تـــصـــوف و عـــرفـــان

(تــزکــیــه و احــســان)

علت حرمت و ممنوعیت منّت و اذیت در انفاق*

پنجشنبه ۱۴۰۴/۰۸/۰۱، 6:54 PM

در بوستان تفسیرِ تبیینُ الفرقان

به اتفاق علما،من واذی از گناهان کبیره هستند و ثواب انفاق و صدقه را به کلی از بین می‌برند. این حرمت و ممنوعیت به چند علت و وجه است:

شخص منت گذار و اذیت کننده،نعمت را از خود می‌فهمد و خود را منعِم و محسِن اصلی تصور می‌کند و این علاوه بر ناشکری،یک نوع شرک است. اگر او حول و قوت و توفیق خداوند متعال را مدنظر داشت ،هرگز چنین نمی‌کرد.

چنین کسی خود را دیان می‌پندارد . فکر می‌کند او قابل دادن و انفاق بوده است،در حالی که در حقیقت او هم یک بنده ی نیازمند است و به کرم و توفیق خداوند متعال محتاج است. اگر خداوند متعال به او ندهد او از کجا انفاق می‌کند؟!

او با این کار،موجب ناراحتی و اذیت مومن قرار می‌گیرد که قطعاً گناه کبیره است.

معتزله از همین آیه استدلال کرده‌اند که کبایر اعمال را حبط می‌کنند. اما اهل سنت خلاف این، عقیده دارند: کبایر هرچه باشند،با اصل اعمال کار ندارند،بلکه نور و برکت و ثواب آن را کم می‌کنند.

┄┅━━━•◈•◆•◈•━━━┅┄

📚 تفسیر تبیین الفرقان

ج۵_ص۱۱۰

🤍 اثر ارزشمند حضرت مولانا محمد عمر سربازی رحمة الله علیه.

〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰

person فرید
chat
•••

الشيطان يعدكم الفقر ويأمركم بالفحشاء

جمعه ۱۴۰۴/۰۶/۱۴، 4:32 AM

🌱برگ زرین از زرین دفترِ عشق 🌱

*الشيطان يعدكم الفقر ويأمركم بالفحشاء*

شیطان شما را وعده فقر می‌دهد تا از انفاق دست بردارید و به فحشا وا می‌دارد که خلاف بذل و بخشش است.


در اینجا «شیطان»عام است؛مساوی است که ابلیس باشد یا اعوان و از جن‌ها وانسان‌ها یا نفس اماره.

هر کس مردم را از فقیر شدن به سبب انفاق بترساند *،شیطان است.* اف ولام در «الشیطان» جنسی است.

چون در گذشته بیان دو چیز بود:

(انفاق از کسب حلال و اجتناب از انفاق خبیث)

در اینجا نیز دو چیز به مقتضی هر یک از دو حکم قبل آورد و فرمود:

از اینکه مال حلالتون را انفاق می‌کنید ترسی نداشته باشید.

ترس از فقر،یک وعده شیطانی است که می‌خواهد با آن شما را بفریبد و از این کار بزرگ من و محروم نماید.

این را هم بدانید که او *به جای کار خوبی مانند انفاق شما را به فحشا و مکاسب نامشروع مانند سرقت و غصب و غیره امر می‌کند.*

نزد بعضی «فحشا» در اینجا به معنی *بخل* است که در مقابل انفاق قرار دارد و مانع آن است.

شیطان به وسیله امر به بخل و خسّت،مومنان را از بذل و انفاق وا می‌دارد.

یعنی او دوست دارد مومنان را از انفاق بترساند و با امر به بخل از این کار پر ثواب باز دارد.

در حدیث آمده است که:

*مومن هیچگاه بخیل نیست*

یعنی ایمان کامل اصلاً مقتضی بخل نیست آن را در حریم خود راه نمی‌دهد.

بنابراین معلوم می‌شود کسی که بخل دارد،ایمانش کامل نیست.

حضرت صدیق اکبر رضی الله عنه فرموده است:

«*ادوء*الداء البخل»

(بدترین مرض،بخل است)


*والله يعدكم مغفره منه وفضلا*

برعکس شیطان،خداوند متعال مومنان را وعده ی مغفرت از جانب خویش و نیز فضل بزرگ می‌دهد.

یعنی حکم انفاق از طرف خداوند متعال به نفع خود بندگان است و او تعالی به سبب آن،مغفرت خویش را شامل حالشان می‌کند و اضافه بر آن،فضلی نیز عنایتشان می‌فرماید.

