۱
۲۳ صفر ۱۴۴۴
نامه
با عرض سلام خدمت مولانای عزیز امیدوارم احواتان مساعد باشد
الحمدلله بعد از بیعت پایبندی دارم و روزانه سه هزار ذکر را انجام می دهم
میخواستم در مورد تحول دینی و اسلامی بیشتر مرا راهنمایی نمایید و چه کاری را توصیه می کنید
جواب
بسم الله الرحمن الرحیم
عزیزم ...
علیکم السلام ورحمة الله وبركاته
عزیزم جمله با عرض سلام ...
مسنون نیست بلکه باید نوشت السلام علیکم و رحمة الله
در مورد ایجاد شدن تحول در زندگی مطالعه کتب دینی لازم است و در این مورد سه موضوع بسیار سودمند است
۱. یک کتاب تفسیر مطالعه نمایید ابتدا تفسیر معارف القرآن و بعد از آن تبیین الفرقان
تفسیر اول به روش ساده تر نوشته شده و تفسیر دوم علمی تر و با توضیحات بیشتر ، لذابعد مطالعه تفسیر اول فهم تفسیر دوم راحت تر است.
متاسفانه با وجود فراهم شدن تفاسیر در زمان حال مردم سهل انگاری بیشتر دارند و این درحالی است که قرآن کتاب آسمانی بعنوان یک رهنما برای مسلمانان نازل گردیده و اندک اند آنانی که از این نعمت بزرگ بهره ببرند
۲. یک کتاب سیرت برای آگاهی از زندگانی پیامبر صلی الله علیه وسلم نیز ضروریست و باز هم با تاسف فراوان مردم از پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم و زندگانی فردی که بعنوان منجی آنان مبعوث شده اطلاعی کافی ندارند
بنا بر حکمت فوق الذکر ، ابتدا کتاب نبی رحمت و بعد از آن کتاب سیرت مصطفی را مطالعه کنید
۳. مطالعه احوال بزرگان نیز تاثیر بسزایی در ایجاد شدن انگیزه عمل به دین و مسایل معنوی وجود دارد و دراین مورد کتابهای متعدد نوشته شده آنان را نیز مطالعه نمایید
موفق و سربلند باشید
شمس الحق فقهی
تایباد /شنبه ۳ مهر ۱۴۰۰
🔰السلام علیکم ورحمة الله وبرکاته
سیدی ومحبوب قلبم
خوبی واجه جان
از الله متعال سلامتی کامل برای شما پدر مهربانم خواهانم.
واجه جان یک سوال داشتم
من ذکر دوساعت برچهار حصه تقسیم کردم
مثلا نیم ساعت صبح نیم ساعت بعد عصر وبعد مغرب وبعد عشاء ذکر میکنم
سوال این است که صورت فوق نفعش بیشتر است
یا اینکه دوساعت در یک وقت یکجا ذکر کنم.
واجه جانم، سرورم، مربی مشفقم
یک سوال که خیلی وقته ذهنم درگیر کرده
واجه اگر شخصی دردعا بگوید که یاالله عرفانی وعشقی که به حسن بصری رحمة الله عنایت کردی
مننیازمندترم به منم مثل آن سید عنایت کن.
این نوع دعا کردن چه حکمی دارد بی ادبی نیست؟
✍وعلیکم السلام و رحمة الله وبرکاته.
مخدومی الحمدلله خوبم.
هر نوع که برای ذکر طبق وقت خويش برنامه ریزی می کنيد خوب است.
نه چه اشکال دارد ،بلکه بسیاری از علما و عرفای بزرگ این گونه دعا کرده اند،علامه جلال الدين سیوطی رحمه الله می گوید:هنگام نوشیدن آب زمزم دعا کردم که در فقه به درجه شيخ سراج الدين بلقینی و در حديث به رتبه حافظ ابن حجر برسم.
خداوند متعال به ما و شما توفیق عنايت فرمايد.
🔰السلام علیکم و رحمة الله وبرکاته
واجه جانم
امروز برخی کلیپ ها در رابطه با قانون جذب دیده می شود
منظور و خلاصه این قانون اینست
که ما با افکار مان زندگی آینده مان را خلق میکنیم
به هر چیزی که توجه میکنیم و یابه جهان هستی فرکانس میفرستیم جهان هستی همان فرکانس ها و افکار را در زندگی مان رخ میدهد
منظورم اینست که چقدر حقیقت دارد؟
و در حدیث قدسی میاد (انا عند ظن عبدی بی)
این قانون جذب مطابقت دارد؟ یا چیز دیگر است.
✍وعلیکم السلام و رحمة الله وبرکاته.
قوانين جذب و...بدون ایمان به خداوند متعال خيالات و اوهام در سر پروراندن است و راه به جایی نمی برد،
هر چند خداوند متعال کوشش های دنیوی هر کس را اگر مقدر ساخته باشد ثمر خواهد بخشيد.
