شعری از منظومه جلالی/عارف بالله مولانا قاضی جلال الدین فقهی نقشبندی قدس سره
یکشنبه ۱۴۰۳/۰۸/۰۶، 6:9 AM
نه کاکل درویشی نه داغ کلی دارم
یک کهنه گلیم از مو یک خانه گِلی دارم
خاکی صفتان را من خاک قدمم امّا
با هر که چِغِل باشد گردن چِغِلی دارم
کس را نکنم شرکت کین از تو و آن از من
در دایره قسمت عار از لَک و لی دارم
زانجا که به خود مشغول فارغ زجهان باشم
بر سنّی و بر شیعی من فضل جَلی دارم
اسباب تعصّب را آتش زدم و رفتم
این نکته که می گویم اورا عملی دارم
نی وقت نماز خود اوراد ریا خوانم
نی وقت نماز خود مُهر بغلی دارم
اصحاب پیمبر را ازواج مطهّر را
نی بغض و حسد ورزم نی من دغلی دارم
با صدق و صفا مقرون با نورحیا مفتون
هم مهر عُمر در دل هم حُبّ علی دارم
هر کس که به خود گیرد این شیو جلال الدین
بالله که من اورا بی شبهه ولی دارم
✍ عارف بالله مولانا قاضی جلال الدین فقهی نقشبندی قدس سره
person
حسام الدین
chat
•••