منظور از «فضل» در اینجا *ثواب* است.

یعنی انفاق علاوه بر *مغفرتی* که صاحبش به دنبال دارد،و آخرت برای او *ثواب بسیار زیادی ذخیره* می‌کند.

بعضی گفتند منظور از «فضل» *مالی است که* *خداوند متعال جایگزین مال انفاق شده می‌کند و به بنده می‌دهد.*


📚 تبیین الفرقان _ص۱۳۳ـ۱۳۴ /جلد پنجم

🪷از شیخ التفسیر والحدیث حضرت مولانا محمد عمر سربازی رحمت الله علیه

〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰

person فرید
chat
•••

💠سخاوت را از عثمان رضی‌الله‌عنه بیاموزیم! 

پنجشنبه ۱۴۰۴/۰۶/۰۶، 10:31 AM

🔸در دوران خلافت عمر فاروق رضی‌الله‌عنه، خشک‌سالی بی‌سابقه‌ای دامن مردم را فراگرفت؛ دام‌ها از بین رفت و کشتزارها خشکید.

مردم مدینه در گرسنگی و تشنگی دست‌وپا می‌زدند. پستان‌‌های گوسفندان خشک شده بود. گلوها از عطش می‌سوخت. و شکم‌ها از گرسنگی فرورفته بود.

مردم گروه‌گروه نزد عمر آمدند و گفتند: ای امیرالمؤمنین، قطره‌ای از آسمان نمی‌بارد و گیاهی از زمین نمی‌روید؛ مردم در آستانه‌ی نابودی‌اند، چه باید کرد؟!

عمر با دلی اندوهگین گفت: صبر کنید و از خداوند پاداش بخواهید. به خدا سوگند، امید دارم شب نگذرد مگر آنکه گشایشی از سوی پروردگار فرا رسد!

در غروب همان روز، خبر رسید که قافله‌ی عثمان بن عفان از شام رسیده است. مردم گروه‌گروه به پیشواز آن شتافتند. تاجران نیز آمده بودند تا با عثمان معامله کنند. قافله‌اش هزار شتر بود که گندم، روغن و کشمش حمل می‌کردند!

قافله جلوی خانه‌ی عثمان فرود آمد و خدمتکارانش بارها را پایین می‌آوردند.

تاجران وارد شدند و گفتند: ای ابوعمرو، بار خود را به ما بفروش!

عثمان گفت: با کمال میل، اما با چه سودی از من می‌خرید؟!

گفتند: برای هر درهم، دو درهم به تو سود می‌دهیم.

عثمان پاسخ داد: بیش از این به من پیشنهاد شده است!

سودشان را بالاتر بردند.

اما او باز گفت: باز هم بیش از این به من پیشنهاد شده است!

با حیرت گفتند: ای عثمان، در مدینه تاجری جز ما نیست و پیش از ما هم کسی نزد تو نیامده است؛ پس چه کسی بیش از این به تو پیشنهاد داده است؟!

عثمان با تبسم گفت: خداوند به ازای هر درهم، ده برابر به من وعده داده است! شما از این بیشتر می‌توانید بدهید؟!

گفتند: البته که نه!

عثمان گفت: به خدا سوگند، تمام بار این قافله صدقه است بر فقرای مسلمان! نه درهمی می‌خواهم و نه دیناری؛ تنها پاداش پروردگار و رضایت او را می‌طلبم!

🔹عثمان یک تاجر بود؛ و تاجر معمولاً همواره به دنبال سود بیشتر است و این بهترین فرصت بود تا بر ثروت خود بیفزاید؛ زیرا در آن قحط‌سالی، او تنها کسی بود که در مدینه غذای کافی داشت. همه‌ی مردم به او نیاز داشتند و می‌توانست به هر قیمتی که می‌خواهد به آن‌ها بفروشد؛ اما عثمان چنین نکرد..!

روح سخاوت و بخشندگی، او را از این کار بازداشت و ذهنیت تجارت و سرمایه‌افزایی در برابر سخاوتش رنگ باخت!

