زندگی زاهدانه مشایخ گذشته و مقایسه با حالات مشایخ عصر جدید

سه شنبه ۱۴۰۳/۰۶/۲۷، 3:55 PM

کانال رسمی مولانا شمس الحق فقهی دامت برکاتهم (با رویکرد اصلاح و تزکیه):

نامه


مولانا شمس الحق نقشبندی سلام علیکم

بنده از بلوچستان خدمت شما نامه می نویسم

بنده چند سال در نقشبندی مجددی بیعت دارم و یک سوال داشتم

بنده کتاب‌های امام غزالی را بسیار دوست دارم و می خوانم و گرچه فارسی قدیمی است و در خواندن مشکل دارم اما بخاطر محبت با تصوف زیاد می خوانم

سوال من این است در کتاب ایشان وقتی می بینم در مورد زندگی زاهدانه نوشته چرا مشایخ ما زندگی با زرق و برق دارند بهمین خاطر الان مدتی است از ذکر افتادم

و ...

از بلوچستان


جواب

عزیزم علیکم و رحمة الله و برکاته

جواب شما را اگر بخواهم با تطبیق دادن آیات و روایات بنویسم در این نامه کوتاه نمی گنجد از همین رو به مناسب حال شما و استدلال تان از مشایخ سلف از دیدگاه اهل عرفان مطالبی عرض می شود

امام غزالی رحمه‌الله بدون شک یک نابغه بزرگ در عرفان و تصوف بودند

عرفاء طبیبان معنوی جامعه اند و مطابق شرایط جامعه در هر عصر در پی اصلاح و تزکیه سالکین هستند و نیز شرایط هر زمان متفاوت است

گرچه کتب امام غزالی رحمه الله بسیار مفید است اما بقول حضرت مفتی محمد شفیع عثمانی رحمه الله نمی توان آن تجویزهای ایشان را در عصر حاضر توصیه نمود زیرا مطابق شرایط آن زمان نگاشته شده و می فرمایند غزالی زمان خودت را پیدا کن و به دستورات وی جامه عمل بپوشان

بعنوان مثال عرض می کنم ، همانگونه که کتاب قانون ابن سینا یک شاهکار علمی و طبی در درمان است اما در این زمانه گرچه می توان از آن کتاب بهره گرفت اما نیاز کامل را برطرف نمی کند و پیشرفت های جدید عرصه پزشکی اند که برطرف کننده امراض و درمان کننده اند

روزی شيخ عبدالقادر گیلانی رحمه الله دید در خانقاه هر روز گوشت و ... به مریدان داده می شود و ناراحت شد و فرمود اصحاب صفه در زمان پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم غذای ساده می خوردند و شما سفره تان رنگین است ، از این به بعد غذا را نان جو کنید

بعد مدتی دید خانقاه خلوت است و علت را جویا شد فرمودند بسیاری مریض و ناتوان شدند و توان آمدن و چله نشینی ندارند

شيخ رحمه الله فرمود اشتباه از من بود که خود را به یاران پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم قیاس کردیم ، از این به بعد همان روال غذا در قبل را بپزید

عزیزم همین گونه قیاس من و شما به دوران امام غزالی رحمه‌الله نیز اشتباه است

در این زمان عمل بر رخصت بهتر از عزیمت است و سالکین همینکه اتباع شریعت و سنت و دوری از بدعت کنند و به اذکار و اوراد پایبند باشند بدون شک در سلوک و عرفان و در دارین موفق و سربلند اند

استفاده از رفاه و آسایش دنیوی تا آن زمان که بنده غلام دنیا نگردد و دچار غفلت نشود هیچ مانع شرعی و عرفانی ندارد

از دنیا و اسباب آسایش آن بهره گیرد و شکر نعمت را بجا آورد

در واقع اگر مال دنیا بدون غفلت باشد نعمت و اگر با غفلت باشد. نکبت است

بقول مولانا رحمه الله

چیست دنیا از خدا غافل بُدَن

نه قماش و نقده و میزان و زن

حتی بسیاری از مشایخ در قرون قبل نیز اهل ثروت و رفاه بودند همچون خواجه عبیدالله احرار رحمه الله و ابوسعید ابوالخیر رحمه الله

