حکایت فضیل بن عیاض رحمه الله
توبه و بازگشت...
حکایت فضیل بن عیاض رحمه الله
✍مولانا شمس الحق فقهی
🔰 ( أَلَمْ يَأْنِ لِلَّذِينَ آمَنُوا أَن تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللَّهِ وَمَا نَزَلَ مِنَ الْحَقِّ وَلَا يَكُونُوا كَالَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِن قَبْلُ فَطَالَ عَلَيْهِمُ الْأَمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ ۖ وَكَثِيرٌ مِّنْهُمْ فَاسِقُونَ )
ترجمه: آیا برای کسانی که ایمان آورده اند وقت آن نرسیده است که دلهایشان برای ذکر خدا وآنچه از حق نازل شده است خاشع گردد؟ ومانند کسانی نباشند که پیش از این به آنها کتاب (آسمانی) داده شد, پس مدت زمان طولانی بر آنها گذشت, آنگاه قلبهایشان سخت شد, وبسیاری از آنها (گنهکار و) فاسق اند.
🔰 امشب تلاوت این آیه مرا بیاد توبه حضرت فضیل بن عیاض رحمه الله انداخت
ایشان در ابتدا سرکرده رهزنان بود،
یک روز کاروانی را غارت نمودند و اسیران را به بند کشیدند!
شبانگاه یکی از اسیران شروع به تلاوت قرآن نمود تا اینکه به این آیه کریمه رسید
آیه چنان بر فضیل اثر نهاد که فریاد برآورد خدایا! وقت آن رسیده و من توبه نمودم
بسیار گریست...
اسیران را آزاد نموده و راهی حرمین شریفین گردید و دیگر دزدان نیز تحت تاثیر قرار گرفته و گفتند: ای فضیل تو در جاهلیت پیشوای ما بودی و در توبه و دین نیز اینگونه ای و ما نیز همراه تو بسوی حرمین می آییم!
🔰 یک دزد با شنیدن این ندایِ بازگشت و توبه از سوی الله، لبیک گفت و بعدها به يکی از اولیای امّت تبدیل شد و همه او را به نام عابدالحرمین الشریفین، حضرت فضیل بن عیاض می شناسند!
🔰ما نیز می توانیم...
https://t.me/mulanafeghhi