✍️نویسنده: أدهم شرقاوي

📝مترجم: صهیب رمضانی

person فرید
chat
•••

سبب نزول آیه اَلَّذِیْنَ یُنْفِقُوْنَ اَموَالَهُم‌ْ بِالَّیْلِ وَالنَّهَارِ سِرًّا وَّعَلَانِیَةً

سه شنبه ۱۴۰۴/۰۵/۲۸، 6:6 PM

🌱برگی زرین از زرین دفترِ عشق🌱

✨ *اَلَّذِیْنَ یُنْفِقُوْنَ اَموَالَهُم‌ْ بِالَّیْلِ وَالنَّهَارِ سِرًّا وَّعَلَانِیَةً فَلَهُمْ اَجرُهُم عِندَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوفٌ عَلَیْهِم وَلاهُم یَحزَنُون* ✨

(آیه ۲۷۴ بقره )

🫧این آیه دارای سبب نزول خاصی است و درباره آن اقوالی مختلفی روایت شده است.

۱-صاحب کشف آورده است که این آیه درباره حضرت صدیق رضی الله عنه نازل شد.

واقعه حضرت صدیق رضی الله عنه بدین قرار بود که ایشان وقتی از مکه به مدینه هجرت نمود،تمام اموالش را رها کرد و فقط ۴۰ هزار دیناربا خود برداشت.

در مدینه وقتی حالت زار مهاجران فقیر را مشاهده کرد این مقدار را هم در راه خداوند متعال به آنان داد

۱۰ هزار را علناً در مسجد صدقه نمود و ۱۰ هزار سراً و ۱۰ هزار را در شب صدقه نمود و ۱۰ هزار در روز.

در تایید و قبولیت انفاق چهار جانبه حضرت صدیق رضی الله عنه آیه فوق نازل گردید و به او و امثال او بشارت اجر اخروی و عدم خوف و حزن داده شد.

۲-از حضرت ابن عباس رضی الله عنه مروی است که آیه درباره حضرت علی رضی الله عنه نازل شده است؛

بدین شرح: حضرت علی رضی الله عنه فرد فقیری بود. وقتی فضایل بزرگ انفاق را شنید چهار درهمی را که تنها ذخیره مالیش بود برداشت و یک درهم را شب و یک درهم را روز و یکی را مخفیانه و دیگری را علناً به فقرا صدقه کرد.

۳-حضرت ابو درداء رضی الله عنه حضرت ابوامامه رضی الله عنه،حضرت ابن عباس رضی الله عنه-در قولی دیگر-، مکحول ،اوزاعی و رباح بن یزید رضی الله عنه گفته‌اند:

آیه در مورد پرورش و تیمار اسب برای جهاد نازل گردید.

بعضی از صحابه رضی الله عنه در خانه اسبانی نگه داشته بودند و از آنها به طرزی شایسته محافظت و اموالشان را برای پرورش و ترتیب و رشد آنها خرج می‌کردند تا در جهاد به کار آیند.

۴-بعضی گفته اند: وقتی آیه یک «للفقراء الذين احصروا في سبيل الله....» نازل شد، حضرت عبدالرحمان بن عوف رضی الله عنه از خانه مقدار زیادی دینار آورد و به فقرای صفه صدقه نمود و حضرت علی رضی الله عنه نیز مقداری خرما شبانه به آنان داد. پس از آن آیه «الذين ينفقون اموالهم.....»(آیه بعد) نازل شد.

۵-از قتاده رحمت الله مروی است که برای کسانی نازل شد، که بر حسب نیاز و در حد اعتدال انفاق می‌کنند و از افراط و تفریط به دورند.

🫧محققان قائلند همه این کارها سبب نزول آیه قرار گرفت چون همه آنها ثابتند و حکم آیه نیز عام و کلی است. بنابراین،نیازی نیست نزول آیه را فقط مربوط با یک مورد از واقعات مذکور دانست.

📚 تبیین الفرقان از علامه محقق مولانا محمد عمر سربازی رحمة الله علیه -جلد پنجم /ص۱۷۳و۱۷۴

person فرید
chat
•••

سخنرانی در مراسم انجمن حمایت از بیماران خاص

پنجشنبه ۱۴۰۳/۱۰/۲۷، 1:55 PM

📝📝📝

🔘امسال از بنده دعوت کردند تا در مراسمی که جهت جمع آوری پول برای بیماران ترتیب داده بودند سخنرانی کنم.

ظاهرا افراد دعوت شده وضع مالی خوبی داشتند و به صورت عمدی و گلچین شده دعوت شده بودند.

چون بحث کمک به نیازمندان بود، فرصت را غنیمت دانستم و با استعانت از خداوند متعال چند نکته خدمت حضار عرض کردم.