ولی قوانين مانند صبر،شکر گذاری و..فقط برای مؤمنان نتيجه مطلوب الهي را خواهد داد.
بدون قوانين اصولی اسلامی، و مبانی اخلاقي آن، آرامشی نصيب انسان نخواهد گردید.
فرکانس هایی مورد پذیرش خداوند متعال و ملا اعلی(فرشتگان ملکوتی بلند مرتبه)قرار می گيرد که منبع و کدهای تایید شده الهی و قرآنی داشته باشد.
نامه
السلام علیکم
جناب مولانا ان شاالله تندرست باشید
از محضر مبارک سوالی داشتم.من درحدود شش ماه پیش بیعت کردم با جناب مولانا ...
ولیکن هیچ اعمال وذکری در خصوص بیعت انجام ندادم ودچارگناهان متعددشدم آیا بیعت باطل شده.واگر نشده خواهشمندم برنامه ای برای اعمال روزانه به من بدهید.
جواب
عزیزم...
بیعت بخاطر گناه شکسته نمی شود و نیاز به تکرار بیعت نیست بلکه هدف از بیعت ارتباط با بزرگان و کثرت ذکر است که این دو امر به مرور زمان باعث ایجاد محبت الله متعال و رسولش صلی الله علیه وسلم می گردد
و در قلبی که این محبت ایجاد گردد آن شخص از گناه دوری نموده و در مقابل به مسائل دینی و عبادی بیشتر روی می آورد
مهم ترین امر در پایبندی اذکار نوشتن یک برنامه است که وقت ذکر و تلاوت و... در آن درج گردد.
البته نباید برنامه دشوار و سنگین باشد بلکه یک برنامه سبک و قابل تحمل باشد که بتوان بر آن استقامت نمود زیرا در حدیث شریف وارد گردیده خیر الاعمال ادومها و ان قل (بهترین اعمال با دوام ترین آن است گرچه اندک باشد)
شما بعد بیعت هنوز توفیق اذکار را نداشتید لذا ایام جوانی را مغتنم بشمارید و اذکار را شروع نمایید و با شیخ بزرگوارتان هم ارتباط داشته باشید
موفق و سربلند باشید
شمس الحق فقهی/ تایباد
یکشنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۹
✍ عارف کبیر ، علامه بزرگ ، مولانا محمد عمر سربازی رحمهالله
نامه
برای خواستگاری رفته ام اما خانواده دختر آرزو دارد پیامبر صلی الله و علیه السلام را در خواب ببیند و گفتم از مولانا خواهش می کنم که نماز نفل خوانده و دعا کند و قول صددرصد دادم که مولانا سخن مرا قبول میکند (لطفا این کار را انجام دهید)
جواب
عزیزم...
علیکم السلام ورحمة الله وبركاته
این چه آرزوی احمقانه است که بنده نماز بخوانم و دعا بکنم که آنها پیامبر صلی الله و علیه السلام را در خواب ببیند
بنده تا به حال خود را ارزش آن ندیدهام که خود تمنای این امر کنم زیرا خودم را ارزشمند دیدار ایشان نمی دانم و از شرمندگی خود هرگز این کار را نکردهام
اما شما خودتان اگر اهلیت دارید این کار را بکنید، بنده حاضرم مهریه تان را پرداخت نمایم که شما زن بگیرید اما این چه تمنا و سوالات خرافی هستند که می کنید
مگر برای همین مرشد میگیرند که هر مشکلی را حل کند و یا حمال و جوابگوی هر تمنای مرید گردد ،
(بدون تعارف)بنده از آن مرشد ها نیستم ، اگر کسی این چنین میخواهد مرشد دیگر را برای خود در همین کارها پیدا کند والسلام
📖 مکتوبات سربازی: ۶/۹
السلام علیکم و رحمهالله و برکاته
خدمت حضرت جان عزیزم
خوب هستین انشاءالله ببخشید که مزاحم اوقات شریفتان شدم
احوالاتی دارم که به شرح ذیل است
درس نفی و اثبات را این حقیر از وجود مبارکتان کسب فیض کرده است
۱.در هنگام ذکر احساس داغی در سینه و سنگینی قلب را احساس می کنم
۲.از هنگام گرفتن این درس این احساس را دارم که خیلی دوست ندارم صبحت کنم
اگر مصلحت لازم را می فرمایید راهنمایی فرمایید .
