تـــصـــوف و عـــرفـــان

شیخ سعدی رحمه الله وارد مسجد شد و مشغول راز و نیاز  گردید و در دعای خویش فرمود : الهی بسیاری از بندگان نافرمان تو در ناز و نعمت اند و من کفشی برای پوشیدن ندارم؟
از مسجد بیرون شد و دید فردی  فلج بر روی زمین خود را می کشاند...
شیخ، گریه کنان وارد مسجد شد و گفت خدایا شکرت اگر کفش ندارم، پا برای رفتن دارم.

 نکته مهم!
همانگونه که پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمودند، در دنیا به افراد پایین تر از خود بنگریم و در مورد دین به افراد بالاتر و بهتر از خودمان.

 اما حال ما چگونه است... 
هرکس خودش برای خود قضاوت کند