🔘هر چند زمان زیادی از آن مراسم سپری شده است ولی خواستم نکات بیان شده را برای شما هم عزیزان هم یادداشت نمایم. چه بسا در تبلیغ و دعوت و ترغیب ثروتمندان برای یاری نیازمندان به آن نیاز داشته باشید.

البته نکاتی را در اینجا اضافه کرده ام، ولی کلیت مباحث مطرح شده در آن جلسه این بود.

📘الف)

▪️اولین نکته ای که بیان نمودم بحث «خداشناسی» بود. اینکه وقتی می گوییم خداوند «مالک آسمانها و زمین است» به چه معناست؟ و چگونه باید این موضوع را بفهمیم؟

▪️طبعا ما بارها شنیده ایم که این جهان مال خداست، ولی آیا فکر کرده ایم همین گوشی موبایلی که دست ما می باشد هم متعلق به خداوند است؟

اصلا لباسهایمان، غذایی که می خوریم، خانه ای که در آن نشسته ایم، ماشینی که سوار می شویم... همه و همه متعلق به خداوند است.

خداوند مالک حقیقی است و ما مالک اعتباری. یعنی خداوندی که صاحب اصلی این امور است آنها را به صورت موقت و اعتباری برای مدت زمانی خاص در اختیار ما گذاشته است.

نکند یکی از ما فکر کند خودش مالک اصلی این امورات است؟ قطعا خداوند مالک اصلی است و هر وقت بخواهد آنها را از ما می گیرد.

▪️حال؛ خدایی که مالک اصلی ثروت انسانها است می فرماید از مالی که متعلق به خودم است و چند روزی در اختیار شما گذاشته ام اندکی را ببخشید. (طبعا متعلق به خودش است و اختیارش را دارد).

توجه بفرمایید اگر خداوند می فرمود همه ی آنچه در اختیارت گذاشته ام را ببخش باز هم حق خودش بود و ما باید قبول می‌کردیم، ولی خداوند خیلی مهربان است. ما را هم در نظر داشته و می فرماید درصدی از آن مال را تحت عنوان صدقه و زکات ببخشیم.

پس برای مالی که متعلق به خودمان نیست رفتار درستی داشته باشیم تا صاحب اصلی را از خود نرنجانیم.

⚜️

📕ب)

🔘نکته ی دوم بیان شده در مورد عبارت «نیازمند» بود. اینکه وقتی می گوییم نیازمند، منظورمان چیست و آیا نیازمند به چه کسانی تعلق می گیرد؟

▪️در یک معنای ساده و گذرا وقتی می گویند «نیازمندان»، اندیشه ی ما به سمت افرادی سوق پیدا می کند که پول ندارند و به کمک مالی نیاز دارند. ولی اگر کمی جامع تر به موضوع نگاه کنیم متوجه می شویم که همه ی ما نیازمند هستیم. ولی ممکن است نوع نیازهایمان متفاوت باشد.

بله هستند کسانی که به پول نیاز دارند، اما آیا ثروتمندان به جلب «رضایت خداوند» نیاز ندارند؟ آیا ثروتمندان به «برکت در مالشان» نیاز ندارند؟

همه نیازمندیم. شاید یک مریض به تشخیص و نسخه ی یک دکتر نیاز داشته باشد، ولی آن دکتر هم به «سلامتی» نیاز دارد، به «رضایت الهی» نیاز دارد، به «خوشبختی نیاز دارد»، به «نامه ی عملی نیاز دارد که او را نجات دهد».

▪️پس همه نیازمندیم و تصور نفرمایید فقط افرادی که پول ندارند نیازمندند... باور کنید آنهایی که جیب شان پر است بیشتر نیازمندند... چون بابت نعمتی که خداوند به آنها بخشیده باید پاسخگو باشند. و به شدت به رضایت و نگاه مثبت خداوند نیازمندند.

▪️اصلا ما فقیر بالذات هستیم و «صمد» فقط صفت خداوند است. یعنی چه؟ یعنی هیچ کدام از ما «صمد=بی نیاز» به معنای واقعی کلمه نیستیم و اگر به یک چیز نیاز نداشته باشیم، حتما به چیزهای دیگر نیاز داریم.

آری ما «فقیر بالذات» هستیم و خداوند متعال «غنی بالذات» است.

پس بخاطر نیازمندی به رضای خدا، نباید فقرا و مساکین را فراموش کنیم.

