نقدی کوتاه بر چند بیت
«دل به دست آور که حجّ اکبر است / از هزاران کعبه یک دل بهتر است»
این بیت در ظاهر رنگوبوی اخلاقی دارد، اما در واقع از ارزش حج میکاهد.
در قرآن کریم، تعبیر «الحجّ الأکبر» برای حجّ بیتالله الحرام بهکار رفته است و در برابر آن، حجّ اصغر (عمره) قرار میگیرد.
بنابراین برابر نهادنِ «دل به دست آوردن» با «حجّ اکبر»، نوعی خلط میان فضیلت اخلاقی و فریضهٔ عبادی است.
«دل به دست آوردن» هرچند فضیلتی بزرگ در اخلاق اسلامی است، اما نه در رتبهٔ ارکان دین قرار میگیرد و نه میتواند بدیل حج دانسته شود.
سرایندهی بیت بالا در ادامه میگوید:
کعبهٔ بتخانهٔ خلیلِ آزر است
دل نظرگاهِ جلیلِ اکبر است
کعبه را سازند از سنگِ سیاه
دل بود پرتوگه نورِ اله
این تعابیر اشکالاتی جدّی دارند:
۱) اطلاقِ «بتخانهٔ خلیلِ آزر» بر کعبه
قرآن کریم کعبه را «قیاماً للناس»، «بیتاً مبارکاً» و «هدیً للعالمین» معرفی میکند.
خواندنِ کعبه با تعبیر «بتخانه» از نظر شرعی نادرست و با حرمت شعائر الهی ناسازگار است.
برخی بهجای «بتخانه»، «بنیاد» میخوانند؛ یعنی کعبه ساختِ ابراهیم و دل ساختِ الله است، پس دل برتر است. این تعبیر نیز درست نیست؛ ابراهیم به امر الله معمار و بانیِ مجددِ کعبه است، پس در واقع بنیاد کعبه از الله است. همچنین، کعبه محل تجلی انوار و نظرگاه جلیل اکبر است بلکه دل با طواف کعبه و عبادت نزد آن محل نظر ربالعالمین قرار میگیرد.
۲) تقابل تحقیرآمیز «سنگِ سیاه» و «دل»
هرچند کعبه از سنگ ساخته شده، اما قرآن کریم آن را شعیرهٔ الهی دانسته و تعظیم شعائر را «من تقوى القلوب» معرفی کرده است.
پایین آوردن ارزش کعبه در برابر «دل» در چارچوب منطق شرعی نیست.
۳) جایگزینسازی «دل» بهجای «حجّ»
این ابیات بهجای بالا بردن منزلت اخلاق، تقابل کاذب میان اخلاق و عبادات ایجاد میکند.
بنابراین شایسته است واعظان و اهل تصوف در منابر و مجالس دینی از استناد به اینگونه ابیات پرهیز کنند.
ابیات سابق را بدین شکل میتوان اصلاح کرد:
«دل به دست آور که خُلقِ اکبر است / از هزاران رنگ، یک لَون بهتر است»
✍🏻 عبدالحکیم سیدزاده
