هر گریه ای، علامت و دلیلِ کمال نیست
✍ حضرت شیخ التفسیر والحدیث مولانا محمد عمر سربازی رحمه الله
🔹 بزرگان فرموده اند: هر گریه، دلیل بر کمال فرد نمی شود.
افراد زیادی هستند که در ظاهر صاحب کمال به نظر می آیند و در حین سخن گفتن گریه می کنند، اما در واقع هیچ کمالی ندارند.
🔹کمالات و کرامات افراد باید با ترازوی شرع سنجیده شود؛ زیرا اگر احوال و اعمال کسی مورد تایید شرع نباشد، به پشیزی نمی ارزد و دلیل ولایت وی نیستند.
اگر خداوند متعال بر یکی بر مبنای خوف الهی گریه طاری کند، نعمت خوبی است.
اما گریه به تنهایی کمالی نیست و چنین هم نیست که انسان با گریه به کمال می رسد.
🔹بنابراین، تمنای گریه کمال نیست.
بسیاری از افراد طبعاً نرم دل و بلکه "بُز دل" هستند که به اندک امری گریه می کنند.
من خودم بسیاری را دیده ام که خیلی گریه می کنند و به کوچکترین سخنی، اشک چشمانشان می ریزد، اما می دانم که اغلب اینان از ترس خداوند متعال نمی گریند، بلکه در طبع او ضعف و جُبن هست و خود به خود از مسایل و حوادث متاثر می شوند.
این جُبن و ترس، نامردی است.
مثل یک مریض که به اندک موضوعی شروع می کند به گریستن و داد و فریاد به راه انداختن.
[این ها عیب است، نه کمال.]
🔹در اصل عجز و نیاز انسان است که او را به جایی می رساند و این عجز از قلب نشأت می گیرد.
عجز و نیازی که انبیاء علیهم السلام داشتند، از قلب شان سرچشمه می گرفت؛ در قلب آنان دغدغه و لرزش می آمد و قلب شان می گریست.
نزد آنان گریه ی چشم چندان نبود.
🔹صاحبان کمال زمانی که به کمالات می رسند، اشک چشم شان نمی ریزد، بلکه قلب شان می گرید و اشک آلود می شود.
عرفی رحمه الله در این مورد گفته است:
عرفی به گریه اگر میسّر شدی وصال / صد سال می توان که به تمنا گریستن
خاقانی رحمه الله هم گفته است:
پس از سی سال این معنا محقق شد به خاقانی / که یک دم با خدا بودن، به از ملک سلیمانی
پس، کسی تا سی سال هم به تمنا بگرید، به درجه ای که مقام ذکر الله و عبادت است، نمی رسد.
📕 تفسیر تبیین الفرقان: جلد: ١٣