⚜️

📕ج)

▪️سومین نکته بحث انتقال پول بود.

ما اگر پولهایمان را از این جیب بیرون بیاوریم و در جیب دیگرمان بگذاریم هیچ احساس ناخوشایندی نخواهیم داشت. به بیان امروزی تر اگر موجودی یکی از کارتهایمان را به کارت دیگرمان (که متعلق به یک بانک دیگر است) انتقال دهیم برایمان کاملا عادی است و هرگز احساس نمی کنیم پولی از دست داده ایم.

▪️حال جالب است بدانیم، بحث صدقات و خیرات هم دقیقا به این شکل است، به این صورت که پول از جیب دنیایمان خارج می شود و وارد جیب قیامتیمان خواهد شد.

▪️اما فرق های زیادی در بین جیب دنیا و جیب قیامت وجود دارد:

➖-جیب دنیا موقتی و زودگذر است اما جیب قیامتی دائمی و ماندگار.

➖-در جیب دنیایی تصاعدی وجود ندارد، یعنی اگر یک میلیون تومان بیرون بیاوریم و در جیب دیگرمان بگذاریم همان یک میلیون تومان است، اما اگر یک میلیون را از جیب دنیایی به جیب قیامتی بفرستیم این پول چندین برابر می شود (آنقدر زیاد که فقط خداوند می داند).

➖-انتقال از جیب دنیایی به جیب دنیایی (یا از این کارتمان به کارت دیگرمان) یک نقل و انتقال ساده است، ولی انتقال از جیب دنیایی به جیب قیامتی باعث برکت در زندگی و رضایت خداوند متعال است.

🔺حال چرا باید انتقال پول از این کارت به کارت دیگر برایمان عادی باشد، ولی انتقال از جیب دنیا به جیب قیامت بر قلب مان سنگینی کند!

🔺چطور ممکن است کسی که به قیامت باور داشته باشد و زندگی جاودان را پذیرفته باشد، نسبت به صدقه و خیرات بی تفاوت باشد!

⚜️

نکته ی چهارم بحث قرض دادن پول است.

▪️راستی اگر یکی از دوستانتان به شما بگوید کمی پول به من «قرض» بده... واکنش شما چه خواهد بود؟ دوستی که کاملا مطمئن است و وضع مالی بدی هم ندارد. فراتر می رویم، حال اگر پدر دوست تان باشد، کسی که خیلی با او رو دربایستی داشته باشید چه؟ تصور کنید این پدر دوست تان وضع مالی بسیار خوبی دارد و به شما می گوید فعلا مبلغ کمی به آن شخص بده، من خودم بعدا «به تو پس میدهم». سوای از نکات بیان شده؛ این شخص خیلی هم صادق باشد و هیچ گونه نگرانی از بابت خورده شدن مالتان نداشته باشید! چه کار می کنید؟

تازه این شخص نگوید تمام مالت را به فلان شخص بده، بلکه فقط درصد کمی از مال مدنظرش باشد.

صادقانه بگویید واکنش ما چه خواهد بود...؟ به نظر بنده پاسخ مشخص است.

▪️حال اگر این شخص پدر دوستمان نباشد، بلکه خالق مان باشد! خالق آسمانها و زمین... کسی که قدرت اول هستی است و بی نهایت مقتدر و مهربان است. کسی که هست و نیست ما به دست اوست. کسی که به ما حیات بخشیده است، کسی که روح ما را قبض می کند، کسی که تعیین می کند ما چند روز در این دنیا باشیم، کسی که در وقت بیماری ما را شفا می دهد، کسی که کمک می کند ما روزی داشته باشیم و غذا بخوریم.

سبحان الله و بحمده سبحان الله العظیم، چنین شخصی می فرماید:

🌺مَنْ ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا فَيُضَاعِفَهُ لَهُ أَضْعَافًا كَثِيرَةً ۚ وَاللَّهُ يَقْبِضُ وَيَبْسُطُ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ🌺

کیست که به خدا «قرض الحسنه‌ای» دهد، (و از اموالی که خدا به او بخشیده، انفاق کند،) تا آن را برای او، چندین برابر کند؟ و خداوند است (که روزی بندگان را) محدود یا گسترده می‌سازد؛ (و انفاق، هرگز باعث کمبود روزی آنها نمی‌شود). و به سوی او باز می‌گردید (و پاداش خود را خواهید گرفت).

