یادی از سوختگان راه محبت 

دوشنبه ۱۴۰۲/۰۷/۱۷، 2:1 AM

✍️محمد سعید مجددی غفر له


نقل است که حضرت نظام الدین اولیاء چشتی رحمه الله فرمودند: چون سعادت پای بوس شیخ الاسلام فریدالدین گنجشکر رحمه الله حاصل کردم نخستین سخنی که از شیخ شنیدم این بود که خواند:

■ ای آتش فراقت دلها کباب کرده

■سیلاب اشتياقت جانها خراب کرده

بعد از آن خواستم که شرح اشتیاق خدمت ایشان باز نمایم، دهشت حضور شیخ غلبه کرد، همین قدر گفتم که اشتیاق پای بوس عظیم غالب بود. چون اثر دهشت در من مشاهده کرد، فرمود:

«لكل داخل دهشة»

«هر وارد شونده‌ای دهشتی دارد»

هم در این روز به خدمت شیخ بیعت کردم. عرضه داشت کردم: فرمان چیست؟ ترک تعلّم كنم و به اوراد نوافل مشغول شوم؟ فرمود: ما کسی را از تعلم منع نمی‌کنیم، آن هم کن، این هم کن، تا غالب که آید. درویش را قدری علم باید.

بعده خواجه با نعمت خلافت مشرف شد و به دهلی آمد و تا شیخ در صدر حیات بود، سه بار به خدمت او رفت، اما در وقت رحلت شیخ حاضر نبود. چنانکه شیخ فریدالدین در وقت رحلت خواجه قطب الدین حاضر نبود و خواجه قطب الدین در وقت سفر خواجه بزرگ معین الحق والدين قدس الله أسرارهم حاضر نبودند.


📚اخبار الاخیار في اسرار الابرار [ص۱۰۵] شیخِ محقق، عارف بالله، شیخ عبدالحق محدث دهلوی حنفی قادری متوفی ۱۰۵۵ ه.ق دهلی رحمه الله

person فــــــریــــــد🩵
chat
•••

مراتب قرآن هشت نوع اند

چهارشنبه ۱۴۰۱/۱۲/۱۰، 4:40 AM
حضرت خواجه فرمودند که مراتب قرآن هشت نوع است، پنج نوع از آن بیان فرمود، اول آنست که وقت قرآن خواندن باید که دل خواننده را تعلق بحق باشد و اگر آن میسر نشود باید که آنچه می‌خواند معانی آن بر دل بگذارند و اگر آن هم میسر نشود باید که در حالت قرآن خواندن جلال و عظمت حق بر دل بگذارند.
یکی از حاضران سوال کرد که این معنی همان تعلق بحق است که در مرتبه اولیٰ فرمودند؟ فرمود که خیر آن بذات حق بود این بصفاتست، مرتبه چهارم فرمود که در وقت خواندن باید که حیایی درو غالب باشد که این دولت چه لائق من است و مرا چه محل سعادت باشد ، و اگر آن هم نباشد باید که بداند که مجازی(پاداش دهنده) این قرآن خواندن خداست هر آئینه مرا جزای بدهد.
درین میان بنده (خواجه حسن دهلوی) عرضداشت کرد که هر بار که بنده قرآن می‌خواند بیشتر واضح آن آنچه معلوم باشد بر دل بگذارند، اگر اثنای تلاوت دل بنده بسودای یا باندیشه مشغول شود باز با خود گویم که این چه اندیشه است و چه سودا است دلِ خود بواضح مشغول کنم، همان زمان بر سر آیتی رسم که آن آیت مانع آن سودا و آن اندیشه باشد و یا آیتی در نظر اید که درو حل آن مشکل باشد که در دل گذشته باشد.
خواجه ذکره الله بالخیر فرمود که این معنی نیکو است این را نیکو نگه‌داری !
والحمدالله رب‌العالمین

مجلس بست و سوم/ جلد دوم

#فوائدالفؤاد ملفوظات روح افزای سلطان المشائخ حضرت خواجه نظام‌الدین اولیا بدایونی المتوفی سنه ۷۲۵ هجری قدس الله سرّه العزیز

person حسام الدین💚
chat
•••

در حالت تلاوت و سماع سعادتی که حاصل می‌شود آن بر سه قسم است

یکشنبه ۱۴۰۱/۱۱/۳۰، 8:33 AM

یک شنبه بست و یکم ماه ذی‌الحجه سنه۷۰۸ه‌ق شرف دست‌بوس حاصل شد.

