عقيده صحيح در سلام تشهد
سؤال:
عقيدهي اهل سنت و جماعت در مورد سلام به پيامبر صلیالله علیه وسلم در تشهد با الفاظ «السلام عليك» (كه عقيدهي ما نيز بر لفظ خطاب است) بر چه مبنايي ميباشد؟ آیا لفظ خطاب علیک بر حاضر و ناظر بودن پیامبرمان دلالت میکند؟
جواب: علماي مذهب احناف در اين مورد دو نظر دارند:
گروهي سلام دادن به نبي صلیالله علیه وسلم را حكايتي از واقعهي شب معراج ميدانند كه خداوند متعال به نبي مكرم خود در بالاي آسمان هفتم در شب معراج سلام داده و ما بنابر همان واقعه، سلام مذكور را در نماز يادآوري و وِرد زبان خود ميگردانيم ( برای مطالعه دلایل فقهی به حاشیه یک در آخر مطالب مراجعه کنید)
ولي گروهي ديگر از علماي احناف چون علامه ابن عابدين شامی رحمهالله سلام مذكور را به حالت انشاء بهتر ميدانند ( برای مطالعه دلایل فقهی به حاشیه دو در آخر مطالب مراجعه کنید)
؛يعني وقتي مسلمان در تشهد سلام ميدهد، گويا كه خود او اين سلام را از محل نماز خود نثار روح «محمّد مصطفي» صلیالله علیه وسلم ميكند، ولي در هر دو صورت ـ كه صحيح هستند ـ داشتن چنين عقيدهاي كه روح پيامبر اكر م صلیالله علیه وسلم در وقت سلام دادن در تشهد حاضر و ناظر است، در هيچ كتاب معتبر فقهي نيامده است و اين عقيدهي خلاف سنت، عقيدهاي است كه بعضی ها بنابر ظن و گمانهاي خود از احاديث و عبارات فقهي فهميدهاند.!!!
عقيدهي ما در فرستادن سلام به نبی صلیالله علیه وسلم و نحوهي رسيدن آن به ذات اقدس ايشان به مانند اعتقاد در فرستادن صلوات در ديگر مواقع ميباشد ( برای مطالعه دلایل فقهی به حاشیه سه در آخر مطالب مراجعه کنید)
يعني همانطور كه در وقت فرستادن صلوات اعتقاد داريم كه فرشتگان صلوات ما را به نبي صلیالله علیه وسلم ميرسانند در مورد سلام تشهد نيز لازم است كه چنين عقيدهاي را داشته باشيم؛ چنانكه در حديث «مشكوة شريف» كتاب «الصلوة باب صلوة عليالنبي» آمده است:
ان للهِ ملائكةً سياحين فيالارض يبلغوني من امتي السلام
يعني: «يقيناً براي خداوند متعال، فرشتگاني در حال سياحت در كره زمين وجود دارند كه سلام امت مرا به من ميرسانند.» (نه اينكه من همه جا حاضر و ناظر باشم)
علامه و محدث كبير، مولانا محمديوسف بنُّوري رحمهالله شاگرد بزرگوار امامالعصر، الحافظ محمد انورشاه كشميری رحمهالله (اين دو عالم برجسته از بزرگترين محدثين مذهب حنفي در قرن گذشته بودهاند) در كتاب «معارفالسنن» ج3، ص90 بحث تشهد در اين مورد ميفرمايند:
«واعلم أن من قال: السلام عليك و هو يزعم أنه عليهالسلام يسمع كلامه و يعلمه فارتكب امراً منكراً في الشرع، فان علم النبي صلیالله علیه وسلم اطلاعي لا كلي و علم الله غير متناهٍ و علمهصلیالله علیه وسلم متناه كما نطقت به نصوص من الكتاب و السنة كثيراً و لهذا الفقهاء يكفرون من اثبت علم الغيب لغيره تعالي... كما في رد المحتار باب المرتد.»
يعني: «توجه داشته باشيد، اگر كسي در حين گفتن «السلام عليك» در نماز اعتقاد داشته باشد كه نبي صلیالله علیه وسلم كلام او را ميشنود و از حال او خبر دارد، به گناه بزرگي مبتلا شده است؛
زيرا علم نبي اكرم صلیالله علیه وسلم اطلاعي است (فرشتگان به او سلام و صلوات را ميرسانند) نه آنكه خود نبي اكرم صلیالله علیه وسلم از همه چيز خبر داشته باشد و علم خداوند متعال نامتناهي است و علم نبي اكرم صلیالله علیه وسلم محدود است (که به آن انباء الغیب گفته میشود نه علم غیب)
چنانكه چنين مطلبي از آيات قرآن و احاديث شريفه به كثرت ثابت است و از همين جهت فقهاء در مورد كسي كه علم غيب (علم امور پنهان از چشمها و گوشها) را براي غير خدا ثابت كند، حكم كفر را دادهاند؛ چنانكه اين مطلب در ردالمحتار باب مرتد آمده است.»
توضیحات و پاورقی ها:
( حاشیه یک )
ر. ك به هدايه تاليف أبي الحسن علي بن أبي بكر بن عبد الجليل الرشداني المرغيناني الحنفي رحمهالله متوفي 593 هـ ج/1 باب صفة الصلوة بحث تشهد، حاشيه علامه لكهنوي رحمه. قوله السلام عليك حكاية للسلام الذي رده الله تعالي علي نبيه ليلة المعراج لما اثني علي الله تعالي بثلثه الاشياء.
( حاشیه دو )
ردالمحتار ج2/269 مطلب في عقد الاصابع عند التشهد: (و يقصد بألفاظ التشهد) معانيها مراده له علي وجه (الانشاء) كانه يحيي الله تعالي و يسلم علي نبيه و علي نفسه و اوليائه (لا الاخبار) عن ذلك.
( حاشیه سه)
(من صلي علي عند قبري سمعته ومن صلي علي نائيا) أي بعيدا عني (أبلغته) أي أخبرت به علي لسان بعض الملائكة لان لروحه تعلقا بمقر بدنه الشريف وحرام علي الارض ان تأكل أجساد الانبياء فحاله كحال النائم (هب عن أبي هريرة) قال ابن حجر رحمهالله اسناده جيد. (التيسير بشرح جامعالصغير ج2/828)
التماس دعا.
نویسنده: مفتی حافظ امان الله آخوند یلمه