▪️این شخص، تصور بفرمایید این شخص می فرماید مالت را به نیازمندان مالی بده، من به تو برمیگردانم! آن هم چند برابرش را...

آیا به خدا اعتماد نداریم؟ آیا ایشان در گفتار خود صادق نیستند؟ آیا اگر با خدا معامله کنیم ضرر خواهیم کرد؟

▪️چیزی که در این آیه خیلی قابل تامل است، این است که خداوند خود را در طرف فقرا قرار داده و می فرماید کسی که به فقرا کمک کند به من پول قرض داده است!

🔹حال سوال این است، ای کسانی که به خدا ایمان دارید... ای کسانی که به روز قیامت ایمان دارید، آیا حاضرید با خداوند معامله کنید و درصدی از مال خود را به فقرا و مساکین بدهید؟

⚜️

▪️بعد از بیان نکات بیان شده، به دو شبهه نیز پاسخ داده شد.

🔘شبهه ی اول این بود:

👈🏼شاید برخی ها بگویند، خوب وقتی خداوند این همه طرفدار فقراست، چرا خودش به آنها کمک نمی کند؟

🔺پاسخ این است که:

▪️(همانگونه که بارها گفته ایم) خداوند کمک می کند، اما «قرار نیست» در این دنیا به صورت کامل وارد عمل شود و برای فقرا از آسمان پول و امکانات بفرستد. وگرنه اگر خداوند می خواست، چه کسی می توانست جلوی ایشان را بگیرد؟! اصلا اگر خداوند میخواست، آیا کار به جایی می رسید که امروز این افراد چنین سخنانی بگویند؟!

▪️بلکه وارد عمل شدنش از نوع دیگری است، نوعی که خودش بیان فرموده است.

▪️اما چرا آن گونه که این افراد می خواهند عمل نمی کند و وارد عمل نمی شود؟

چون این دنیا را طوری آفریده که برای انسانها سرای آزمایش باشد. یعنی آن ثروتمندی که پول و مال در اختیارش قرار گرفته، مورد آزمون قرار میگیرد تا تقوای خود را به خداوند ثابت نماید.(شکرگزاری و مطیع بودن خود را ثابت نماید)

🔹ما بارها بیان نموده ایم:

«دستور دادن به ثروتمندان برای کمک به فقرا»، «وجود وجدانی که با کمک کردن احساس آرامش می کند» و «بازخواست قیامتی برای انجام این عمل» "هم" به معنای ورود خداوند به این موضوع است و گمان نکنیم خداوند بی تفاوت است.

اما این دنیا برنامه دارد و کسانی که مورد لطف الهی قرار گرفته اند باید شکر عملی خود را از طریق کمک کردن به فقرا و مساکین نشان دهند.

▪️پس خداوند حامی فقراست و افرادی که توانایی دارند باید وظیفه ی خود را انجام دهند، نه اینکه کم کاری و بی خیالی خود را به توانایی خداوند حواله دهند!

بله خدا تواناست، ولی همین خدای توانا به انسانها فرموده کمک من در جای خود انجام می شود اما شما هم باید برای رسیدن به خوشبختی و رضایت من از این بی تفاوتی خارج شوید.

▪️همین نکته برای علم هم صدق می کند. تصور کنید شخصی به مدرسه نرود و بگوید چرا باید به مدرسه بروم! چرا خداوند از آسمان برای دانش آموزان علم نازل نمی کند!

در حالی که علم خدا در جای خود است و تلاش انسانها برای کسب علم در جای خود.

🔹🔸🔹 پس نتیجه نهایی این است که:

نباید «کم کاری های» خود را با معرفی «توانایی های خداوند» "توجیه" کرد!

⚜️

🔘شبهه ی دوم هم بسیار مرسوم است، بارها شنیده ام افرادی می گویند:

👈🏼بله همه ی اینها درست است ولی چرا ما کمک کنیم؟ باید فلانی و فلانی که ثروتشان چنین و چنان است به فقرا کمک کنند

🔺اما پاسخ این شبهه چیست؟

▪️ما در زبان کُردی ضرب المثلی داریم که می گوید از کم، کم و از زیاد، زیاد.

بله کسی که ثروت زیادی دارد لازم است بذل و بخشش زیادی داشته باشد و فلان مبالغ را ببخشد، ولی چه اشکالی دارد کسی که مال کمی دارد هم «بخشش کمی» داشته باشد؟

مثلا کسی که سرمایه ی او یک میلیارد است چند میلیون تومان کمک کند، اما کسی که سرمایه ی او چند میلیون تومان است (مثلا) 50 هزار تومان کمک کند؟

▪️مهم این است که این «روحیه ی کمک کردن» وجود داشته باشد.