سخن در تلاوت قرآن افتاد و حق خواندن آن و ترتیلی که آمده است بر لفظ مبارک راند که چون خوانده را در آیتی ذوقی و راحتی پیدا آید باید که آن را تکرار بکند و راحتی بگیرد؛

بعد از آن فرمود که در حالت تلاوت و سماع سعادتی که حاصل می‌شود آن بر سه قسم است:

انوار است و احوال است و آثار است

و آن از سه عالم نازل می‌شود و آن سه عالم کدام است ملک و ملکوت است و بینهما جبروت است،

و آن سه سعادت که نازل می‌شود بر سه جای فرود می‌آید بر ارواح و قلوب و جوارح،

نخست انوار از ملکوت بر ارواح بعد از آن احوال بر جبروت بر قلوب بعد از آن آثار از ملک بر جوارح،

یعنی اول در حال سماع انوار نازل می‌شود از عالم ملکوت بر ارواح، بعد از آن آنچه در دل پیدا می‌آید آن را احوال گویند و آن عالم جبروت است بر قلوب،

بعد از آن بُکایی و حرکتی و جنبشی که ظاهر می‌شود آن را آثار گویند و آن از عالم ملک است بر جوارح والحمدالله رب‌العالمین

مجلس سی‌وسوم، جلد یکم

#فوائدالفؤاد ملفوظات روح افزای سلطان المشائخ حضرت خواجه نظام‌الدین اولیا بدایونی المتوفی سنه ۷۲۵ هجری قدس الله سرّه العزیز

person حسام الدین💚
chat
•••

حیات آنست که درویش بذکر حق مشغول باشد

سه شنبه ۱۴۰۱/۱۱/۲۵، 6:19 AM

لختی سخن درآن افتاد که حیات آنست که درویش بذکر حق مشغول باشد، بعد از آن فرمود که بزرگی بود او را (میره گرامی) می‌گفتند.

درویشی را آرزوی آن شد که بزیارت او آید، و این درویش را کرامتی بود که هر خواب را دیدی راست بودی، تعبیر آن خواب عین آن بودی که دیده بودی تا وقتی او را اشتیاق میره گرامی غالب گشت، روان شد به جای که میره گرامی بوده است، در اثنای راه بمنزلی نزول کرده بود و در خواب شده بود، در خواب شنیده که میره گرامی مُرد.

چون بامداد شد برخاست گفت که دریغ چندین راه بهوای او قطع کردم و او بمُرد، اکنون چه باید کرد، باری بروم بموضعی که او بود گور او را زیارت کنم.

چون برسید بمقامی که میره گرامی بود از هر کسی پرسیدن گرفت که گورِ میره گرامی کجاست؟ همه گفتند او زنده است گورِ او چه می‌پرسی!

این درویش حیران ماند که خواب من چرا دروغ شد.

الغرض بخدمت میره گرامی درآمد و سلام کرد.

میره گرامی علیک داد و گفت ای خواجه خواب تو بمعنی راست بود زیرا که من پیوسته مشغول یاد حق می‌باشم آنشب بغیر او مشغول شدم این ندا بعالم دادند که میره گرامی مُرد! والله اعلم
مجلس هفدهم

#فوائدالفؤاد ملفوظات روح افزای سلطان المشائخ حضرت خواجه نظام الدین اولیا بدایونی المتوفی سنه ۷۲۵ هجری قدس الله سرّه العزیز

person حسام الدین💚
chat
•••