جـــــــــوابــــــــــ
علیکم السلام و رحمه الله و برکاته
الحمدلله خوبم
عزیزم وجود گرمی و سنگینی نشانه ورود فیض است
از خواص ذکر نفی و اثبات قطع شدن تعلق از غیر خداوند است از همین رو شما تمایل به مجالست و صحبت با دوستان را ندارید
گاهی نیز برای مدتی فراموش کار می شوید که این نیز کنایه از احوال و خواص این ذکر است که غیرالله به فراموشی سپرده میشود
احوالتان مبارک است
دعاگو و دعا جویم
شمس الحق فقهي
پنجشنبه ۲۳ مرداد ۱۳۹۹
https://t.me/mulanafeghhi
نامه
سلام علیکم حضرت جان دلم برای شما پر میزند ولی خدمت مادر مانع است عفو بفرمایید نتوانستم شرف یاب حضور مبارکتان شوم در ماه مبارک لطایف را ذکر کردم و دَرس و لطیفه سلطان را روزانه هفت تا دوازده هزار ذکر میکردم چند روزی است به سبب خدمت مادر وکسب معاش در ذکر کمی امده لطفا دعا وتوجه بفرمایید.
د. ب/تهران
جواب
عزیزم...
اذکار را به همین شیوه ادامه دهید و سعی کنید از دوازده هزار در روز کمتر نگردد و در اولین حلقه ذکر درس نفی و اثبات را بگیرید
خدمت مادر از هر چیزی مهم تر است و اگر بسبب خدمت مادر اذکار کم یا ترک گردید اشکال ندارد و همان خدمت شما بزرگترین ثواب و چه بسا باعث ترقی مقامات عرفانی گردد
حضرت اویس قرنی رضی الله عنه در زمان پیامبر علیه السلام به سبب خدمت مادر از دیدار ایشان محروم گردید ولی به چنان جایگاهی رسید که پیامبر علیه السلام به اصحاب توصیه نمود چون او را دریافتید برای خود طلب دعا کنید و حضرت عمر رضی الله عنه با اینکه مقامش به مراتب از وی بالاتر بود، ایشان را دریافت و طلب دعا نمود.
کَم گفتم اما زیاد بدانید...
خدمت مادر را غنیمت و نعمت بزرگ الهی دانسته و با ذوق وشوق مشغول آن باشید.
بنده دعاگویم شما نیز دعا بفرمایید.
شمس الحق فقهي
سهشنبه ۳ تیر ۱۳۹۹
۰۱ ذی القعده ۱۴۴۱
https://t.me/mulanafeghhi
سوال : من همیشه دچار وسواس هستم و در مورد اعمال و نمازم فکر می کنم ریاکارم و چون دیگران مرا در مسجد هنگام نماز و ذکر می بینند درونم خرسند می گردد و...
آیا من ریاکارم؟
در این مواقع عمل را ترک کنم؟
یا نمازم را تند و مختصر بخوانم؟
جواب:
طلبه عزیز...
ریاکار قبل از عمل نیتش نادرست است و مخلص حین عمل دچار وسوسه می گردد
اکثر مردم در این مورد اشتباه می کنند، بنده با یک مثال شما را متوجه می کنم.
اگر قبل از عمل از خانه به این نیت بسوی مسجد می روید که همه شما را ببینند و خودنمایی کنید ریاکار هستید.
اما اگر چنین تفکری نداشتید و در حین عمل، هنگام نماز یا اذکار در ذهنتان چنین تصوراتی آمد، این وسوسه است و از جانب شیطان است و خللی در عبادت شما ایجاد نشده و مواخذه آخرت هم ندارید و حالت شما نیز از همین نوع است.
لذا به وساوس شیطان توجه نکنید، نه عمل را ترک کنید و نه مختصر و اگر چنین نمودید وساوس و حیله شیطان شما را فریب داده و آن ملعون با وساوس خود بر شما غالب و پیروز شده.
✍ احقر (مولانا) شمس الحق فقهی
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیکم و رحمة الله
هرزگاهی که از خواب بیدار میشوم آیاتی بر زبانم جاری هست.
به عنوان نمونه چند شب پیش هنگامی که برای نماز شب بیدار شدم این آیه قرآن، غیراختیار بر زبانم جاری بود و تا زمانی که بلند شدم و نشستم این آیه همچنان بر زبانم بود
إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَٰنُ وُدًّا
الحمدلله از دیربازی است که به برکت شما و بیانات شما دیگر خوابها و احوالات برایم مهم نیست.
دعا بفرمایید الله تعالی ما را بندگانی صالح و خاتمه ما را بخیر گرداند.
التماس دعا.
جواب
علیکم السلام و رحمه الله و برکاته
عزیز محترم جناب مولوی ... موفق و سربلند باشید.
حالت مبارکی است، از نشانه های جریان ذکر می باشد.
در مورد علائم مهم جریان ذکر در یک لطیفه این نکته بیان شده که در عالم خواب اطرافیان صدای ذکر را از وی بشنوند و یا به محض بیداری بی اختیار الله گویان یا مشابه با حالت شما از خواب بیدار گردد.
همانگونه که واضح است یک نوع بشارت نیز به شرط استقامت شامل حال شما گردیده « الحمدلله علی ذلک»
اجازه سبق و درس جدید را در اولین حلقه دارید.
دعاگو و دعا جو هستم.
احقر (مولانا) شمس الحق فقهي
۱۳۹۸/۱۲/۱۱