چه کسی می داند و از کجا معلوم است که بخشش زیاد شخص دارا نزد خداوند عزیز تر است یا بخشش کم شخص ندار...

🔹یک سوال مهم در اینجا پیش می آید:

کسی که الان مال کمی دارد و اندکی از آن را نمی بخشد از کجا معلوم وقتی که مال زیادی پیدا کرد، درصد کمی از آن را می بخشد؟

چون وجود مال زیاد برای بخشش جزو شروط لازم است ولی به معنای شروط کافی نیست و بخشندگی به قلبی بخشنده هم نیاز دارد.

▪️برادران و خواهرانم، همه به این ثواب نیاز دارند و به نظر بنده اصلا منطقی نیست افرادی خود را از آن محروم کنند و کمک کردن به نیازمندان را به زمانی موکول نمایند که فلان و فلان بشوند.

🔺اصلا هم نباید از طعنه ی مردم ترسید که شاید بگویند فلانی مبلغ کمی بخشید... قطعا این کمک ها اگر خالصانه باشد نزد خداوند آنقدر ارزشمند است که طعنه ی افراد فوق نزد آن هیچ اهمیتی ندارد. آیا شک دارید که رضایت خداوند از نظر مردم(آن هم افراد طعنه زننده) مهمتر است؟

🔸پس همه باید، متناسب با توانایی های خود (از کم، کم و از زیاد، زیاد) وارد عرصه شوند و به نیازمندان مالی کمک کنند.

🔹🔸🔹می دانید اگر کم های زیاد، نزد یکدیگر جمع شوند، باز زیاد می شوند و می توانند درد افراد زیادی را درمان کنند...

▪️بلکه ثروتمندان بی خیال هم دچار عذاب وجدان شوند و خود را انقدر از رحمت خداوند بی نیاز نبینند...

✍🏼 م.ی

▪️18 آذر 1403 هجری شمسی

▪️ کانال تلگرامی «شبهه از شما، پاسخ از ما» 🦋

person حسام الدین
chat
•••

هدیه و بخشش مال

سه شنبه ۱۴۰۲/۱۲/۰۸، 2:29 AM

عمر رضی‌الله‌عنه میفرمایند:

هرگاه رسول الله صلی الله علیه وسلم می‌خواست چیزی به من عطا کند می‌گفتم:

آنرا به کسی بدهید که از من نیازمندتر است

لذا رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم فرمود:

آنرا بگیر و هرگاه مال و ثروتی بدون چشم داشت و درخواست به تو رسید بپذیر و از آن استفاده کن

اگر خواستی خود از آن بخور

و اگر خواستی آنرا صدقه بده

وگرنه در پی آن مباش


در این حدیث عمر بن خطاب رضی الله عنه روایت می کند که رسول الله صلی الله علیه وسلم به ایشان چیزی از عطایا و بخشش ها را عطا نمود؛

و در روایت نسائی آمده است:

«مالی به من عطا کرد»

پس رسول الله صلی الله علیه وسلم بخشی از مال زکات را در قبال عملی که عمر رضی الله عنه در رابطه با آن صورت می داد، عطا می کرد.

ایشان گمان نمود که پیامبر بدین گمان که عمر فقیر است آن مال را به او عطا نموده است؛

به همین خاطر عمر خواست که پیامبر آن مال را به کسی بدهد که فقیرتر از اوست.

اما پیامبر صلی الله علیه وسلم امر نمود که آن مال را بگیرد

و –چنانکه در روایت مسلم آمده است- به او فرمود:

«خُذْه فتَموَّلْه، أو تَصدَّقْ به»،

پس رسول خدا صلی الله علیه وسلم به او اختیار داد میان اینکه مال را برای خود نگاه داشته و از آن بهره ببرد، یا آن را صدقه بدهد، بعد از اینکه در اختیار گرفت؛ سپس پیامبر دلیل امر کردن او به گرفتن این مال را برایش بیان نموده و آن اینکه وقتی از این مال چیزی برایش آمد، بدون اینکه وی بدان مایل باشد و نسبت به کسب آن حریص باشد و نه برای کسب آن تلاش کند و نه آن را بخواهد، پس آن را بگیرد و در صورتی که به وی داده نشود شایسته نیست آن را طلب نموده و بخواهد و تمنایش کند.