که حتی از نظر ثروت در زمانه و منطقه خویش همانند نداشتند

عزیزم اینکه به مشایخ و علمای دیار خود بدبین شدید بسیار خطرناک است و سلب شدن توفیقات است و اولین آن همین عدم توفیق ذکر است که توبه نمایید و دیدگاه خود را اصلاح نمایید

در پایان به مناسب سلسله نقشبندیه مجددیه که در آن سلوک می کنید، مختصری از یک مکتوب امام ربانی مجدد الف ثانی رحمه الله که سلسله من و شما بدیشان منسوب است را نقل می کنم ، به امید آنکه درمان تشویشات ذهنی شما گردد .

یکی از مریدان شیخ میر نعمان رحمه الله که از خلفای امام بودند در مورد مرشد خود به امام ربانی رحمه الله بصورت اعتراض نامه ای می نویسد و امام رحمه الله در جواب می نویسند :

آنکه بعضی از یاران آنجایی نوشته‌ اند که خدمت میر (شیخ میر نعمان) در این ایام به احوال طالبان کم می پردازد و گرفتاری به عمارت دارند ...

بدانند که انکار این طائفه سمّ قاتل است و اعتراض بر افعال و اقوالِ بزرگواران زهر افعی که به موت ابدی رساند و هلاک سرمدی گرداند فکیف این انکار و این اعتراض که عاید به پير گردد و سبب ایذاء پير شود

منکر این طائفه از دولت ایشان محروم است و معترض ایشان همه وقت خائب و خاسر، تا زمانی که جمیع حرکات و سکنات پیر در نظر مرید مستحسن و زیبا نه درآید ، از کمالات پير بهره نیابد و اگر یابد استدراج بود که عاقبت آن خرابی و رسوایی است .

مرید با وجود کمال محبت و اخلاص که به پير دارد اگر در خود برابر سر مو گنجایش اعتراض بر پير یابد جز خرابی خود هیچ نداند و از کمالات پير بی نصیب بُود و اگر فرضاً مرید را در فعلی از افعال پير شبهه پیدا شود و دفع نشود باید که آن را استفسار بر نهجی نماید که از شائبه اعتراض پاک بُود و از مظنّه انکار مبرّا و در این وقت چون مُحق و مبطل ممتزج اند

اگر احیانا از پير امری خلاف شریعت ظاهر شود باید که مرید در آن امر تقلید پير نکند و به حسن ظن مهما امکن آن را محملی طلبد و وجه صحت خواهد

و اگر وجه صحت پیدا نشود ، باید که در دفع آن ابتلا به حضرت حق سبحانه تعالی ملتجی و متضرع شود و به گریه و زاری سلامتی پير خواهد

و اگرمرید در حقِّ پير، شبهه در ارتکاب امر مباح پیدا شود آن شبهه را اعتبار نکند ، هرگاه ملاک الأمر جل سلطانه در اتیانِ مباح منع نفرموده باشد و اعتراض ننموده ، دیگری را چه رسد که از نزد خود اعتراض کند

بسیارست که در بعض جاها ، ترک اَولی ، اَولی باشد از اتیان اَولی ؛ در حدیث نبوی آمده علیه و علی آله الصلوة والسلام " ان الله کما یحب ان یوتی بالعزیمه یحب ان یوتی بالرخصه" ( خداوند همانگونه که دوست دارد بنده به عزیمت عمل کند نیز دوست دارد به رخصت عمل کند)

عزیزم امیدوارم متوجه اشتباه خود شده باشید و آن را اصلاح نمایید

در خانه گر کس است یک جمله بس است

موفق باشید

شمس الحق فقهی

سه‌شنبه ۱۳ شهریور ۱۴۰۳

https://t.me/mulanafeghhi

person فــــــریــــــد🩵
chat
•••