تـــصـــوف و عـــرفـــان

(تــزکــیــه و احــســان)

هجوم درد و درمان بر قلب عاشق سوال از مرشد محترم 9

📝بسم الحق جلّ وعلی

السلام علیکم ورحمة الله وبرکاته


حضرت جانم قربانتان شوم إن شاء الله که بخیر و سلامت باشید.

حضرت جانم سینه بی‌تاب است و اشک چشمان روان این چه حالیست که هم شیرین است و هم غم و تلخی دارد!؟؟

حضرت جانم سینه از دستم خارج شده است، نمی‌دانم چه برسرش آمده و می‌آید، و نمی‌دانم چطور بگویم که چه شده است، هم لال شدم و هم فهم از دستم رفت، سینه را غم سنگینی گرفته است و هم خوش است!!.

حضرت جانم محبت شما در سینه‌ام غالب آمده است، گاهی احساس می‌کنم که سینه‌ی شما را حمل می‌کنم و می‌گردانم و زمانی چهره‌ی مبارک شما را به یاد می‌آورم اشک در چشمان حلقه می‌زند و شرمنده‌ خاطر می‌شوم، که این توهی از همه چیزی کجا و حضرت کجا.

حضرت جانم برای عروج معنوی بنده دعا کنید، که سخت روسیاه‌م و شرمنده‌ام.

حضرت جانم به فضل االله جان و برکت دعای شما بنده به خانه رسیدم.

مسکین ... افغانی.

۱۱ شعبان ۱۴۴۴ ه‍.ق.



وعلیکم السلام و رحمة الله وبرکاته.
الحمدلله خوبم.


دل آدمی که با ذکر و عشق الهی خو می گیرد، درد و درمان محبت خداوند متعال به وی هجوم می آورد.
گریه و خنده در این راه به هم آمیزد و سالک را سرگردان کند.


به قول مولانا رحمه الله.


مرده بدم زنده شدم گریه بدم خنده شدم/
دولت عشق آمد و من دولت پاینده شدم/


دیده سیر است مرا جان دلیر است مرا/
زهره شیر است مرا زهره تابنده شدم/


گفت که دیوانه نه‌ای لایق این خانه نه‌ای/
رفتم دیوانه شدم سلسله بندنده شدم/


گفت که سرمست نه‌ای رو که از این دست نه‌ای/
رفتم و سرمست شدم وز طرب آکنده شدم/


گفت که تو کشته نه‌ای در طرب آغشته نه‌ای/
پیش رخ زنده کنش کشته و افکنده شد


حالات جنابعالی خوب است اما شرط اساسی در این راه استقامت است از دستش ندهید.
در پایان التماس دعا دارم

حسام الدین
پنجشنبه ۱۴۰۱/۱۲/۲۵
5:50 PM

آمارگیر وبلاگ

Print <-BlogAndPostTitle->
  • new posts
  • ساعت و تاريخ