در این حدیث آمده که اصحاب رسول الله صلی الله علیه وسلم در پی رقابت بر سر دنیا نبودند و از انجام اعمال خویش تنها رضای الهی را خواستار بودند.

و نیز این حدیث بیانگر مشروع بودن قبول عطیه و هدیه است، در صورتی که فرد خواستار آن نبوده باشد و بدان میل ننموده باشد.

و نیز این حدیث بیانگر فضلی از فضایل عمر بن خطاب و زهد و ایثار ایشان است.

person فرید
chat
•••

لختی سخن در صدقه افتاد

دوشنبه ۱۴۰۱/۱۲/۰۸، 4:17 AM
لختی سخن در صدقه افتاد

فرمود که چون در صدقه پنج شرط موجود شود بی شک آن صدقه قبول باشد

و از آن پنج شرط دو پیش از عطا است و دو در حالت عطا است و یکی بعد از عطا است،

اما آن دو شرط که پیش از عطا است یکی آنست که آنچه خواهد داد از وجه حلال باشد و دوم شرط آنکه نیت کند که بمردی صالح دهد بکسی که در وجه فساد خرچ نکند یعنی باهل صلاح دهد،

و آن دو شرط که در حالت عطا است یکی آنست که به تواضع و بشاشت دهد و بانشراح دل دهد

و دوم شرط آنکه در خفیه دهد، و آن شرط که بعد از عطا است آنست که آنچه دهد پیش کسی آن را بر سر زبان نیارد و ذکر آن نکند هر آئینه آن صدقه قبول افتد.

مجلس سی‌وسوم، جلد یکم

#فوائدالفؤاد ملفوظات روح افزای سلطان المشائخ حضرت خواجه نظام‌الدین اولیا بدایونی المتوفی سنه ۷۲۵ هجری قدس الله سرّه العزیز

person حسام الدین
chat
•••

سخاوت و انفاق بزرگان 

پنجشنبه ۱۳۹۹/۰۵/۱۶، 8:54 PM

جناب حافظ ولی الله ملازهی، فرزند ارشد، شیخ الحدیث مولانا عبدالرحمن چابهاری(حفظه الله)

 یک روز، مقداری پول به قطب الارشاد حضرت مولانا محمدعمر سربازی (رحمه الله) هدیه داده شد.

به دستور قطب الارشاد حساب کردم، سی میلیون تومان بود،
مولانا محمدعمر رحمه الله تا بعد الظهر همه پول ها را صدقه نمود.

اتفاقا در همان روز  یک کولر که متعلق به خانه ی  حضرت رحمه الله  بود دچار مشکل فنی شد، حافظ احمدعلی(فرزند مولانا محمد عمرسربازی رحمه الله) محضر ایشان تشریف بردند و مبلغی درخواست نمود تا کولر  را درست کنند، اما حضرت رحمه الله جواب داد، اگر صبح می آمدی به شما پول میدادم ولی الان همه را صدقه نموده ام باید تا فردا صبر کنید تا خداوند دری بگشاید.

سبحان الله! صدقه دادن سی میلیون تومان و آنهم زمانیکه پول بی ارزش نبود و دلار از هزار تومن بالاتر نبود کار هرکسی نیست.

این است توکل بر خداوند متعال، و سخاوت صحابه گونه و عمل نمودن به سنت حضرت بی بی عایشه صدیقه(رضی الله عنها) که یک کیسه درهم هدیه داده شد ولی تا شب همه را صدقه نمود، حتی چیزی برای افطاریش نگذاشت.

https://t.me/mulanafeghhi

person حسام الدین
chat
•••

در این روزها صدقه روزانه را فراموش نکنید. 

یکشنبه ۱۳۹۹/۰۵/۰۵، 8:35 PM

در این روزها صدقه روزانه را فراموش نکنید. 

علامه ابن قیم جوزی رحمه الله

♡صدقه دهنده با کار نیک خود لشکری (از فرشتگان) را برای خودش استخدام نموده که از او حفاظت می کنند، در حالی که خودش آرام بر بسترش خفته است♡

♡پس هر کس که دشمن (و احتمال دچار شدن به مصیبت) دارد و لشکری برای محافظت ندارد به زودی دشمن بر او غلبه نموده و شکست می خورد♡

●بدائع الفوائد:٢/۴۶٧●

person حسام الدین
chat
•••